اگر از بیشتر افراد خوشتان نمی آید «شما یک انسان کامل، خوب، متفاوت و خاص هستید»، متاسفانه در این زمانه انسان های قضاوت گر، نظردهنده، خودخواه، فضول، پررو و بی تربیت زیاد شدند. اما بدانیم آدم های خوب و دوست داشتنی نیز در این دنیا وجود دارند.
شما حق تنفر بی دلیل از آدم ها را دارید، ما وقتی دچار تنفر می شویم که در جایگاه خودمان قرار نگرفته ایم یا از خودمان راضی نیستیم، البته رفتار اشتباه دیگران نیز می تواند دچار تنفر شما نسبت به دیگران شود که بیشتر افراد رفتارهای اشتباه زیادی از خود نشان می دهند و به دیگران احترام نمی گذارند و فکر می کنند بهترند و زیادی میفهمند درحالی که اینگونه نیستند و فقط اعتماد به نفس کاذب دارند و بی ادب هستند، یا برخی افراد شما را نصیحت می کنند و فکر می کنند وضع خودشان بهتر است. اگر حس خوبی نسبت به افراد ندارید مطمئن باشید حس تان دروغ نمی گوید اما این دلیل نمی شود که از آنها متنفر باشید با آنها دشمنی کنید یا به آنها احترام نگذارید، باید آنها را بپذیرید و حساسیت نشان ندهید.
شما از افراد دوری می کنید تا از آنها در امان باشید چون شما با آنها کاری ندارید یا آنها ارزش نزدیک بودن ندارند. قیافه و ظاهر، طرز حرف زدن، نحوهی راه رفتن، اندام و فیزیک بدنی، نحوه لباس پوشیدن، شیوه نگاه کردن، زادگاه فرد و… نباید شما را تحت تاثیر قرار دهد. بخشی از مغزتان که تنفر را رشد می دهد فقط کافیست یک رفتار مشکوک از فرد دیگر به خاطر بسپارد و تنفر گریبان گیر آن شود شما باید به مغزتان این را بفهمانید که این ها یک چیز عادی است. اگر مثلاً در جمعی ناراحت بودید و فردی بسیار خوشحال و با قهقه های بلند روبرویتان باشد نباید درگیر مقایسه و تنفر شوید. با گذشت زمان متوجه خواهید شد که تنفر و علاقه هر دو گذرا هستند و شاید زمانی از کسی یا چیزی خوشتان می آمد و الان از آن متنفرید یا برعکس. همیشه سعی کنید علاقه و تنفر را نسنجید و درگیر دوست داشتن یا نداشتن نباشید. اگر هم درگیر شدید هیچوقت زیاده روی یا کم روی نکنید. اصلاً زیاد درباره چیز ها فکر نکیند. تنفر در هر حال چیز خوبی نیست پس خودتان به روش خودتان باید رفع کنید.
فرض کنید در سالنی ایستاده اید یک اتاق پر از فامیل هایتان که درحال غیبت و جوک گفتن به همدیگر هستند را انتخاب می کنید یا اتاق دومی که دارای زنان و مردان موفق و ثروتمند جهان هستند را انتخاب می کنید؟ دقیقاً مسئله همین جاست شما اتاق دوم را انتخاب می کنید چون فکر می کنید لایق آنجا هستید یا آن اتاق می تواند به شما چیز های بهتر و جدیدی یاد بدهد و ارزش وقت گذرانی در آنجا دارید. اما باید بگویم درِ اصلی اتاق دوم داخل اتاق اول است. شما باید از اتاق اول بگذرید و مسموم عقاید و رفتار آنها نشوید و به اتاق دوم بروید. برای اینکه مسموم نشوید باید وارد اجتماع شوید به کوچک و بزرگ احترام بگذارید هوشیار باشید تا درگیر رفتار های بد دیگران نشوید. اگر این کار را نکنید؛ ادامه ی زندگی و تعامل هر روزه با افراد مختلف افراد را برای شما سخت میکند و باعث کشمکش های فراوانی در روابط خانوادگی،دوستانه و کاری شما و رابطه با افراد دیگر میشوند. علاوه بر این، تنفر احساسی قوی است که میتواند به سلامتی شما آسیب برساند.
مسئله بعدی تنفر این است که شما در ذهن و تخیلتان انسان های بهتری ساختید که انسان های روی زمین در حد و اندازه آنها نیستند. شما باید خیلی با انسان های روی زمین وقت بگذارید تا رفتار آنها را بشناسید و خودتان را ایمن کنید. شاید به دلیل تنفر و منطقه امن خودتان تنها بمانید چون از همه چیز خوشتان نمی آید. اما باید تنهایی را دور بزنید و وارد دنیای وحشی و جنگلی انسان ها شوید، تنهایی خوب است اما نه بیش از حد!
در کل این حس قابل درمان است و نیاز به تقویت مهارت های کنترل افکار منفی داره، همیشه به فکر این نباشید که بقیه رو راضی کنید یا بقیه می تونند شمارو راضی کنند، شما در این جهان تنها هستید و هیچکس کمکتون نمیاد پس کمی با خودتون و بقیه مهربون باشید.
امروزه در زنان و دختران بیشتر دیده می شود که دچار تنفر مفرط شدند به این دلیل از همه چیز و همه کس بدشون میاد دلایل متعددی هم وجود داره از جمله:
تفاوت های ایدئولیژیک و ریشه ای: باور ها و ارزش های مختلف ، دین و مذهب متفاوت ، گرایش های سیاسی و فرهنگی و حتی ورزشی متفاوت ممکن است باعث عصبانیت ما شود. این تفکر دیگران علیه ما هستند میتواند یکی از دلایل اصلی خشم و تنفر ما از اطرافیان و افراد جامع باشد. کریستن فارل ترنر، روانشناس و مدرس مرکز طول عمر پریتیکین میگوید: داشتن تفاوت های سیاسی،مذهبی،فرهنگی و یا عقاید و ارزش های اجتماعی متفاوت به طوری که نظر مخالف دیگران شمارا عصبی کند ، به دنبال آن نیز تنفر می آید.
داشتن شخصیت درونگرا: انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند در عین حال که ممکن است فردی اجتماعی و برونگرا باشد ، فرد دیگری ترجیح میدهد در منطقه امن خود باقی بماند و از آن خارج نشود. ارتباط با افرادی که خارج از محدوده ی نزدیک و صمیمی افراد درونگرا هستند معمولا برای آنها مشکل و سخت است. همین سختی ممکن است حس نفرت و بد نسبت به دیگران داشته باشید. در حالی که بسیاری از افراد به معاشرتی و خوش مشرب هستد، برخی از آنها ترجیح میدهند از معاشرت با دیگران کناره بگیرند. اگر فرد درونگرایی هستید، معاشرت با افرادی که در دایره ی ارتباطات شما نیستند ممکن است برایتان طاقت فرسا باشد و همین مسئله میتواند موجب انزجار وتنفر شما از افراد و شرایط خارج از محدوده امنتان باشد.
معمولا تاثیر تنفر بر روان و زندگی شما خیلی بیشتر از شخصی است که از او تنفر دارید.
در این قسمت راهکارهایی پیشنهاد میدهیم که میتواند به شما در مقابل حس تنفر به اطرفیان کمک کند:
تفکر همه یا هیچ را کنار بگذارید: اگر بخاطر اختلاف سلیقه و باورها از افراد متنفر شدید این موضوع را به خاطر داشته باشید که شما میتوانید با نظر و باورهای دیگران مخالف باشید یا حتی گاهی از این اختلاف عصبانی باشید اما به این معنی نیست که از آنها متنفرید.
موضوعات و آدم ها را صفر یا صد نبینید، اگر شما با اعتقادات و باور های کسی مخالف هستید این به این معنی نیست که اون در تمام جنبه ها و زمینه های زندگی انسان بدی است، بلکه ممکن است در بسیاری از مسائل با اون هم نظر باشید و از نظر شما کارهای خوب و درستی انجام دهد.
این را به خاطر داشته باشید که شما از مسائل و دیدگاه ها متنفر و عصبانی هستید نه اشخاص!
حسادت و نفرت هر دو از انواع هیجان است و هیجانات همیشه میتوانند باهم ترکیب شوند؛ مثلا وقتی ما احساس غم و لذت را باهم ترکیب میکنیم، میشود احساس گناه. بنابراین نفرت و حسادت نیز میتوانند باهم ترکیب شوند یا یکی به دیگری تبدیل شود.