هنوز چند روزی از صحبتهای عوامل فیلم مست عشق که در مراحل اولیه ساخت قرار دارد نگذشته بود که تنی چند از مراجع تقلید ساخت این فیلم که ابعاد مختلف زندگی مولانا و شمس است را حرام دانسته اند!!!! و اذعان داشته اند که موجب تبلیغ فرقه ضاله صوفیه می شود
مولانا شاعر عارف مسلک بیدار دلی بود که مقامات متعالی عرفان را یکی پس از دیگری طی کرد و زمانی که با شمس تبریزی آشنا شد به گونه ی دیگری عرفان و الوهیت در وی تجلی کرد از آثار او میتوانبه دیوان شمس تبریزی مثنوی معنوی، مکاتیب، فیه ما فیه، مجالس سبعه.... که به شعر،نثر، نظم و تمثیل و داستان هایی است که مملو از مفاهیم معنوی عرفانی، اخلاقی که تضمین از سخنان بزرگان دین و توصیه هایی در مورد زندگی روزمره که باگذشت قرن ها هنوز هم با متن زندگی امروزی ما در ارتباط و همخوانی دارد
شهرت جهانی و شخصیت بین المللی او همواره در مظان اتهام و جدل های نا عادلانه عده ای کوردل و ناآگاه قرار گرفته و این مساله تا به امروز ادامه داشته است
سخنان بسیار زشت و صفات ناروایی را که البته ساخته و پرداخته ذهن مشوش کسانی است که با بهانه و ایراد هرمساله ای ، شخصیت های بزرگ ایران را با کج اندیشی و عناد که غالبا مذهبیون بوده اند زیر سوال می برند شخصیتی که تفکرات بزرگ و جهان شمول آن تمام جهان و بشریت را به تحسین وا داشته اند
برای من که طرفدار عرفان و فلسفه هستم حضرت مولانا عارف بالله و شخصیتی تکرار نشدنی در حوزه شعر و ادبیات و البته عرفان هستند که سالهاست تحت تاثیر اشعار ناب و آثار بی نظیرشون هستم شخصیتی که فرهنگ های مختلف و متنوع بشری را بهم پیوند دادند و همواره پیام آور آزادی انسانیت بوده اند با هر
شریعت و لباس و موقعیتی......
همزبانی خویشی و پیوندی است
مرد با نامحرمان چون بندی است
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی بهترست
مولانا مرید شمس تبریزی بودند مریدی که شمس تبریزی در رسای او میگوید:
"اگر از تو پرسند که مولانا را چون شناختی؟ بگو: اگر از قولش می پرسی، «انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون»!
و اگر از فعلش می پرسی، «کل یوم هو فی شان»!
و اگر از صفتش می پرسی«قل هو الله احد»!
و اگر از نامش می پرسی «هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده هو الرحمان الرحیم»!
و اگر از ذاتش می پرسی «لیس کمثله شیٌ و هو السمیع البصیر»! "
مراد و مریدی که درهم ممزوج بودند و و این علاقه منشا گرفته از معنویات و با ذات اقدس خداوند ارتباط مستقیم داشته است
که مشخص نیست که چرا منتقدان با وجود مدارک و مستندات تاریخی و سخنان عالمان دین و هنوز بر این باورند که او بلاتشبیه عقاید خارج از دین داشته در صورتی که مولانا فصل مشترک تمام ادیان است و با اشراف کاملش به دین اسلام همیشه بر این باور بوده که برادری و برابری گواه انسان کامل بودن است.......
خور و خواب و خشم و شهوت،
شَغَبست و جهل و ظلمت
حَیَوان خبر ندارد ز جهان آدمیّت
رسد آدمی به جائی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حدّست مکان آدمیّت
طیَران مرغ دیدی، تو ز پایبند شهوت
بدر آی تا ببینی طیران آدمیّت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیّت
با تمام این تفاسیر و مناقب هنوز بعد قرن ها با آزاد منشی چون او اعلام جنگ می شود مخالفتی که تنها تکیه بر ظاهر اشعار او دارند و تفسیر جامعی از بطن تفکرات وی ندارند