- سلام خوبی؟
- سلام ممنون.
- ممنون يعنی چی؟ خوبی يا نه؟
- ممنون يعنی از اينكه حالم رو پرسيدی ازت ممنونم.
- خب باشه ولی نگفتی حالت چطوره.
- مگه برای كسی مهمه حال من دقيقا چطوره؟ مردم معمولا ازت می پرسن «خوبی؟» تا بتونن بعدش كارشون رو بگن، احوالپرسی مثل پيشغذا شده. وگرنه كه برای كسی احوالات بقیه مهم نيس.
- اشتباه ميكنی، حال تو برای خيليا مهمه؛ مثلا برای خانوادت.
- شايد، ولی ترجيح ميدم بگم خوبم و خودم رو راحت كنم تا اينكه ساعتها درباره اينكه چِمه بحث كنيم و برای هر چی صد تا راهحل و جملههای مثبت دلخوشكنک بشنوم.
- ولی اونا خانوادهات هستن، دوستت دارن.
- دوستم دارن ولی ..
- ولی چی؟
- ولی دركم نميكنن.
- بالاخره که بايد از احساساتت با يكی حرف بزنی و بهش فرصت بدی تا درکت کنه یا اقلا سعی کنه درکت کنه. وگرنه روحت کمکم آزرده ميشه ها.
- اما با کی؟ کی به احساسات من اهمیت میده؟
- من اهمیت میدم.
- اما تو كه خودِ منی.
- اره، من خودِ توام و ميخوام بدونی خودت برای خودت مهمی.
- میدونم. خودم این تنهايی تو در تو رو ساختم.
- میدونم که بعد این همه سال با تنهايی كنار اومدی و نميخوای با هر آدمی پرش كنی. اما گاهی دلت نميخواد دست از حرف زدن تو مغزت برداری و بتونی با آدما از چیزایی که برات مهمه حرف بزنی؟
- ولش كن آدما رو. اونا فقط ميخوان از همدیگه استفاده كنن. مردم به علایق و احساسات واقعی خودشون اهميت نميدن؛ چه برسه به مال من.
- پس به نظرت به چی اهميت ميدن؟
- اكثرشون ميخوان چيزهای بيشتری بخرن و داشتههاشون رو زیاد کنن تا بتونن خود واقعیشون رو تحمل كنن.
- میدونم که تو اینجوری نیستی. شايد كسايی باشن كه مثل تو باشن.
- حتما هستن ولی اونا هم مثل من، تو لاک خودشونن.
- بيا اين حرفا رو منتشر كنيم. شايد يكی که همين كشمكشها رو با خودش داره، خوند.
- باشه. یه تیری تو تاریکی میزنیم. كجا منتشر كنيم؟
- مدرسان شريف؟ (:
- جدی بگو دیگه.
- بزارش پست اول ويرگولات.
- باشه ولی فكر نكنم كسی اهميت بده.
- تو هم اهميت نده كه كسی اهميت ميده يا نه.
- باشه.
- آفرین دختر خوب.
- میشه یه چی آخرش بهت بگم؟
-راحت باش. آدم با خودش که تعارف نداره.
- میخواستم بگم «مرسی که هستی.»
پایان.