این به این دلیل است که اغلب، وقتی هدف یا نتیجه ای در ذهن داریم، انگیزه داریم که در اولین گام بسیار سخت کار کنیم و به سرعت وارد آن می شویم. این یک انگیزه احساسی است. حس خوبی داره حتی می تواند احساس سرخوشی ایجاد کند. ما بلافاصله قربانی این باور غلط می شویم که "ساعت ها کار سخت و طولانی کلید موفقیت است."
سختگوشی یک تعصب عمیق اجتماعی است
سخت کوشی می تواند به رسیدن به هدف کمک کند، اما کافی نیست. علاوه بر این، کار سخت همیشه لازم نیست. حتی می تواند از نتایج خوب جلوگیری کند.
چگونه کار سخت می تواند از نتایج خوب جلوگیری کند؟
می تواند ما را در فرسودگی شغلی عقب نگه دارد. یا در جهت اشتباه هدایت کند. یا از طریق خستگی و حواس پرتی محض، از دیدن فرصت های ارزشمند یا دیدن خطرات خطرناک برای رسیدن به هدف جلوگیری می کند.
و همه این ها به این دلیل است که ما آنقدر مکث نکردیم تا برنامه ریزی کنیم.
کار کردن با ساعات طولانی و سخت ممکن است منجر به موفقیت شود. اما اغلب منجر به شکست نیز می شود. حقیقت این است که طولانیترین و سختترین ساعات کار ممکن نمیتواند فرد یا تیمی را بدون یک برنامه خوب یک اینچ به موفقیت نزدیکتر کند.
اغلب، هنگامی که مشتاق رسیدن به یک هدف هستیم، تصور میکنیم که شیرجه زدن سریع بهتر از به تأخیر انداختن کار است.
«فقط انجامش بده» شاید معروف ترین شعار تبلیغاتی چند دهه اخیر باشد.
اما برنامه ریزی نیز یک اقدام است. حتي يادگيري چگونگي برنامه ريزي نيز شكل ديگري از اقدام است.
لازم به یادآوری است که گوته علاوه بر اینکه شاعر و نمایشنامه نویس بزرگی بود، گاه یک مدیر دولتی توانا نیز بود. شما می توانید شرط ببندید که "فقط انجامش بده" همیشه بخشی از سیستم های شرکتی است که شامل برنامه ریزی های گسترده ای است.
علیرغم بهترین نیت ها، این عدم برنامه ریزی است که موفقیت ما را محدود می کند.
_اقدامات غیر ضروری انجام خواهد شد
_اقدامات لازم ممکن است نادیده گرفته شود
_بهره وری از دست خواهد رفت
_فرصت ها نادیده گرفته خواهند شد
_خطرات غیر قابل مشاهده خواهد بود
_مطمئناً باید به عقب برگردید و کار را از نو انجام دهید، با صرف زمان و تلاش زیاد
شاید مهمتر از همه، از موضع احساسی که در آن وسوسه میشویم از مرحله برنامهریزی عبور کنیم، این است که چگونه برنامهریزی ذخایر عظیمی از انرژی مثبت را ایجاد میکند.
هنگامی که می دانید چگونه به طور مؤثر برنامه ریزی کنید، طراحی و پیروی از یک برنامه ، عزم شما را بهبود می بخشد و نیروی مورد نیاز برای انجام کارها را فراهم می کند.
و هنگامی که به تقویت انرژی و انگیزه نیاز دارید که بتوانید استقامت کنید و به هدف خود برسید، می توانید دوباره برنامه را بخوانید. شما می توانید نقشه راه منتهی به جایی که می خواهید باشید را ببینید.
حال که از ضرورت برنامه ریزی اگاه شدیم
در 4مرحله برنامه ریزی را انجام میدهیم
ایجاد یک برنامه موثر با تعریف و مستندسازی هدف نهایی شروع می شودافرادی که اهداف خود را یادداشت می کنند، به طور قابل توجهی بیشتر از کسانی که این کار را انجام نمی دهند، به موفقیت می رسند
فراتر از افزایش شانس موفقیت، نوشتن اهدافتان به صورت مکتوب نیز شما را وادار می کند که فرآیند مورد نیاز را در نظر بگیرید – نه فقط نتیجه دلخواه را. این امر به ویژه زمانی مفید است که اهدافمان ممکن است مبهم، والا یا شکل نگرفته باشند.
اول، قدرت پرسیدن سوال درست
اگر یک ساعت برای حل یک مشکل وقت داشتم و زندگی من به راه حل بستگی داشت، 55 دقیقه اول را صرف تعیین سؤال مناسب برای پرسیدن می کردم، زیرا وقتی سؤال مناسب را بدانم، می توانم مشکل را در کمتر از پنج حل کنم انیشتین
همانطور که هدف خود را مشخص می کنید، پیشنهاد می کنیم زمان زیادی را صرف این سؤال کنید که واقعاً چه چیزی می خواهید. برای چه این را میخواهی؟
دقیقاً آنچه را که باید انجام دهید مشخص کند
به عنوان اولین گام در ساختن یک برنامه ، توصیه می کنیم ازاین چارچوب اهداف استفاده کنید :
هدف خاص باشد
قابل اندازه گیری باشد
دست یافتنی (اما جاه طلبانه)باشد
مرتبط (و واقع بینانه)باشد
محدود به زمان (یا به موقع)باشد
استفاده از این چارچوب به شما این امکان را میدهد تا ابهامات پیرامون یک هدف را از بین ببرید و یک برنامه عملیاتی ایجاد کنید که دقیقاً آنچه را که باید انجام دهید مشخص کند.
اهداف بزرگ اغلب آنقدر ترسناک هستند که افراد می توانند قبل از انجام بهترین تلاش خود ان را رها کنن
هدف بزرگ، در لحظات کم انرژی یا احساسی، ممکن است غیرممکن به نظر برسد.
اماشکستن یک هدف به نقاط کوچکتر و مجزا به هدفگذار کمک میکند تا کمتر نگران خط پایان باشد و در عوض، هر مرحله کوچک را بهعنوان گامی ضروری برای تحقق برنامهاش در نظر بگیرد.
برای این کار از اخر شروع کرده و هدف اولیه را به چند بخش کوچکتر و ان بخش ها را به بخش های کوچک تر تقسیم می کنیم
به طور مثال خواندن یک کتاب
اول کتاب را به چند فصل تقسیم میکنیم
دوم هر فصل را به چند بخش تقسیم میکنیم
برخی از بخشهای هدف مهمتر از سایر بخشها هستند.
اولویت بندی وظایف در برنامه بسیار مهم است. برخی از وظایف پیش نیاز باید مقدم بر سایر وظایف باشد.
زمانی که هدف شما تنها شامل خودتان می شود، اولویت بندی نسبتاً ساده است. شما فقط باید با توجه به هدف و ارزش های خود اولویت بندی کنید.
اما وقتی برای یک تیم اولویت بندی می کنید، کار پیچیده تر، هیجان انگیزتر و قدرتمندتر می شود.
ایجاد یک برنامه اقدام مهم است، اما چابک ماندن برای موفقیت در دراز مدت بسیار مهم است.
یک برنامه موثر ثابت نیست - پویا است و در شرایطی که سازمان و شرایط شما ناگزیر تغییر می کند، در حال تکامل است.
بهترین راه برای اطمینان از اینکه برنامه شما هنوز درست است، مرور منظم برنامه است. بررسی مداوم شما را قادر میسازد نه تنها پیشرفت را در برابر هر وظیفه یا هدف کوچک دنبال کنید، بلکه به شما این امکان را میدهد که تغییرات لازم را برای رفع نیازهای رو به رشد تیم یا سازمان خودایجاد کنید
به یاد داشته باشیم بهترین برنامه ریزی های بدون عمل فقط ارزوهای هستند که نوشته شده اند موفقیت تلاش های کوچکی هستند که هر روز و هر روز تکرار میشوند