کاوه کردگاری
کاوه کردگاری
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

فیلم؛ آگراندیسمان روان


فیلم؛ آگراندیسمان روان
فیلم؛ آگراندیسمان روان


وقتی به تماشای فیلمی می‌نشینیم به فیلم اجازه می‌دهیم درون مارا تصرف کند؛
داستان و تصاویر وارد جان ما شوند،
احساساتی را درونمان برمی‌انگیزد؛
شاد یا اندوهگین می‌شویم؛
خشمگین و یا منزجر.
اجازه می‌دهیم خاطراتی زنده شوند؛ تصاویر ثبت شده‌ی قبلی، اسلایدهایی از زندگی زیسته مان؛ بخشهایی را بزرگتر و با جزییاتی بیشتر؛
خودمان را «پِلِی» می‌کنیم..
گاهی تصاویر را عقب می‌زنیم تا تجربه‌ای را تکرار کنیم..
و از این تکرار لذت می‌بریم..

در تماشای فیلم، ما این فرصت را می‌توانیم به فیلم ‌دهیم که مهار مغزمان را به دست بگیرد و ما با او خود را تماشا کنیم. و به اندازه ی تصاویر و داستان بزرگ و کوچک می‌شویم.

آگراندیسور دستگاهی در تاریکخانه عکاسی است برای «بزرگ» یا کوچک کردن تصاویر از اسلاید موجود.

انسان می‌خواهد «خود» را بزرگ کند..

میل به رشدِ خود از امیالی نارسیستیک نشأت می‌گیرد، کششی به سمت «خود بزرگ کردن» (فروید می‌گوید آگراندیسمانِ خود) و در نهایت برتری نسبت به سایرین.

در خودشیفتگی، چشم تمایل دارد «خود» را بزرگ ببیند، زیبا، در اوج.. همچون نارسیس که در برکه به تماشای خود نشست.. وهمان ندیدن خود بود.
.
خودشیفتگی، تماشای خود در عین دوری جستن از خود است. ناتوانی در تحمل خود. .
اما تماشای فیلم می‌تواند فرصتی در اختیار «چشم»‌مان بگذارد که نه «خود»، اسلاید‌هایی از خود را آگراندیسمان کنیم؛ برای شناخت و مشاهده، برای یافتن چگونگی عملکرد و ارتباطش با دیگر بخشها،..

«فیلم؛ آگراندیسمان روان» تلاشی خواهد بود برای مشاهده‌ی روانمان؛ نه همچون در یک آینه؛ نه به مثابه درمان؛ برای یافتن بخش‌هایی درونمان که دیده نمی‌شوند، برای نزدیکی با خود.

کاوه کردگاری
خرداد ۹۹

روانکاویخودشیفتگیخودشناسی
«روان» را واکاوی می کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید