ویرگول
ورودثبت نام
جواد محمدی
جواد محمدی
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

دردسرهای یک کمال‌گرا: احساس ناکافی بودن

در دو نوشتۀ قبلی‌ام به برخی از ویژگی‌های کامل‌گراها و یکی از روش‌های مقابله با کمال گرایی پرداختم که می‌تونی بعدا یه نگاهی بهشون بندازی. نوشته اول - نوشته دوم

فعلا هم تصمیم دارم همچنان به مقولۀ کما‌ل‌گرایی بپردازم و این بار می‌‌خوام از یکی دیگه از مصائبی که گریبان ما کمال‌طلب‌ها رو می‌گیره پرده بردارم. احساس مزخرف ناکافی بودن!
داستان اینجوریه که یه وقتایی تلاش می‌کنی یه کاری رو به انجام برسونی ولی آخرش فارغ از نتیجه‌ای که به دست اومده از خودت -و نه حتی از عملکردت- ناراضی هستی؛ چرا؟ چون احساس می‌کنی به اندازۀ کافی خوب نبودی (به جای این که عملکردت رو بدون قضاوت بررسی کنی) واسه همین نتونستی دستاورد بهتری کسب کنی. این‌جوری می‌شه که شروع می‌کنی خودت رو سرزنش کردن چون احساس ناکافی بودن داری.



چرا چنین احساسی بهمون دست می‌ده؟

این درست که همیشه جا برای بهتر شدن هست اما چرا همچین احساسی در ما پدید میاد در حالی که خیلیای دیگه با وجود این که می‌دونن خروجی‌شون ناقصه ولی نه‌تنها خودشون رو سرزنش نمی‌کنن بلکه راضی هم هستن از عملکردشون...

دلیلش اینه ما پرفکشنیست‌ها پذیرش نداریم! در واقع نمی‌خوایم بپذیریم که به دلیل محدودیت‌هایی که به عنوان یک انسان داریم، هیچ‌وقت نمی‌تونیم کارها رو دقیقا با همون کیفیتی که مد نظرمونه یعنی حد کمال به انجام برسونیم. نمی‌خوایم بپذیریم که تکامل یک مسیره و نه یک مقصد یا نقطهۀ به‌خصوص. در اصل تکامل به این معنیه که تو یه کاری رو شروع می‌کنی و با سعی‌وخطا و به مرور زمان به مهارت بیشتری در اون زمینه دست پیدا می‌کنی و نهایتا به شیوۀ بهتری اون رو به انجام می‌رسونی؛ حالا این بهتر شدن پیوسته باعث می‌شه تو کم‌کم به حد کمال نزدیک بشی ولی باز هم - به احتمال قریب به یقین- هیچ‌وقت نمی‌تونی یه کار رو بی‌نقص انجام بدی. این یه واقعیتیه که کامل گرا جماعت نمی‌خواد قبولش کنه و هی پافشاری می‌کنه رو افکار مسموم ایده‌آل‌گرایانه‌ش و نتیجه‌ش چی می‌شه؟ به جای این که اون کار رو شروع کنه و به مرور کیفیتش رو افزایش بده، می‌شینه سر جاش و هی فکر می‌کنه هی فکر می‌کنه به خیال اینکه بتونه یه راه بهتری واسه انجام اون کار لعنتی پیدا کنه و اینجوری میفته رو دور تفکر بیش از حد (overthinking) و نهایتا دچار فلج تحلیلی می‌شه.

خب دیگه فعلا بیشتر از این سرت رو درد نمیارم و دربارۀ این دو مقولۀ اخیر هم در مطالب بعدی صحبت می‌کنم.

تو هم اگه هنوز شروع نکردی به نوشتن هفتگی همیییییین الان برو شروع کن خواهشا.


دمت گرم که این مطلب رو تا انتها خوندی و امیدوارم بتونه بهت کمک کنه. خیلی هم خوشحال می‌شم نظر و یا تجربه شخصی‌ات رو تو قسمت نظرات باهام در میون بذاری.
ضمنا اگه دوست داشتی با من و فعالیت‌هام بیشتر آشنا بشی، می‌تونی به حساب‌های اینستاگرام و لینکدین‌ام یه نگاه بندازی ?


با آرزوی بهترین‌ها ?

کمال‌گراییکمال گراییکمال‌گراییاحساس ناکافی بودنخودسرزنش‌گری
یک چندپتانسیلی کنجکاو که در تلاشه با کسب و نشر آگاهی، دنیا رو به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل کنه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید