Fatemeh.b
Fatemeh.b
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

زندگی




زندگی هر روز درس تازه‌ای برای‌مان دارد.
حکایت‌های بسیاری هم در جیبش فرو کرده‌است تا در زمان مناسب حسابی غافلگیرمان کند.
گاهی نه خودم را درک می‌کنم نه این روزگار را...
یک روز چشمانم به زیبایی‌هایش خیره ‌می‌شود و گاه ساعت‌هایی طولانی ابروهایم از این همه رنج و درد درهم می‌رود و غر غرهایم به هوا!
بهتر است این را هم اضافه کنم که این زندگی است که تعادلی ندارد.
شبیه جاده‌ی یک کوه ریزش کرده می‌ماند
یک‌جا صاف و هموار است
درجایی دیگر یا سنگ از زیر پایت سر می‌خورد و یا سنگ‌های ریز و درشتی مسیرت را سخت می‌سازند .
گاهی شبیه مدیران عهد قاجار خط‌کشی در دست میگیرد تا حسابی ادبمان کند
اما لحظه‌هایی برایمان دلسوز می‌شود...
از بی ‌تعادلی‌های آن که بگذریم
بعضی روزها مبارزه میکنم
بعضی روزها از خیر و شر و خلق خدا فرار میکنم
بعضی روزها گریه میکنم
بعضی روزها سرخوشم
بعضی روزها احساس کامل بودن دارم
و بعضی روزها هم احساس پوچی شدیدی یقه ام را می‌گیرد
اما یاد گرفته‌ام
در کنج این زندگی
تنها خودم برای خودم می‌مانم
با زندگی گاهی مدارا می‌کنم و گاهی گلاویز ‌می‌شوم
اما به امید پیروزی گذر لحظه‌ها را تماشا می‌کنم ...

فاطمه📝🤍

زندگیدلنوشته
نویسنده ؛ علاقه‌مند به دنیای هنر و جهان پیرامون آن...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید