جای پا جویان
جای پا جویان
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

بهشت، برف ندارد.

دیوارهای اوین از خوابگاه بهشتی
دیوارهای اوین از خوابگاه بهشتی


یقه ی معلم دینی ها را می گرفتیم و می گفتیم
یعنی بعدش چی میشه؟
بهشت، ابدیت بود. نه فقط یک ناتمام زمانی، یک کمال بی نیاز از هر تلاشی.
بدون مساله. همه چیز در نهایت خودش. متعالی در بهترین وجه.

و بعد ذهن ما درجا می زد که اگر همه چیز در نهایت کمال خودش باشد، ما چرا باید باشیم؟ کارمان چیست؟ ول بچرخیم و همین. برای بهشت، اضافه بودیم. با همه ی حوری ها، مشروبات و عسل هایش.
لذت تا ابد، بیفایده بود. آنقدر که حتی از پس راضی کردن ما ده، دوازده ساله ها هم بر نمی آمد.
ابدیت بنا بود معنابخش زندگی باشد، اما پرسش پوچی را جلو می انداخت و می پرسیدیم: پس یعنی بعدش چی میشه؟
بهشت؛ دریا، کوه و برف نداشت. بدتر از همه، بهشت، حتی بَعدی، هم، ندارد.

Http:\\t.me\jayePAjooyan
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید