سالهاست که پژوهشگران به اهمیت پرخاشگری دوران اولیه کودکی در پیش بینی مشکلات سازگاری روانی۔ اجتماعی آینده آنها پی برده اند. پرخاشگری از جمله مشکلات رفتاری است که اگر به صورت افراطی در آید، بسیاری از مشکلات ارتباطی و اختلال های شخصیتی را موجب می شود.به همین دلیل خشم و پرخاشگری از شایع ترین مشکلات کودکان و نوجوانان و از دلایل مهم ارجاع آنها به مراکز مشاوره و روان درمانی و روانشناس است. پرخاشگری را می توان به عنوان رفتاری تعریف کرد که منجر به آسیب یا صدمه زدن به دیگران می شود. دوران کودکی سال های مناسبی برای تشخیص مشکلات کودکان، مداخله به هنگام و پیش گیری از بروز مشکلات عاطفی، اجتماعی و تحصیلی آنان در آینده است.
در واقع مداخله به هنگام و اصلاح رفتارهای ناسازگاری کودک در این دوره حساس، موجب افزایش مهارت های اجتماعی و محبوبیت نزد همسالان و بزرگسالان می شود و کودک را برای پذیرش مسئولیت های آتی آماده می سازد. کمرویی دیگر مشکلی است که از گذشته تا کنون به جهات بسیار گوناگون دامنگیر افراد مختلف از جمله کودکان است. این مشکل به دلایل مختلف مورد توجه قرار نمی گیرد و عامه مردم کمتر از آن به عنوان یک معضل و مشکل یاد می کنند. غافل از این که انزواطلبی و کمرویی در بطن جامعه، فرد را با مشکلات زیادی اعم از عدم توانایی ایجاد رابطه با دیگران و به تبع آن ناتوانی در یادگیری و کسب آگاهی ها و مهارت های مختلف مواجهه می کند.
کمرویی یک توجه غیر عادی و مضطربانه به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه آن فرد دچار تنش روانی و عضلانی شده و شرایط عاطفی و شناختی اش متأثر می گردد و زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنش های نامناسب در وی فراهم می شود. به دیگر سخن پدیده کمرویی به یک مشکل روانی اجتماعی آزار دهنده شخصی مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می گردد. کمرویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن افراد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارند.
یکی از دلایل مهم در کمرویی فرزندان می تواند نوع تربیت در خانواده باشد زیرا خانواده به عنوان محوری ترین عامل شکل گیری رفتار و ویژگی های شخصیت فرزندان شناخته شده است. جونز معتقد است شیوه فرزند پروری یکی از متغیرهایی است که با خود ناتواناسازی و کمرویی ارتباط دارد. در سال های اخیر اهمیت قصه درمانی کودکان در رشد مهارت های مباحثه و گفت و گو آنها در سطحی گسترده آشکار شده است. برخی از روان شناسان رشد مانند پیاژه بر این باورند که مشکلات روان شناختی در سنین بزرگسالی به محدودیت ها و یا عدم پاسخگویی به نیازهای دوران کودکی باز می گردد. براساس نظر این روان شناسان می توان با شناخت کودک در هریک از مراحل رشد و با استفاده از ابزار و روش های مناسب، به رفع مشکلات احتمالی آن ها کمک کرد و به خودشکوفایی کودک یاری رساند. کتاب های داستان یکی از ابزارهای مناسب برای کاهش برخی از مشکلات روان شناختی شناخته شده اند.
استفاده از قصه درمانی به مثابه یک فن درمانی ابعاد گسترده ای دارد و تنها به درمان مشکلات روان شناختی کودکان ختم نمی شود. در قصه درمانی فرض بر این است که تغییر در زبان و ادبیات قصه های زندگی خود به تغيير در معانی زندگی فرد منجر می شود و تغییر در قصه زندگی فرصتهای جدیدی برای رفتار و روابط با دیگران ایجاد می کند.
اثربخشی قصه درمانی بر کاهش علائم پرخاشگری
پرخاشگری یکی از شایع ترین مشکلات کودکان و یکی از دلایل مهم ارجاع دادن آنها به روان درمانگران است . شناخت این مشکل نزد کودکان خردسال و مداخله به هنگام می تواند از ادامه این رفتار پیشگیری کند. یافته های برآمده از پژوهش ها نشان گر آنند که کودکان پرخاشگر در بزرگسالی هم به ادامه پرخاشگری تمایل دارند. این گونه رفتارها تأثيرات بلندمدت و جبران ناپذیر بر کودکان دبستانی برجا می گذارد. مانند خودپنداره ضعيف و افسردگی تکانشگری و بیش فعالی و طرد شدن از سوی همسالان ، که خود می تواند زمینه ساز بسیاری از مشکلات هم چون اخراج از مدرسه و بزهکاری ، تشدید مشکلاتی مشکلاتی مانند پرخاشگری ، سازگاری اجتماعی۔ عاطفی اندک ، عملکرد تحصیلی ضعیف (نظير غیبت از مدرسه)، و بیزاری از مدرسه شود گردد.
یکی از انواع پرخاشگری که اوایل سالهای پیش دبستانی پدیدار می شود پرخاشگری خصمانه است که شامل دو حالت پرخاشگری آشکار و رابطه ای می باشد . پرخاشگری آشکار فیزیکی و کلامی شامل رفتارهای خصمانه نظیر زدن، هل دادن، لگد زدن و نیز تهدید به انجام این اعمال به صورت کلامی است. پرخاشگری رابطه ای شکلی از پرخاشگری است که فرد پرخاشگر با هدف برهم زدن روابط دوستانه و بین فردی قربانی ، اقدام به پخش شایعات یا بد گویی و وادار کردن افراد به قطع ارتباط با فرد می نماید و از این طریق باعث منزوی شدن او می گردد. مطالعات نشان داده اند که پسران در سن پیش دبستانی، کودکی اولیه و میانه بیشتر از دختران از پرخاشگری فیزیکی استفاده می کنند. مطالعات نشان داده اند پسران در سنین پیش دبستانی بیش از دختران از پرخاشگری جسمانی استفاده می کنند.
کمرویی نیز به عنوان یک مفهوم روان شناسی به گونه های مختلف ارائه شده است. عده ای کمرویی را به عنوان یک تجربه مشخص در نظر می گیرند که در قالب تشنج، عصبانیت و ترس از برخوردها و مواجه های اجتماعیبیان می گردد. برای مثال باس (۱۹۸۰) کمرویی را به عنوان بازدارندگی از انجام رفتار مورد انتظار آن هم به همراه احساس فشار و خامی در رفتار تعریف نمود. مری کمرویی را به عنوان یک پدیده اجتماعی تعریف نمود که بایستی در قالب اضطراب اجتماعی و بازدارندگی مشخص گردد.
در واقع کمرویی خود نوعی تمرکز بیش از حد و پرداختن بیش از حد به افکار، احساسات و واکنش های فیزیکی خود است. کمرویی می تواند یک صفت قالب شخصیتی باشد یا اینکه فقط در ارتباط با یک موفقیت اجتماعی خاص باشد. کمرویی یکی از عوامل شخصی مهم است که به تنهایی منجر می شود. پژوهش ها ارتباط معناداری بین کمرویی و تنهایی را نشان داده اند. مردم خجالتی از رابطه با دیگران اجتناب اجتناب می کنند. آنها مسئولیت خود را در ایجاد ارتباط با دیگران انکار کرده و اضطراب آنها زمانی آشکار می شود که در معرض تبادلات و تعاملات اجتماعی قرار می گیرند.