«کارنامه خورش» اثر نادر میرزا قاجار (۱۱۸۵–۱۲۶۴ خورشیدی)، اگرچه کتابی در باب هنر آشپزی ایرانیست اما نویسنده که از فضلا و تاریخ نگاران بوده اثری خلق کرده چون منشوری صیقل خورده و زیبا. از هر سوی که نور بتابانی جهانی رنگارنگ مقابلت میرقصد. همانطور که دکتر زرگری نژاد( پژوهشگر و استاد تاریخ) و نازیلا ناظمی ( پژوهشگر تاریخ معاصر و احیا کننده این کتاب) در پیشگفتار آوردهاند، این اثر دربرگیرنده اطلاعات و تصویری از گذشته است. گویی که فرهنگنامهای ادبی، سیاسی، تاریخی، هنری، اجتماعیست که نگارنده با وجود تسلط بر زبانهای ترکی، عربی، مازنی و قطعا فارسی نو؛ آنرا به فارسی سَره نگاشته که ارزشی دوچندان به این اثر بخشیده است.

در ابتدا مانند یادداشتهای پراکندهای به نظر میرسد که به زحمت پس از ۹ سال( آغاز کار بهمن ۱۲۵۳خ و انجام آبان ۱۲۶۲خ) مرتب شده است اما خواننده در پایان کتاب احساس برگشتن از بازار را خواهد داشت. یک بسته کامل از اطلاعات جذاب که کاملا ردهبندی شده و مدون است و حتی میتواند شما را به بارها خواندن آن تشویق کند.
«...این نامه فسانه نیست. دبیرانه و شیرین است. تواند بوَد که گُربزان را پسندیده آید...»
جدا از همهٔ سویههای ارزشمند این اثر، آنچه هدف بررسی خوالیگریست؛ بطور اختصاصی، دانشیست که در مورد خوراک، رستنیها و دامها، محصولات خوراکی در ایران و وارادتیها و رواج مصرف آنها و سود و زیان این خوردنیها و شیوههای پخت و پز در اختیار خواننده میگذارد که تسلط علمی نویسنده را نشان میدهد و توانسته به دانش آشپزی ایرانی شمایلی مستند و مدون ببخشد. کارنامه خورش از انگشت شمار نسخ به جا مانده از گذشته است که به هنر غنی و قانونمند آشپزی ایرانی پرداخته است زیرا که کمتر دیده شده این جستار دغدغه عالمان و نویسندگان ایرانی بوده باشد و آنچه مانده مانند نسخ صفوی یا سفره اطعمه( اثر علی اکبرخان کاشانی) توسط آشپزهایی کارکشته با مهارتهای تجربی نوشته نشده و کارنامه خورش تنها اثری است که با همکاری یک آشپز (همسر نادرمیرزا) و یک ادیب انجام پذیرفته است. اگرچه همگی از اصول و استخوانبندی تقریبا یکسانی پیروی کردهاند.
«... زیستن با سه چیز است. خورش و پوشش و سپوزش. خورش باید نیک باشد چون بدن از خوردن نیرو میگیرد.
اگر سفره باشد ز خوردن تهی
از آن به که ناخوب، خوانی نَهی ...»
حال نگاهی بیاندازیم به ویژگیهای این اثر از دید خوراک و آشپزی: