
بسم الله الرحمن الرحیم
در مسیر زندگی سوالاتی بر سر راه من قرار می گیرد که هرچه می گردم، یاد میگیرم و فکر میکنم، نمیتوانم پاسخشان را پیدا کنم. گاهی دلیلش این است که به دانستههایم مطمئنم. گمانم این است که معنای محبت را میدانم و با همان دانسته هایم قضاوت میکنم اما در نهایت میفهمم تعریف و شناخت من از محبت اگر اشتباه نبوده باشد، کامل نبوده. شاید مفهوم «آرزو» هم جزء همین دسته است. شاید اینکه نمیدانم چه چیزی را آرزو کنم به همین علت است. شاید ناراحتی من از نرسیدن به آرزوهایم به همین خاطر باشد. این کتاب زاویهای تازه به من معرفی میکند تا با دقت بیشتری به واژه تعلق و آرزو نگاه کنم و آن را بهتر بشناسم.
کتاب تعلق مجموعهای از صحبت های آیت الله حائری شیرازی پیرامون تعلقات انسان است. بیانی روان و قابل فهم دارد و حجمش هم زیاد نیست. مثال های جذاب استاد هم نشاط خواندن آن را بیشتر میکند؛ یکی ویژگیهای صحبت استاد حائری مثال هایش است. تصویرسازی هایش به جان آدم می نشیند. چون با حلوا حلوا دهان شیرین نمیشود یکی از مثال را همین جا میآورم:
«مگر پوستهی تخم مرغ حافظ آن نیست؟ مگر پوسته نیست که جوجهی درون خودش را حفظ میکند؟ تا موقعی که این جوجه هنوز بال و پر نگشوده، این پوسته برایش بهترین است؛ اما همین که جان گرفت این پوسته برایش بدترین است. این آرزو تو را حفاظت می کند، تا موقعی که زیر شعاع آن هستی؛ اما همین که رشد کردی باید عوضش کنی، باید بشکنی این آرزو را. اگر تو او را نشکنی، او تو را خواهد شکست. اگر تو نکشی آرزوی دنیایی را، او تو را خرد خواهد کرد. همان طوری که جوجه اگر پوسته را نشکند، پوسته او را خواهد کشت. این همان معنای فَأَمَاتُوا مِنْهَا مَا خَشُوا أَنْ يُمِيتَهُمْ (میراندند از محبت دنیا آنچه را که می ترسیدند بمیراند آنها را) است.» (صفحه 77 کتاب)
کتاب روانی است اما مفاهیم عمیقی دارد و گاهی یک بندش من را چند روز درگیر خودش میکند. نیاز دارم تا فکر کنم، تکرار کنم، تحلیل کنم و بفهمم. درست است که ظرفیتم خیلی زیاد نیست اما اندازه ظرف خودم که میتوانم بردارم.
آرزوهایم را، برنامههایم را، محبتهایم را و خودم را با خودم مرور میکنم. تعلقات من از آن تعلقهایی است که مثل یک پوسته دورم را فراگرفته و راه را بر من بسته یا اینکه به حرکتم میاندازد و از سکون نجاتم میدهد؟ بین این همه آرزو کدامش را انتخاب کنم؟
اما من که هنوز نمیدانم آرزو چیست، من که آرزو را خوب نمی شناسم. چطور بین آرزو هایم یکی را انتخاب کنم؟ قبل از خواندن کتاب دوست داشتم که مطالعه اش تکلیفم را روشن کند، به من بگوید مقصدم چیست و بهترین تعلق برای من کدام است اما به همه آنچه میخواستم نرسیدم. آنچه میخواستم را به دست نیاوردم ولی حالا سوالاتی دارم که از جواب سوال قبلیام دوست داشتنیترند. حالا دنبال اینم که بفهمم اصلا مقصد چیست؟ آرزو چیست؟ الان به جای اینکه بپرسم هدف کجاست از خودم میپرسم هدف چیست؟
تعداد صفحات: 132
نویسنده: محمدصادق(محیالدین) حائری شیرازی