Katty:)
Katty:)
خواندن ۳ دقیقه·۵ ماه پیش

از آدمای قبلی زندگیت چی یاد گرفتی؟


یاد گرفتم آدما اتفاقا رو هر جوری بخوان به یاد می‌یارن. حافظه کارش حفاظت کردن از آدمه نه به خاطر آوردن.

یاد گرفتم هیچ چیز از هیچکس بعید نیست. آدم‌ها رو تو ذهنم بزرگ نکنم. فقط دوست داشتن من کافی نیست برای ادامه رابطه. رابطه دو طرفه هست. همه چیز متقابله. تنهایی نمی‌شه جای دو نفر رو پر کرد.

یاد گرفتم من وظیفه ندارم سلامت روان نداشته یک نفر رو درمان کنم. شریک عاطفی مسئول پر کردن خلا عشق و محبت در خانواده‌ها نیست. اون کار روانپزشک و مشاور واقعیه. و البته این که آدما عوض نمی‌شن.

یاد گرفتم هر جا دیدی انتخابت اشتباه بوده، تموم کنی، به بهانه دوست داشتن ادامه ندی.

خیلی چیزا یاد گرفتم و یکی از مهم‌تریناش این بود که وقتی یه چیزی رو دوست دارم یا ناراحتم می‌کنه رو بیان کنم. خودخوری و خودسانسوری نکنم.

یاد گرفتم فرمون رابطه بعدیو رو‌ به صحرا نچرخونم. بیابون‌مرگ شدن به چه قیمت. با محاسبه و به‌خاطر سپاری این که دو تا چند سال دیگه کجا ایستادی. با آپدیت گوشزد‌شونده آر وی این سِیم کریزی کایند. با آنالیز دیتاهاوت ببین آیا بعدا همین نقطه و همین کاسه است یا که با آدم رشد یافته‌تری مواجه‌ایم. به ازای هر یک ماهی که می‌گذره شناختت از خودت بیش‌تر و تیک اهدافت درست‌تر می‌چرخه. طوری که این من جدیدو قدیمیا به‌جا نمیارن. تو رابطه بهترین کاری که می‌تونیم بکنیم اینه که باهم حرف بزنیم. زیاد حرف بزنیم. رو‌ در‌ رو حرف بزنیم. حرف بزن. قانع نشدی، رها کن.

یاد گرفتم به کسی زمان زیادی ندم. خودمو نادیده نگیرم. بعضی چیزا تغییرناپذیره. فقط بابد پذیرات. اول خودم باید به این خودم احترام بذارم. با آدمی که یا جایی که می‌دونم اشتباست نمونم. در هر صورت خود واقعیم باشم. و این که سایدهای آسب‌پذیرتو به آدمی که مطمئن نیستی قابل اعتماده یا نه نشون نده، بعداها بابتش ازم سپاگزار خواهی شد.

یاد گرفتم آدما می‌تونن عوض بشن. خیلی وقتا تقصیر هیچ‌کدوم از طرفین نیست. عموما ویژگی‌های بد آدمای گذشته‌شونو می‌گن. نمی‌گم باید بدیایی که در حق‌مون کردن رو فراموش کنیم اما در کنارش همیشه از بدیاشون برای بقیه نگیم. ما هم نفر قبلی یک آدمی بودیم.

یاد گرفتم دور بودن‌هامون نه همیشه ولی یه وقتایی بهانه شیرین و دومینوی حساب‌شده‌ایه برای بعضی نزدیکی‌های بعدش.

سخت و آسون روزهایی که از سر گذروندم، باعث بالا رفتن سطح تجربه‌ام شدن، باعث رشد فکریم و شادی قلبیم شدن، بهم اینو ثابت کردن که آدم درست، با تقریب خوبی یعنی همه‌چیز.

حالا می‌خوام اینو به مطلب اضافه کنم که اگه یک نفر با شما جور نبوده و نشده، این به این معنا نیست که آدم بدی هم بوده و این که بدونیم ما در قبال انتخاب خودمون مسئولیم و اگه ضربه‌ای هم از روابط‌مون می‌خوریم تا حدی نتیجه تصمیمات خودمونه.

نکته دیگه این که هر ارتباطی که ما وارد اون می‌شیم یا ازش خارج می‌شیم قراره یک اثری بر روی زندگی ما بذاره و این هنر ماست که یاد بگیریم از هر معاشرتی و از هر رفتن و اومدنی، درسی که باید رو بگیریم

انقدر همه مراتب ارتباط تازه‌ام رو دوست دارم. انقدر خوشحالم کنار او. انقدر همه تجربیات و تعاریفم از سطح استاندارد یه ارتباط عوض شده که تجربه اولم بیش‌تر کنجکاوی من کنکوری درباره دیگری بوده. لفظ ارتباط صمیمانه رو نمی‌تانم به گذشته اختصاص بدم. الان تجربه و مطالعه‌ام به حدیه که می‌دونم ارتباط قبلی رو در بازه ۳-۵ ماهه بایست رها می‌کردم. با این حال ادامه دادم. به خودمون سه سال ناقابل از روزهای زندگیم رو دادم. کتی:) قبلی صد البته من رو بخشیده. حالا اما در برابر دیگری و انرژی‌ای که هنوز واسه نوشتن از اون زمان می‌ذاره نیز من مسئول نیستم. در آخر، شما هر چی گفتی درسته. بعدی لطفا. توی پرانتز، که اونم درسته.

یاد آر که هیچکس خوب مطلق و بد مطلق نیست و ارتباط ما با آدم‌ها در برشی از گذشته، سیال حال یا که برداشت آینده، فرصتی برای شناخت بیش‌تر ما از خودمونه.

پیشی‌نویس (با متانت Kaj Kola Khan بشنوید ) :

دامن کوتاهه
پفیو جیگریه
خیعلی میاود بهت 🐈‍⬛


کریستوفر رابینداستان
„ تو زیبایی، چو صلح در چشمان ملتی خسته از جنگ‌ها “
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید