برای من به عنوان یک مخاطب عادی، دیوید فینچر تبلور عینی سینما در عصر حاضر است. از بازی (Game) و هفت (Se7en) گرفته تا باشگاه مشتزنی (Fight Club) و دختر گمشده (Gone Girl)، تمام آثار فینچر در زمره بهترینهای تاریخ هنر هفتم به شمار میآیند اما آیا باید جدیدترین اثر این کارگردان جریانساز یعنی قاتل (Killer) هم در سطح آثار قبلی او دانست؟ یا به تعبیری دیگر، آیا کیلر فیلم خوبی است؟
جواب این سوال، یک نه محکم است.
فیلم کیلر که در وبسایت متاکریتیک نمره ۷۲ از ۱۰۰ را دریافت کرده، نه تنها فیلم خوبی نیست که حتی نزدیک به خوب هم به شمار نمیرود. داستانی تکراری بدون ذرهای تعلیق و با شیوه روایتی خستهکننده، در کنار بازیگرانی که احتمالا ضعیفترین نقشهای دوران حرفهای خود را اجرا کردند، از فیلم جدید دیوید فینچر اثری فراموششدنی و کمارزش ساخته است.
(خطر اسپویل) قاتل پس از یک ماموریت ناموفق به خانه بازمیگردد و متوجه میشود شریک زندگی او توسط همپیمانانش مورد حمله قرار گرفته؛ پس تصمیم به انتقامجویی میگیرد. (پایان خطر اسپویل)
تمام فیلم کیلر (۲۰۲۳) تنها همین ۱۴۷ کاراکتر است. به دلیل روایت قصهای فشل و تکراری، با همین یک و نیم خط کل ماجرا برایتان شرح داده میشود و اگر حتی یک دقیقه از فیلم را تماشا نکنید، چیزی از دست ندادهاید.
جدا از قصه، دیگر ضعف فیلم کیلر، بازی دور از انتظار و غیرقابل باور مایکل فاسبندر است؛ نقشی که البته از ابتدا مشخص بود در قوارهی او نیست. چشمها و نگاه مایکل فاسبندر در نقش قاتل، درندگی و شرارت لازم را ندارد. به عنوان مثال، او برخلاف کوین اسپیسی در فیلم هفت (Se7en) یا حتی رزامند پایک در فیلم دختر گمشده (Gone Girl)، نمیتواند با نگاه خود این باور را به مخاطب منتقل کند که به معنای واقعی کلمه، یک قاتل مقابل آنها ایستاده است.
حتی فیزیک بدنی مایکل فاسبندر برای اجرای نقش قاتل، جای بحث دارد. او همانند آدمکش جریان اصلی و بازاری این سالهای سینما یعنی جان ویک، فاقد پروا و طراوت لازم است و این را میتوان از تکتک حرکات او تشخیص داد. البته بخش مهمی از این ضعف، به سطح زننده و توهینآمیز صحنههای اکشن فیلم بازمیگردد.
مجموعا میتوان فیلم کیلر را یک فیلم بی در و پیکر دانست؛ جایی که آن را نمیتوان در دسته اکشن قرار داد و نه میتوان تریلر، معمایی و یا جنایی دانست.
در پایان، کیلر (۲۰۲۳) شاید به عنوان اولین فیلم یک کارگردان تازهکار ارزش یک بار دیدن را داشته باشد اما از کارگردانی مثل دیوید فینچر که عناوینی مثل زودیاک یا دختری با خالکوبی اژدها را ساخته، انتظار چنین اثر سطح پایینی نمیرفت. هرچه که هست، باید به این نکته اذعان داشت که از قرار معلوم، همکاری با نتفلیکس به استانداردهای یکی از بزرگترین کارگردانهای حال حاضر جهان آسیبی جدی وارد کرده است.
بیشتر بخوانید: دو راهی عشق و نفرت؛ آیا اوپنهایمر فیلم خوبی است؟