mohsen jafari
mohsen jafari
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

چرا اینقدر کیفیت روابطمون پایینه؟!

احساس تنهایی و یاس عاطفی و درک نشدن، ویژگی غالب روابط این روزهای ماهاست. درسته؟

کیفیت روابط عموما خوب نیست. از حرف‌زدن با آدم‌ها و دوستان‌مون، حالمون خوب نمی شه. حس می‌کنیم هیچکس مارو درک نمی‌کنه.

در میان جمع‌های مختلف حقیقی و مجازی حضور داریم اما انگار واقعا تنهاییم. احساس تنهایی ما در کنار آدم‌های دیگه برطرف نمی‌‌شه.

و برای اینکه فریادهای تنهایی خودمون رو نشنویم به دنیای دیجیتال و مجازی پناه آوردیم. چرا اینجوریه؟

مهمترین نیاز و دغدغه ما انسان‌ها،‌ ارتباط و رابطه است. یعنی چیزی که بیشترین دغدغه و نگرانی رو نسبت بهش داریم یا بیشترین خوشی و پاداش رو در طول روز و در تمام زندگی ازش دریافت می‌کنیم همین ارتباطات انسانیه.

پایه اصلی هر رابطه، گفتگو است (ممکنه گفتگو بدون کلمه باشه) و برای گفتگو به دو قسمت "گوینده" و "شنونده" احتیاجه؛ گفتن و شنیدن باهم.
  • جالب و مهمه که بر خلاف تصور عموم، مهم‌ترین قسمت هر گفتگو (و هر رابطه)، گفتن و حرف زدن نیست، بلکه گوش دادن و شنیدنه!

بدون شنیدن، هیچ مکالمه‌ و حرف زدنی به گفتگو تبدیل نمی‌شه و باعث ایجاد ارتباط نمی‌شه. (تصور کن که توی یه اتاق داری با خودت صحبت می‌کنی)

این نگاه به ما نشون می‌ده که گوش دادن و خوب شنیدن بسیار مهمه و برای ساختن هر رابطه و ارتباطی بسیار لازم و ضروریه. هر چند که در ظاهر خیلی کم‌اهمیت دیده می‌شه و کسی بهش توجهی نداره.

و همینجا جاییه که ما ارتباطات و دوستی‌های خودمون رو خراب می‌کنیم و همیشه از تنهایی و بی‌کسی می‌نالیم؛ ما خوب گوش نمی‌کنیم و کسی رو نداریم به ما خوب گوش کنه!

گوش دادن کاریه که به خاطر تکراری بودن، برامون عادی و کم اهمیت شده؛ مثل نفس کشیدن که اصلا بهش توجه نمی‌کردیم اما این روزها که می‌بینیم یا می‌شنویم به دلیل بیماری‌های تنفسی چه مشکلاتی متوجه‌مون هست،‌ بیشتر نسبت به نفس کشیدن‌مون حساس شدیم.

اکثر ما تصور می‌کنیم که شنوند‌ه‌های خوبی هستیم. اما غافلیم ازین که خوب گوش دادن یه هنره، یه مهارته.



چه طوری به دوستی‌ها و روابطمون صدمه می‌زنیم!

وقتی غم و افسردگی رو در یکی از دوستان یا نزدیکانمون می‌بینیم، معمولا تصور می‌کنیم مشکل خاصی پیش اومده یا اتفاقی افتاده. شاید اون اتفاق یا مشکل این باشه که " هیچکس به او گوش نمی‌کنه!"

کم حرفی و سکوت بعضی از آدما، نه به شرایط حالی که دارن، بلکه ممکنه به گذشتشون مربوط باشه. گذشته‌ای که در اون ،"گوش شنوایی" برای حرف زدن پیدا نکردن.

در جلسات کوچینگم اینو با مراجع‌های بسیار تجربه کردم. آدم‌هایی که ناامید شدن و افسردگی و سکوت رو انتخاب کردن.

نداشتن گوشی برای شنیدن (کسی که خوب و کامل به ما گوش بده و ما رو بشنوه) مارو از آشکار کردن جنبه‌های پنهان خودمون دور می‌کنه. چیزی که ممکنه دیگران اونو فروتنی بشناسن اما ممکنه ناشی از تردید برای پرده برداشتن از زخم‌های کهنه‌ی ماست.

بعضی اوقات علاقه زیاد به تنهایی یک راهکار دفاعی ست برای سرپوش گذاشتن بر درد جانکاه "ناشنیده موندن". این راهکار یک پندار نادرست رو در ما شکل می‌ده؛ "پندار خوداتکایی". یعنی ما به خلوت می‌ریم و تنهایی رو انتخاب می‌کنیم، نه به این خاطر که بسیار به خودمون متکی و مستقل هستیم و به سکوت و دنیای درونی خودمون علاقه‌مندیم، بلکه به این دلیل که جایی برای بروز خودمون و گوشی برای شنیده شدن خودمون پیدا نکردیم. تنهایی و سکوت رو انتخاب می‌کنیم در حالی که در درون ما مملو از آشوب و گفتگو‌های خیالی ست.

(برگرفته از کتاب هنر گمشده گوش دادن/ مایکل پی نیکلز)

در نوشته‌های بعدی بیشتر در مورد اهمیت و تاثیر گوش‌دادن و همینطور شیوه درست انجام این کار صحبت می‌کنم.


محسن جعفری- کوچ و همیار خودرهبری


ارتباط موثررابطهگوش دادنگفتگوخود رهبری
مربی رشد کیفیت زندگی شخصی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید