یکم: مدتی در یک مغازه خدمات کامپیوتر کار میکردم. در کنارش کار طراحی و چاپ دیجیتال هم انجام میدادیم. یکی از سفارشات، طرحی برای شهادت امام هادی (علیه السلام) بود. طراح هم برای زیباتر شدن کار عکس گنبد و گلدستهای را در پس زمینه قرار داد. طرح را که دیدم گفتم:
برادر من، گنبد و گلدسته امام رضا چه ربطی به امام هادی داره؟!
اونجا بود که فهمیدم کار مذهبی با کار تجاری توفیر داره و تا وقتی توی اون حال و هوا باشی نمیتونی از این حال و هوا درک درستی داشته باشی.
دوم: حدود ده سال قبل برای کاری در حاشیه سفر راهیان نور همراه جمعی از دوستان بودم. جواد از بچه هیتیهای قم، یکی از همون جمع بود. گاهوبیگاه در اون یک هفته که برای خالی نبودن عریضه طبق عادت مداحی پخش میکردیم، میگفت: "روضه پخش نکنید. حالی قبل و بعد اون جلسه بوده که اینجا نیست. روضه حرمت داره." حرفش حق بود. روز آخر و شب وداع که حال همه خراب شد خودش روضه پخش کرد.
سوم: اون دو تا رو گفتم تا این سوم جا بیوفته.
"رادیو محرم" و "رادیو اربعین" در این بازار مکارهی رسانه، مفری برای هم طایفههای ماست بلکه از هیاهوی این روزهای دود و داد به کنجی پناه ببریم. البته که نافی زحماتشون نیستم، اما از باب دلسوزی مواردی رو میگم:
حتما کسی که یکبار برنامههای این شبکه رادیویی رو گوش داده باشه تصدیق میکنه که، حال و هوای لحظه به لحظهی این ایام با "جوون ایرانی، سلام" فرق داره!.
مجری عزیز، روضه موسیقی نیست که قطعهبندی بشه!.
برنامهساز گرامی، ارزش روضه بیشتر از قرار گرفتن زیر صدای مجری هنگام خوندن پیامک هاست!
خلاصه که "روضه حرمت داره، نه لذت!"