ویرگول
ورودثبت نام
علی خالقی
علی خالقی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

چطور بدبختا بدبخت می‌مونن؟

حسین بار و بندیلشو بسته بود و دنبال یه لقمه نون اومده بود شهر. جا و مکانی برای موندن نداشت و شبا توی یه خوابگاه ارزون قیمت می‌خوابید. خوابگاه کثیف بود و انواع حشرات از در و دیوارش بالا می‌رفتن.

حسین یاد فیلم یوسف پیامبر افتاد و خیلی جوگیرانه شروع کرد به تمیز کردن زندان زاویرا. چند روز صرف تمیز کردن اتاق و تختش کرد. اتاق طوری دگرگون شده بود که هیچ کس باور نمی‌کرد این اتاق همون اتاق باشه. همه جا برق می‌زد و یه گلدون گوشه اتاق دلبری می‌کرد.

یواش یواش خبر شاهکار حسین توی اتاق‌های دیگه هم پخش شد. هر روز چند نفر سرشونو می‌کردن تو اتاق تا ببینن چه خبره که انقد تعریفشو می‌کنن. خوابگاه یه حال دیگه گرفته بود و همه مشغول تمیز کردن اتاقاشون شده بودن.
انگار یه مسابقه برگزار شده بود و برنده کسی بود که اتاقش تمیزتر باشه.
یه ماه بعد خوابگاه دیگه اون خوابگاه سابق نبود. همه سرزنده شده بودن و همه جا تمیز بود.


یه روز عصر که حسین خسته از سرکار برگشته بود، یه کاغذ روی تابلوی اعلانات دید.

به اطلاع عزیزان می‌رساند، از ماه آینده شهریه خوابگاه ماهیانه یک میلیون تومان خواهد بود.
باتشکر

حسین کولشو انداخت پشتش و رفت توی یه خوابگاه کثیف دیگه و این خوابگاهم پر شد از بچه پولدارای فیس فیسو!


مطلب قبلیم

https://virgool.io/coding-like-drink-water/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%A7-%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%B3%D8%AA-lms7sbwllvnj
توسعه‌دهنده موبایل و علاقه‌مند به خوندن و نوشتن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید