کیف پرپولی برای صنایع غذایی؛
از اصلاح استراتژی تا تامین مالی و شبکهسازی
جاوید فخریان
پیشرفت علم و دانش و تکنولوژی سبب شده است تا حوزه درمان رشد کند. رشد این حوزه نیز به دنبال خود شناسایی بسیاری از بیماریها را ممکن کرده است. به طور مثال برخی متوجه شدهاند که بدنشان آنزیمی که لاکتوز شیر را هضم کند ندارد. یا مثلا برخی دیگر فهمیدهاند که به خاطر ابتلا داشتن به بیماری سلیاک، نمیتوانند گلوتن مصرف کنند و در نتنیجه خوردن گندم، جو، چاودار و جو دوسر پرک برایشان کاملا منتفی است. از سوی دیگر ایجاد تکثر و تنوع در رژیمهای غذایی امروزه در مقایسه با دهههای قبل طیف وسیع و مختلفی از افراد را پدید آورده است. انسانهایی که گیاهخوار هستند یا آنهایی که به هیچ عنوان هیچ گونه از فرآوردههای حیوانی را مصرف نمیکنند. اما تکلیف صنعت غذایی در مقابل این افراد و گروههای متعدد و متنوع که جمعیت آماری قابل توجهی هم دارد، چیست؟ آیا باید به آنها بیتوجهی کند؟ یا میتواند با راهکارهای جایگزین غذایی این گروهها را هم جذب محصولات خودش کند؟ اینجاست که پای استارتآپهای صنایع غذایی به میدان باز میشود.
پیشتر گفته بودیم که جمعیت جهان تقریباً معادل 77.6 میلیون نفر در سال مدام و مستمرا در حال افزایش است و انتظار میرود تا سال 2050 به 10 میلیارد نفر برسد. در عین حال، انتظار میرود که طبقه متوسط تا سال 2030 دو برابر شوند و با افزایش درآمد، مردم بیشتر برای غذا هزینه کنند و پروتئین حیوانی بیشتری بخورند.
با ادامه رشد جمعیت، سیستمهای غذایی برای مصرفکنندگان و کره زمین ناپایدار هستند و ما در حال نزدیک شدن به محدودیتهای منابع طبیعی جهان هستیم. حالا بحث بر سر اشکال تولید و مصرف از منظر پایداری مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است، از طرفی ؛ سیستمهای کشاورزی فعلی ناپایدار و ناکارآمد هستند، پیشرفت های انقلاب سبز و مکانیزاسیون تمام شده و نرخ تولید بازده روند منفی دارد و شوربختانه افزایش تولید مواد غذایی تا سطوح مورد انتظاربه سادگی امکانپذیر نیست. فشارها بر پایداری زنجیره تامین، تخریب محیط زیست، منابع کمیاب و تغییرات آب و هوایی همگی به عنوان تأثیر منفی بیشتر بر تولید مواد غذایی عمل میکنند علاوه بر این، پیشبینی میشود که کمبود آب، آفات و بیماریهای ناشی از تغییرات آب و هوایی منجر به کاهش قابل توجه بهرهوری در زنجیره ارزش کشاورزی شود.
اصلاح استراتژیها
متأسفانه، راهحلهای فعلی برای مردم و محیط زیست یا سمی و یا ناکارآمد هستند. البته ناکارآمدیهای سیستم غذایی تنها به تولید غذا محدود نمی شود بلکه وفور ضایعات غذایی به عنوان یک «مسئله اقتصادی و زیست محیطی عمده» هم وجود دارد. از اختلال در زنجیرههای تامین جهانی و شبکههای لجستیکی غذا گرفته تا مسائل مربوط به فرهنگ پسماند، اختلالات نیروی کار، هدر رفتن میلیون ها تن غذا تا افزایش ناامنی غذایی و اخیرا ترویج "ناسیونالیسم غذایی" ناشی از شیوع پاندمی کرونا مسائل مهمی اند که سیستم غذایی جهان با آن مواجه است. همه اینها به ما نشان میدهد که راهی جز متوسل شدن به ظرفیتهای استارتآپها نداریم.
صنایع غذایی با راهحلهای نوآورانه برای رسیدگی به چالشهای پیش روی این بخشها در حال توسعه و رونق روزافزونی هستند. با این حال، استارت آپهای این صنایع اغلب با موانع منحصر به فردی روبرو میشوند که میتواند مانع رشد و موفقیت آنهاست. اینجاست که شتابدهندههای تخصصی صنایع غذایی نقش مهمی در ارائه پشتیبانی و منابع لازم برای کمک به شکوفایی این استارتآپها ایفا میکنند.
یکی از نقشهای اصلی شتابدهندههای تخصصی در این صنایع، ارائه راهنمایی برای کارآفرینان استارتاپی است که آنها را با کارشناسان صنعت، مربیان با تجربه و کارآفرینان موفقی که میتوانند بینشها و توصیههای ارزشمندی را ارائه دهند، مرتبط میکنند. این مربیان میتوانند به استارتآپها کمک کنند تا پیچیدگیهای صنایع غذایی را پشت سر بگذارند، روند بازار را درک کنند و استراتژیهای تجاری خود را اصلاح کنند.
صنایع غذایی و چالشهای مختلف آن از تهیه مواد اولیه گرفته، تا مشکلات خط تولید، آزمایشگاهها، واحدهای R&D و حتی بستهبندی و توزیع دارای فرازونشیبهای بسیاری است که مشورت گرفتن از متخصصان میتواند مسیر پیشرو را برای استارت آپها روشنتر کند و اشتباهات گذشتگان برای آنها تکرار نشود.
شتابدهنده یا کیف پولی برای صنایع غذایی
همچنین دسترسی به منابع مالی برای هر استارتآپی حیاتی است و شتابدهندههای تخصصی این صنایع نقش حیاتی در ارتباط کارآفرینان با سرمایه گذاران بالقوه ایفا میکنند. آنها معرفی سرمایهگذاران ریسک پذیر و سایر منابع مالی را که علاقهمند به حمایت از راه حلهای نوآورانه در بخش مواد غذایی هستند، تسهیل میکنند. شتابدهندهها اغلب رویدادهایی را برگزار میکنند که در آن استارتآپها میتوانند محصولات و خدمات خود را به سرمایهگذاران بالقوه به نمایش بگذارند. این رویدادها نه تنها استارتآپها را در معرض دید قرار میدهند، بلکه فرصتهای شبکهسازی را نیز ایجاد میکنند که میتواند منجر به مشارکت در تأمین مالی شود. به عنوان مثال، استارتاپی که فناوری جدیدی را برای کاهش ضایعات غذایی توسعه میدهد، ممکن است توجه سرمایهگذارانی را که به دنبال سرمایهگذاری در راه حلهای صنعت غذای پایدار هستند، جلب کند. شتابدهنده میتواند جلسات بین استارت آپ و این سرمایهگذاران را تسهیل کند و شانس تامین منابع مالی را افزایش دهد.
ضمن اینکه شتابدهندهها به استارت آپها دسترسی به شبکه گستردهای از فعالان صنایع غذایی و کشاورزی از جمله صنعتگران، کشاورزان، سازمانهای کشاورزی، سازمانهای دولتی و شرکتها را فراهم میکنند. این شبکهها برای استارتآپهایی که به دنبال اعتبارسنجی محصولات خود، جلب توجه در بازار و ایجاد مشارکتهای استراتژیک هستند، میتوانند ارزشمند باشند.
به عنوان مثال، یک استارت آپ که ایده غذا داروها را توسعه میدهد، ممکن است نیاز به همکاری با کشاورزان برای آزمایش و اصلاح آنها داشته باشد. شتابدهنده میتواند استارتآپ را با کشاورزانی که مایل به مشارکت در پروژههای آزمایشی هستند، ارتباط دهد و بازخورد ارزشمند و دادههای دنیای واقعی را فراهم کند. همچنین استارتآپی که بستهبندیهای هوشمند برای مواد غذایی ارائه میکند، به شبکهای از فعالان این صنعت به عنوان پذیرندگان اولیه، مشاور و یا معرفیکننده احتیاج دارند تا محصولشان در بازار مورد استفاده قرار بگیرد.
پذیرفته شدن در یک برنامه شتابدهنده صنایع غذایی میتواند اعتبار قابل توجهی را برای استارتآپها فراهم کند. فرآیند انتخاب دقیق و شهرت شتابدهنده میتواند به سرمایهگذاران و مشتریان بالقوه نسبت به مدل کسب و کار، تیم و محصول استارتآپ اطمینان دهد. این اعتبار میتواند درهایی را به روی مشارکت، همکاری و فرصتهای مالی بیشتر باز کند.
جاوید فخریان