ویرگول
ورودثبت نام
خانه کار و دیدار کارمان - Kaarmaan House
خانه کار و دیدار کارمان - Kaarmaan House
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

ذهنیت است که رهبری می‌کند!

سازمان‌های سراسر جهان تقریباً ۳۵۶ میلیارد دلار برای بهبود شرایط رهبری هزینه می‌کنند. با این حال، گروه BrandonHall ، یک شرکت تحقیق و تحلیل سرمایه انسانی، که در سال ۲۰۱۳، ۳۲۹ سازمان را بررسی کرد و متوجه شد ۷۵ درصد از سازمان‌ها این برنامه‌ها را بی‌اثر ارزیابی می‌کنند.

چرا شرکت‌ها واقعاً به دنبال توسعه‌ رهبری خود نیستند؟

جدیدترین تحقیقات نشان می‌دهد که این امر به این دلیل است که اکثر تلاش‌های توسعه رهبری، ویژگی خاصی را که اساس طرز تفکر‌، یادگیری و رفتار رهبران است، نادیده می‌گیرند: ذهنیت آنها!

ذهنیات لنزهای ذهنی رهبران هستند که تعیین می‌کنند از چه اطلاعاتی استفاده کرده و از آنها برای درک و هدایت موقعیت‌هایی که با آنها برخورد می‌کنند چگونه استفاده کنند. ذهنیت رهبران مشخص می‌کند که چه کاری انجام می‌دهند و چرا.

به عنوان مثال، ممکن است یک رهبر وضعیتی را به عنوان تهدیدی که مانع اقتدار می‌شود ببیند و دیگری همان را فرصتی برای یادگیری و توسعه بیشتر بداند.

شاید با خود بگویید اگر ذهنیت‌ها اینقدر مهم هستند، کدام یک از آنها باید به کار رهبران بیایند؟

ما چهار مجموعه متفاوت از طرز فکر را شناسایی کردیم که بر توانایی رهبران در تعامل با دیگران، تصمیم موفقیت آمیز در دوره تغییر و ایفای نقش موثرشان تأثیر می‌گذارد:

ذهنیت رشد و ذهنیت ثبات

رشد اغلب اینگونه تعریف می‌شود که افراد از می‌توانند استعدادها، توانایی‌ها و هوش خود را تغییر دهند. اما کسانی که دارای ذهنیت ثابت هستند این را باور ندارند. چندین دهه تحقیقات نشان داده است که کسانی که دارای طرز فکر رشد هستند از نظر ذهنی آمادگی بیشتری برای به چالش کشیدن دارند و از مزایای آن استفاده می‌کنند.

تفکر یادگیرنده و تفکر عملکردی

تفکر یادگیرنده یعنی در طول زمانی که فردی رشد می‌کند و کم‌کم بر چیزی مسلط می‌شود بتوانیم مشتاق و منتظر بمانیم و تفکر عملکردی یعنی انتظار دریافت نتایج دلخواه را از شخصی داشته باشیم.

رهبران با طرز فکر یادگیرنده در مقایسه با کسانی که دارای طرز فکر عملکردی هستند، از نظر ذهنی برای افزایش توانایی خود، درگیر استراتژی‌های یادگیری، به دنبال بازخورد و تلاش بیشتر، پیگیر، سازگار، مایل به همکاری و متمایل به اجرا در سطح بالاتری هستند.

ذهنیت مشورتی و ذهنیت اجرایی

رهبران با طرز تفکر مشورت‌پذیر از انواع اطلاعات به عنوان راهی برای اطمینان از عملکرد مطلوب خود بهره می‌برند. در حالی که رهبران با طرز فکر اجرایی، همانطور که از نامش پیداست، بیشتر بر اجرای تصمیمات متمرکز هستند، که راه آنها را بر ایده‌ها و اطلاعات جدید و متفاوت می‌بندد.

در مقایسه با این دو، رهبران با طرز فکر مشورتی تصمیمات بهتری می‌گیرند زیرا در پردازش و تصمیم‌گیری خود بی‌طرف‌تر ، دقیق‌تر و کمتر متعصب هستند.

ذهنیت ارتقاء و ذهنیت پیشگیری

رهبران با طرز فکر ارتقاء بر پیروزی و دستاوردها متمرکز هستند. آنها یک هدف یا مقصد مشخص را در پیش می‌گیرند و پیشرفت در جهت آن را در اولویت قرار می‌دهند.

رهبران با طرز فکر پیشگیری، بر اجتناب از ضرر و جلوگیری از مشکلات به هر قیمتی تمرکز دارند. تحقیقات نشان داده است که افرادی که دارای طرز فکر ارتقاء هستند بیشتر مستعد تفکر مثبت و تغییر هستند، با وجود چالش‌ها و عقب ماندن‌ها بیشتر تداوم می‌یابند و سطوح بالاتری از عملکرد، وظایف و رفتارهای خلاقانه در مقایسه با رهبران دارای ذهنیت پیشگیرانه نشان می‌دهند.

اگر سازمان‌ها می‌خواهند سرمایه‌گذاری آنها در امور مربوط به رهبری به طور کامل بازدهی داشته باشد، ضروری است که توسعه هر ذهنیت را اولویت‌بندی کنند - با هدف قرار دادن طرز فکر رشد، یادگیری، مشورتی و ارتقاء همانطور که رهبران هر کدام را که پرورش دهند طرز تفکر، یادگیری و رفتار آنها به طبع بهبود می‌یابد زیرا موقعیت‌های خود را به طور موثرتر دیده و تفسیر می‌کنند.

منبع: HBR

رهبریذهنیترشدمالیسرمایه
کارمان خانه‌ی کار و دیدار است. در اینجا فرصت شبکه‌سازی، برگزاری رویداد و توسعه سازمانی خواهید داشت...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید