شیوا کاظمی
شیوا کاظمی
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

روزِبزرگ


_مامان چرا گوشت رو آتیشی کردی؟

+بابا چرا گنجشک شکار کردی؟

مامان و بابا همزمان جیغ زدند:(( چون امروز روز بزرگیه!))

من و نی‌نی‌میو به هم نگاه کردیم و همزمان پرسیدیم:(( تولدمه؟))

بابا میو جواب داد:(( نه))

مامان میو گفت:((حدس بزنین.))

_ سالگرد ازدواجتونه؟

_ سالروز تاسیس انجمن باباست؟

_ روز طبیعته ؟

_ روز جهانی فرزندان؟

مامان فریاد زد:(( نه، با این حدساتون. اگه یه ذره مغزتونو به کار می‌نداختین می‌فهمیدین که قراره خواهرداربشین.))

_ نخیر قراره داداش دار بشین.

+ اصلا به باباتون گوش ندیدن. حرف راست اونیه که من گفتم.

من و نی‌نی‌میو به هم نگاه کردیم و مامان و بابا همچنان بر سر اینکه عضو جدید خانواده دختر است یا پسر بحث می‌کردند!



کنجکاو ، نویسنده ، خوره‌ی کتاب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید