امروزم را با دوش صبحگاهی شروع کردم تا بلکه کمی تنشهای درونی و ذهنیام را کم کند؛ واقعا هم تاثیرگذار بود.
غذاهای باقی ماندهی هفته را از فریزر بیرون آوردم تا گرمشان کنم؛ حقیقتا پختن غذایی جدید آن هم وقتی روز قبل ۱۷ نفر مهمان داشتی، کار سختی است.
چای تیرهای به عنوان صبحانه برای خودم میریزم. اصلا جذابیت و طعم چای در تیره بودن آن است، نمیفهمم چرا بعضی افراد لذت نوشیدن چای تیره را از خودشان دریغ میکنند.
به اواخر فروردین رسیدهایم، واقعا زود میگذرد. تا پایان سال فقط ۱۱ ماه باقی مانده است. از برنامهای که برای امسالم ریختهام خیلی عقب ماندهام؛ میشود گفت روند پیشرفتم فقط ۱٪ بوده است. برای اولین هدفم تارگتی سه ماهه در نظر داشتم که یک ماه آن گذشت. همهاش زیر سر تنبلی کردنم است. راستش را بخواهید نوشتن در ویرگول را هم برای غلبه به این تنبلی شروع کردهام. هروقت بحث نوشتن و تنبلی میشود یاد کتاب «فقط روزهایی که مینویسم» از آرتور کریستال میوفتم. حقیقتا بسیار با قسمت اول کتاب که من باب تنبلی و نویسندگی، نوشته شده است ارتباط برقرار میکنم. اگر شما هم نویسندهی تنبلی هستید حتما این کتاب را بخوانید. دوست داشتم که چند کلامی از جملات این کتاب را برایتان اینجا بنویسم اما متاسفانه ماه هاست این کتاب دوست داشتنی را گم کردهام! ممکن است آنرا به دوستی قرض داده باشم؟ اما من که از این اخلاقها ندارم! شاید هم آن زمان که احساس کردهام باید از نویسندگی خداحافظی کنم آن را به جایی اهدا کرده باشم؟ واقعا نمیدانم! به هر حال حتما نسخهای از آن را امسال دوباره تهیه خواهم کرد.
اگر شما هم مثل من جزو دستهی جاهطلبان تنبل به شمار میروید، احتمالا در این روزها که یکماه از فروردین گذشته است، سرزنشگر درونتان فعال شده باشد که چه شد آن همه برنامه برای سال جدید و دریغ از برداشتن چند قدم درست حسابی برای آن؟!
ما تنبلان جاهطلب خوب میدانیم که ترکیب تنبلی و جاهطلبی چه تاثیرات مخربی بر روح و روان و زندگیمان میگذارد، انقدر مخرب که حتی واژهی مخرب هم برای آن کم است. در آخر باید تصمیم بگیریم که یا جاهطلبیمان را کنار بگذاریم و یا تنبلیمان را؛ هر دویش بسیار سخت است. در سال گذشته تصمیم گرفتم کمی از جاهطلبیام کم کنم و به زندگیای که یک انسان تنبل میتواند برای خود بسازد، خودم را قانع کنم اما چیزی درونم وجود دارد که به مرور زمان تحمل این سبک زندگی را برایم سخت میکند. برای همین تصمیم گرفتم در سال جدید، به جای مقابله با جاهطلبی، با تنبلیام مقابله کنم. تا اینجای کار که تنبلی ۰-۱ جلو افتاده است.
قدم دومی که میخواهم امروز برای مقابله با آن بردارم، ساختن ویژن برد به توصیهی نردیشمی (زهرا نجاری) است تا شاید وقتهایی که تنبلی همچون بختک رویم افتاده است با نگاه کردن به ویژن برد، توان غلبه به آن را پیدا کنم. قدم اولم هم که نوشتن این پست در ویرگول بود.
دوستان جاهطلب تنبل من، شما هم به قدمهایی برای مقابله با تنبلیتان بیاندیشید و اینجا برایم بنویسید.