خب میدونید چطور شد؟
سایت رو که زدم و مطلب اول رو که نوشتم، مطابق برنامهای که تو ذهنم بود، این نکته رو تو اولین مطلبم و توی تمام پیامهایی که برای بقیه فرستاده بودم ذکر کردم:
«از این به بعد هر سهشنبه شب، ساعت ۲۰:۲۰، مهمون من باشید در بخش بلاگ سایتم، با یه مطلب جدید. شااااید بعضی وقتها خارج از این زمانبندی هم نوشتم. چک کنید. :دی
اگر هم دوست دارید از نوشتههای جدید مطلع بشید، هم میتونید یه ایمیل با عنوان «خبرم کن» به Hi@MohsenElhamian.com بزنید تا ارسال مطالب جدید رو از طریق ایمیل بهتون خبر بدم، هم میتونید به این کانال تلگرامی بیاید.»
و تازه نگم براتون از انبوه ادعاهایی که اینور اونور پیش دوستان و بقیه کرده بودم در مورد اینکه چرا آدمها برای نوشتن مطلب در بلاگ شخصیشون، سوژه کم میارن.
ولی بعد میدونید چی شد؟
وقتی به پای عمل رسید، یهو با این سوال روبرو شدم:
«خب حالا از چی بنویسم؟»
و نکته دقیقا همینجا بود ... من پاسخی براش نداشتم! این سوال برای هر کسی که در وبلاگ یا سایتش، بلاگنویسی شخصی میکنه، یه کابوس بزرگه.
واکنش من چی بود؟ شروع کردم به گشتن توی سایتها دنبال سوژه برای نوشتن در بلاگ شخصیم! :)))) اما دریغ از حتی یک مطلب در مورد موضوع به این مهمی در وب فارسی! از طرفی اونطور که با اون دسته از دوستانم که مینویسن صحبت کرده بودم، میدونستم که اونها هم دغدغه بزرگی در این مورد دارند و جواب مشخصی هم براش پیدا نکردند.
با خودم گفتم خب محسن، سوژه اولین مطلب مشخص شد. اگه بتونی توی سایتت فقط به همین یه سوال جواب بدی، احتمالا میتونی مطمئن باشی که سایتت تاثیر خوبی داشته و حضورش مفید بوده.
در این مطلبم قصد دارم به همین موضوع بپردازم. سوژههایی برای نوشتن در بلاگ شخصی.
بخشی از این سوژهها و ایدهها، توضیح واضحات هستند. برخی از اونها رو خودتون هم از قبل میدونستید. و برخی هم شاید چندان منطقی یا جذاب به نظر نیان. اما به نظرم وجود چنین لیستی میتونه ذهن ما رو باز کنه و مهمتر از هر چیزی بهمون نشون بده که سوژهها چقدر از اون چیزی که فکر میکردیم، فراوانتر و در دسترستر هستند.
1- ببخشید، نظرتون؟
در مورد هر چیزی. نظرتون در مورد فیلمی که اخیرا دیدید، در مورد کتابی که اخیرا خوندید، در مورد عکس یا خبر یا محتوای گذری که شما رو به فکر فرو برده. واکنش نشون بدید و از خودتون با یک مطلب، اثر و رد پایی به جا بذارید. :)
2- خاطرهنویسی
داستانسرایی یکی از بزرگترین شگردهای جذب مخاطب هست. اگر دقت کنید، حتی تو مهمونیهای خانوادگی و جمعهای دوستانه هم خاطرهها بیشتر از همه توجه بقیه رو جلب میکنن. سوژه شما میتونه یه خاطره دور باشه یا حتی اتفاقی که درست همین چند دقیقه پیش براتون افتاده.
3- در مورد علاقمندیهاتون و اینکه چرا بهشون علاقمند هستید بنویسید (ورزش، رشته، عادات فردی و ...)
شاید به نظر بیاد که خب نوشتن از اینکه به چی علاقه داریم که لطفی نداره. اما وقتی صحبت از «چرا؟» میشه، موضوع خیلی فرق میکنه. این «چرا؟» یه چالش بزرگ هست. ما غالبا به چیزهایی علاقمند هستیم، بدون اینکه از چرایی این علاقمندی خبر داشته باشیم یا بهش فکر کرده باشیم. در مورد چند تا از علاقمندیها و فعالیتهاتون این «چرا؟» رو از خودتون بپرسید، قول میدم در پاسخ دادن بهش در مورد حداقل یکی دو مورد از اونها، برای لحظات، دقایق یا شاید حتی ساعتها به مشکل بخورید. این میتونه به شما در شناخت بهتر خودتون هم کمک زیادی بکنه.
4- پاسخ دادن به مطلب فرد یا گروهی دیگر
ممکنه شما مطلبی رو در سایت یا بلاگ یکی از دوستان یا افرادی که بهشون علاقمند هستید یا هر جایی که دنبال میکنید بخونید و نظری در تکمیل، تصحیح یا تکذیب مطلب اونها داشته باشید. در موردش بنویسید و بهشون لینک بدید و بهشون هم خبر بدید که در مورد موضوع مطلب اونها، مطلب تازهای از دیدگاه خودتون نوشتید. آدمها بسیار خوشحال میشن اگر بدونن مطلبشون ذهن فرد دیگهای رو درگیر کرده و اونها رو مجاب به نوشتن و واکنش کرده.
5- از آینده بنوسید
سوژه این مطالب میتونه نظر شما در مورد آینده و تبعات یک اتفاق یا فرهنگ باشه یا حتی پیشبینیتون از وضعیت زندگی شخصیتون، شهرتون یا جهانی که در اون هستید، در بازهای از زمان در آینده. راستی فکر میکنید بعد مرگ شما چه اتفاقاتی بیافته؟ چیزی تغییر میکنه؟ واکنش بقیه چیه؟! این نوع مطالب غالبا جذاب و مخاطبپسند هم هستند. ;)
6- در چالشها شرکت کنید
به لطف شبکههای مجازی و ارتباطات گسترده، مدام شاهد چالشهای بیهدف و گاها هدفمندی در سطح اینترنت هستیم. مواردی که با روحیات و سلیقه شما همخوانی داره رو انتخاب کنید، در اون شرکت کنید و اون رو به سوژه یکی از مطالب بلاگتون اختصاص بدید.
7- ویدئو بلاگ (ویبلاگ)
ویدئوها هر روز بیشتر از روز قبل در حال محبوب شدن هستند. به جای اینکه در مورد چیزی بنویسید، در موردش فیلم بگیرید از خودتون و ازش حرف بزنید. این حتی میتونه شامل سوژه یکی از مطالب قدیمی شما هم باشه که حالا تو این ویدئو نظرات تکمیلیتون که از زمان نوشتن مطلب قبلی تا الان به ذهنتون رسیده رو هم بهش اضافه میکنید. ویبلاگ خودش یه دنیای بزرگ هست. میتونید جاذبههای گردشگری شهرتون رو سوژه کنید و معرفیشون کنید یا اینکه ازش مثل یک کلاس درس استفاده کنید و چیزهایی که بلدید رو در قالبی جذاب به بقیه آموزش بدید. کلی جا برای تفریح هست تو این سبک!
8- معرفی کنید
کتابی که اخیرا خوندید، فیلمی که اخیرا دیدید، رشتهای که اخیرا باهاش آشنا شدید، آدم باحالی که اخیرا فرصت ملاقات باهاش رو داشتید، مکان گردشگری جذابی که رفتید ... یا خیلی موارد اینچنینی. هر چیزی که تجربه کردید و دوست داشتید به بقیه هم معرفی کنید تا فرصت تجربه کردنِ تجربه خوب شما رو داشته باشن! حتی میتونید در بازههای زمانی مشخص، یه مطلب رو به معرفی چیزهای باحالی که تو این مدت باهاشون آشنا شدید اختصاص بدید؛ مثلا ماهانه، فصلی یا هرچی. جادی توی سایت خودش سلسله مطالبی داره تحت عنوان «لینک های شاد دوشنبه های آخر ماه» که میشه گفت نمونه خوبی برای این روش هست.
9- یک کار دیوانهوار انجام بدید!
تجربه یا اتفاق خاصی این اواخر نیافتاده که ازش بنویسید؟ مشکلی نیست، یکی برای خودتون دست و پا کنید! :)))
مثلا میتونید برید به کوچهگردی تو اون قسمت از شهرتون که تا حالا نرفتید. یا اینکه برید یه قسمت شهر و آدمها رو تماشا کنید. شاید ایده آغاز کردن گفتگو با پنج غریبه در یک روز هم بد نباشه. کارهای دیوانهوار و خارج از چارچوب انجام بدید و بعد در مورد تجربتون و نظرتون در مورد اونها در بلاگتون بنویسید.
10- خودتون رو به چالش بکشید
چیزی که در شما نیست رو هدف قرار بدید و خودتون رو موظف کنید که در اون پیشرفت کنید. این میتونه یک توانایی، هنر یا حتی یک عادت رفتاری باشه. مثلا تلاش کنید یک برنامه منظم ورزش روزانه ترتیب ببینید یا به محض برخورد با هر آدمی، لبخند بزنید یا نقاشی سیاه قلم یاد بگیرید و امثال اینها. خودتون رو به چالش بکشید و بعد در مورد تجربتون در این چالش و چیزهایی که در طی انجامش یاد گرفتید در بلاگتون بنویسید.
11- آزاد بنویسید
یک زمان مشخص رو در نظر بگیرید (مثلا 7 دقیقه) و تصمیم بگیرید هر چیزی که در این مدت زمان به ذهنتون میاد رو بیهدف بنویسید. البته این دست نوشتهها گاهی اوقات خیلی شخصی میشن، اما اگر ممکن بود، نتیجه اون رو در قالب یکی از مطالب بلاگتون منتشر کنید.
12- نظرات تخصصی در رشته فعالیت/کاری
اگر برند حرفهای فردی شما براتون از اهمیت زیادی برخوردار هست، به این بخش بهای زیادی بدید. همین مطلب من هم شامل این روش میشه.
13- یک کلیشه یا ضربالمثل یا یک موضوع به ظاهر بدیهی رو هدف قرار بدید
به نظرتون نابرده رنج، گنج میسر نمیشود؟ جدی فکر میکنید توانا بود هر که دانا بود؟ به نظرتون پول چرک کف دست هست؟ به نظرتون گربه رو باید دم حجله کشت؟ واقعا شده به حجم انبوه کلیشهها، بدیهیات یا چیزهای اینطوری فکر کنید و ببینید واقعا بهشون اعتقاد دارید یا نه؟ گاهی وقتی بهش فکر میکنید، از اینکه اینقدر ازشون استفاده میکردید در حالی که به نظر اصن باورشون ندارید، تعجب میکنید!
14- شعر بگید
اگه ذوق و هنری دارید، ازش استفاده کنید و از زبان هنر با مخاطبانتون حرف بزنید.
15- داستان بنویسید
اگر قلم گیرایی دارید، شاید بد نباشه که مخاطبانتون رو به یک داستان کوتاه مهمون کنید. حتی اگر این حرفه شما باشه و توانایی قابل توجهی در اون داشته باشید، خیلی ایده خوبی خواهد بود اگر یک داستان بلند رو قسمت به قسمت بذارید. این ایده قبلا بارها استفاده شده و افراد زیادی علاقمند هستند که یه داستان رو داغِ داغ و به محض اینکه از ذهن نویسندهش بیرون میاد بخونن.
16- هنر و توانایی چی تو دست و بالتون هست اصن؟!
فقط شعر و داستان نیست که برای افراد جذابه. هر هنری مخاطبان خودش رو داره. موسیقی؟ طنز؟ حرکات موزون؟! تازه اگر شما مثلا سفالگری میکنید، این بخشی از شما هست و حق شماست که در موردش در بلاگ یا سایتتون بنویسید، پس اصن خودتون رو محدود نکنید. از هنرها و تواناییهاتون بگید و آخرین کارهاتون رو ارائه بدید. از چیزهایی که در طی آماده کردنشون یاد گرفتید بگید و تجربیاتتون رو برای کسانی که حتما اون بیرون علاقمندیها و دغدغههای مشابه شما رو دارند به اشتراک بذارید.
17- نامه بنویسید
برای چیزهایی که نمیشه بهشون نامه نوشت یا عجیبه که براشون نامه بنویسیم، نامه بنویسید! نظرتون در مورد یه نامه خطاب به خودتون چیه؟ عزیزی که از دست دادید چطور؟ خدا؟ برای زمان چی؟ کار ... ماشینتون ... مرگ ... امید ... عشق ... دوچرخه دوران بچگیتون که دزدیدنش ... اون دختر زیبایی که سه سال پیش تو خیابون دیدینش و دیگه هیچوقت ندیدینش اما چهرهش همیشه تو ذهنتونه ... یا گوشیتون ... برای اینها نمیخواید یه نامه بنویسید؟! اصن برای خودتون در 30 سال بعد نامه بنویسید. بهش بگید دوست دارید به چی تبدیل شده باشه، به چیها رسیده باشه، نصیحتش کنید و ... هر چیزی که میخواید (میشه برای خودتون در گذشته هم باشهها!). قالبها رو بشکنید و برای چیزهایی نامه بنویسید که هیچکس نمینویسه!
18- از برنامههاتون بگید یا برنامهریزی کنید
خیلیها با این ایده موافق نیستن. حتما شنیدید که میگن از سه چیز به هیچکس چیزی نگو: زندگی عشقی، درآمد، حرکت بعدی. تصمیم با شما. اگر مشکلی باهاش ندارید، میتونید مثلا از برنامتون و اهدافتون برای یک ماه، یک سال، پنج سال یا هر بازهای در آینده بنویسید برای مخاطبانتون. بعدها حتی میتونید برگردید و ببینید به برنامههایی که در فلان مطلبتون برنامهریزی کرده بودید عمل کردید یا نه. من (یجورایی) سالها این کار رو در وبلاگ کوچیک قدیمیم انجام دادم.
19- خودتون رو جای یکی دیگه بذارید
میگن ظاهر زندگی آدمها رو با باطن زندگی خودتون مقایسه نکنید. یکی از علتهاش اینه که ما زندگی بقیه رو خیلی سرسری میبینیم و ازش میگذریم و راحت قضاوتشون میکنیم یا اینکه خودمون رو بابتش سرزنش میکنیم (در نتیجه مقایسه با زندگی اونها). ولی اگر خوب فکر کنیم، خوب بهشون و شرایطی که در اون هستن یا بودن فکر کنیم و ببینیم ما در اون شرایط چیکار میکردیم، خیلی چیزها فرق میکنه. خودتون رو جای یکی دیگه بذارید و بنویسید شما در همون شرایط و ویژگیهای زندگی اون فرد چیکار میکردید و دیدتون نسبت بهش چی هست و اینکه بعد این نگاه از زاویه متفاوت، چقدر دیدتون نسبت به اون آدم فرق کرده. سوژه شما میتونه اطرافیانتون، الگوتون در زندگی یا حتی دشمنتون باشه.
20- از ایدههاتون بنویسید
یه اختراع، یه کسب و کار، یه سوژه فرهنگی یا هرچی. یه نگرانی نسبتا بیهوده وجود داره در مورد اینکه خب اگه ایدهم رو به بقیه بگم که میرن اجراییش میکنن و هیچی هم از اعتبار و شاید درآمدش بهم نمیرسه! ولی شخصا نظرم به این هست که اگر به هر دلیلی قصد اجرایی کردن ایدهم رو ندارم، همون بهتر که بنویسمش تا حداقل یکی اجراییش کنه و دنیا جای بهتری بشه (شاید اصن آدم خیرخواه و روشنی بود و حق ایده من رو هم داد!). تازه اینا بر فرض این هست که ایده من ارزش اجرایی شدن داشته باشه و کسی مجاب به اجرایی کردنش بشه. با نوشتن از ایدههاتون علاوه بر ساختن تصویر یک فرد خلاق از خودتون در ذهن بقیه، میتونید فرصت این رو داشته باشید که با نظرات افراد خیرخواه دیگه، اون رو بهتر و پختهتر کنید (شاید دوستهای خوبی هم پیدا کردید حتی!). راستی تا یادم نرفته، برخی از ایدههای من رو میتونید اینجا بخونید.
21- یک مشکل رو حل کنید
این همون کاری هست که من دارم تو این مطلب میکنم (یا حداقل فکر میکنم که دارم میکنم! :دی). دوستان و اطرافیانتون یک دغدغه مشترک دارند؟ خب دست به کار بشید. در موردش تحقیق کنید و یه مطلب ازش بسازید. شاید اونها بابت این کار از شما ممنون هم شدند. ;)
22- طوفان ذهنی رو فراموش نکنید
هرجا بحث خلاقیت و ایده میشه، امکان نداره صحبتی از طوفان ذهنی نشه. یه طوفان ذهنی برای پیدا کردن سوژه راه بندازید.
23- لیست ترینهای شما
ده تا از بهترین جاهایی که رفتین. ده تا از بهترین کتابهایی که خوندین. ده تا از بهترین فیلمهایی که دیدین. ده تا از بهترین آهنگهایی که شنیدین. ده تا از بهترین آدمهایی که میشناسین. ده تا فکری که به نظرتون مسخره است که ذهنتون رو همیشه درگیر خودش داره! ده چیزی که بدون اونها نمیتونید زندگی کنید! حالا نه لزوما ده تا البته! :))) تفاوت این روش با روش «معرفی کنید» این هست که در اون روش شما مواردی که اخیرا باهاشون آشنا شدید یا تجربه کردید رو در نظر میگیرید، اما در روش «لیست ترینهای شما» محدودیت زمانی وجود نداره. :)
24- چیزهایی در مورد خودتون
خب طبیعی هست که ما سایت یا بلاگ شخصی داریم تا از خودمون بنویسیم و نباید اصن این موضوع مهم رو فراموش کنیم. اما خب چی از خودمون بگیم؟ مثه چی؟ خب بذارید با چند مثال سادهترش کنیم. چیزهایی که شما رو خوشحالتر میکنه، چیزهایی که تو هر روز زندگی شما حتما تکرار میشن، بزرگترین دروغی که تو زندگیتون گفتین، بررسی و به چالش کشیدن نقاط ضعف یا قدرت شخصیتیتون، لیست وسایل ضروری شما برای سفر و چیزهایی شبیه این. البته روش «لیست ترینهای شما» و روش «خاطرهنویسی» هم شامل این مورد میشه. به نظرم بهتره یکی از مطالب این شکلی رو حتما به لیست چیزهایی که دوست داریم بقیه برای تولدمون بخرن اختصاص بدیم. :))) موزیانهست، اما خب ضروریه دیگه. :))))) ;)
25- به چیز یا چیزهایی واکنش نشون بدید
مثلا بگید بابت چه چیزهایی در زندگی شکرگزار هستید یا بابت چه چیزهایی شرمندهاید؟ بابت چه چیزهایی نگران هستید و بابت چه چیزهایی خوشحال و هیجانزدهاید؟ هر کدوم از اینها میتونه سوژه یه مطلب باشه. شاید اول به نظر بیاد که مثلا موارد زیادی نیستند که بابتشون شکرگزار باشید، ولی وقتی بهش فکر کنید، میبینید بیشتر از اون چیزی که فکر میکردید هستند.
26- اگر میشد چی میشد؟
یکی از فانتزیهای زندگیتون رو شبیهسازی کنید. مثلا فرض رو بر این بگیریم که یکی از فانتزیهای شما، فرصت صرف یک قهوه با مرحوم استیو جابز یا ایلان ماسک باشه؛ خب فکر میکنید چطور پیش بره؟ از حال و هواتون بگید، از دیالوگهاتون و واکنشهایی که حدس میزنید داشته باشه بگید و در نهایت هم خودتون رو قضاوت کنید و برداشتتون از این شبیهسازی رو بگید.
27- بازنویسی یا تصحیح
یکی از مطالب قبلیتون که بازخورد زیادی داشته رو انتخاب کنید و با تم و سبک همون، مطلب تازهای بنویسید. همینطور میتونید اگر نظرتون در مورد یکی از مطالبی که نوشتید، تغییری اساسی و قابل توجه داشته، در مطلب جدیدی به اون بپردازید. پس حتما بازبینی مطالب قبلیتون رو هر چند وقت یه بار انجام بدید.
28- مطالب آموزشی
واضح هست که اگر چیزی در چنته دارید و میتونید چیزی به بقیه یاد بدید (دانش یا تجربه)، خب قطعا زکات علم، نشر اون هست دیگه! اینطور مطالب رو غالبا با عنوان مطالب How to میشناسن. چطور صورتهای فلکی رو پیدا کنیم؟ چطور یه سوژه برای نوشتن در بلاگ شخصیمون پیدا کنیم؟ چطور وقتی تو یه کشور غریبه همه وسایلمون رو دزد زده، خودمون رو نجات بدیم؟ چطور آب حوض بکشیم؟ :)) چطور درختان دریایی رو آبیاری کنیم؟ :))) وامثال اینها. ;) روش «ویدئو بلاگ» که بالاتر بهتون گفتم هم زیاد استفاده میشه برای ساختن مطالب آموزشی.
29- پادکست
این روش مشابه روش ویدئو بلاگ (شماره 7) هست، منتها صوتی. پادکستها نسبت به ویدئوها مخاطبان کمتری دارن، اما اگر کارتون خوب باشه، مخاطبانی بسیار وفادار رو براتون ایجاد میکنن. از «سعید وحدانی» عزیز هم بابت یادآوری این روش ممنونم.
30- شرح حال و آموختهها
از روز، هفته یا ماهی که گذروندید بنویسید و در قالب یک پست منتشر کنید. این شرح حال میتونه مثل یه دفترچه خاطرات باشه با تموم نکات ریز و درشت مدتی که دارید در موردش مینویسید یا مثل یه دفترچه یادداشت باشه که فقط نکات برجسته اون مدت توش ذکر میشه. چیزهایی که یاد گرفتید و درسهایی که از زندگی گرفتید ... بینشهای تازهای که بدست آوردید و تغییری که در جهانبینی و درک شما از زندگی رخ داده. ابوالفضل فتاحی، یکی از دوستان خوب توییتری من، مدتی با استفاده از هشتگ #آدمشو در توییتر، چنین کاری رو انجام میداد.
خب امیدوارم ایدههایی که به ذهنم رسید یا تونستم براتون جمعآوری کنم، بتونه بهتون در پیدا کردن سوژه برای نوشتن در بلاگ شخصیتون کمک کنه. تلاش کردم ایدهها کلی باشن و هر کدوم از اونها بتونه طیف وسیعی از سوژهها رو بهتون بده، اما توصیه میکنم که «بخورید و بیاشامید، اما اسراف نکنید»! نه ببخشید اشتباه شد، منظورم اینه که تو استفاده از یک روش، حتی اگر اون روش به تنهایی هم خوراک شما رو تامین میکنه، زیادهروی نکنید و سعی کنید با استفاده از روشها و ایدههای متفاوت، تنوع رو در بلاگتون حفظ کنید (مگر اینکه رویکرد و برنامهای هدفمند برای تمرکز روی یک سوژه داشته باشید).
در انتها بسیار ممنون میشم اگر این مطلب به دردتون خورد اون رو به اشتراک بذارید و اگر ایده دیگهای علاوه بر اونچه در بالا گفته شد به ذهنتون میرسه، در بخش نظرات همین مطلب بگید تا اگه شد به همین لیست اضافش کنم. ;)
پینوشت:
1- میدونم مطلب طولانی شد (+2900 کلمه!)، اما به نظرم لطف یه همچین لیستی در همین یکجا و جامع بودنشه.
2- همونطور که احتمالا خودتون هم متوجه شدید، برخی از این سوژهها به قلم قدرتمندتر و ذهن پویاتری نسبت به بقیه احتیاج دارند. پس بهتره اول با سوژههای دستیافتنیتر شروع کنیم تا با برداشتن یه هندونه بزرگ، خودمون و بقیه رو نا امید نکنیم. :))))
3- توافق در مورد سوژه این مطلب 2 ساعت زمان برد و برای نوشتنش هم حدود 5 ساعتِ مفید وقت گذاشتم.
4- برای من بسیار باعث خوشحالی خواهد بود که اگر از سوژههای این مطلب استفاده کردید، تو نظرات همینجا بهم اطلاع بدید یا توی مطلبی که مینویسید به این مطلب لینک بدید. ;)
- 81 Topic Ideas for Starting a Blog that Matters
- I Challenged Myself to Create 100 Blog Post Ideas in 30 Minutes
- 100 Lifestyle Blog Post Ideas