Khairuddin Rahmani
Khairuddin Rahmani
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

اینک به پایان یک قرن می‌رسیم!

فقط یک فصل مانده به پایان یک قرن، آخرین سال این قرن هم در سراشیبی سقوط است. قرنی که من نیم، شاید بیشتر و یا کمتر (25 سال) عمرم را در آن جا گذاشتم. کودکی، نوجوانی و اینک جوانی‌ام در جنگ گذشت/می‌گذرد. شاید اگر زندگی برایم مجال بیشتر دهد، روزی عینک‌های قطوری بر چشم‌هایم بزنم و برای نسل‌های بعدی بگویم که من در این قرن اتفاقات زیادی را شاهد بوده ام.

من حمله بر برج‌های سازمان جهانی تجارت را دیدم، من ظهور «داعش» و جنایت‌های گروهی بنام «طالبان» را شاهد بودم و روزها وشب‌های هراس را چشیده ام. به نسل‌های بعدی خواهم گفت ما شاهد حمله امریکا برخاک مان بودیم، ما دیدیم چگونه سربازان نیروهای خارجی گلوله را بر سینه‌های وطنداران مان نشانه می‌رفتند. من تکه تکه شدن جوانان هم‌سن و سالم را در قلب کابل از سوی گروه‌های تروریستی طالب، داعش و... شاهد بوده ام.

به نسل‌های بعدی خواهم گفت،حکومتی داشتیم که شریک دزد و رفیق قافله بود و جوانان ما نیز بیشتر به مدح و ستایش رهبران مصروف بودند. همه می‌گفتند چهل سال است که در اینجا جنگ و درگیری است. واه چقدر سخت جان بودیم و تاچه حد بدبخت. من روباه صفتانی را دیدم که از راه دین به تجارت پرداختند و در لباس دین در حال غارت دین و دنیای مردمانم بودند. من خواهم گفت قرن ما قرنِ پول و سرمایه بود، نه انسانیت و شرافت. با پول می‌شد همه چیز خرید، مدارک تحصیلی، شهرت، اعتبار و مناصب بلند دولتی.

من به نسل‌های بعدی خواهم گفت، عصرما، عصر آوازه‌گری، شهرت طلبی و عصر سلبریتی ها بود، دیگر از داستایوسکی، چخوف، ایوان تورگنیف و... کسی حرف نمی‌زد؛ بلکه «نجیب بروت»، «شوی‌شار» و... بر سر زبان‌ها بود.

به نسل‌های بعدی خواهم گفت، پایان قرن را با کرونا گذراندیم وسال های بدتر از طاعون و وبا را شاهد بودیم و از بس بدبختی ‌های مان زیاد بود همه چیز را به «امان خدا» سپرده بودیم و منتظر بودیم تا چرخ روزگار طوری بچرخد تا روزهای خوش از راه برسند.

پایانقرن۱۴۰۰کروناطالبان
روزنامه نگار/ دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید