
مهدی نصیری: مرحوم دکتر شریعتی که در طوفان انقلابی گری و چپ گرایی دهه ۴۰ و ۵۰ سخنرانی می کرد و می نوشت و خود در برانگیختن این طوفان همراه با طیفی از روحانیان بسیار موثر بود، از مرحوم علامه مجلسی به این دلیل که روایاتی را با مضمون سازشکاری و کوتاه آمدن امامان شیعه علیهم السلام در برابر طواغیت در بحار الانوار نقل کرده بود، به شدت عصبانی بود و باری گفته بود من گاندی آتش پرست را بیش از مجلسی لایق شیعه بودن می دانم.
دکتر شریعتی می گفت ذکر این روایات – که او آنها را جعلی می دانست – توهین به امامان (ع) است که پیوسته طاغوت ستیز بوده اند.
مرحوم حاج حیدر برای من نقل کرد: شبی در آخرین دیدارم با شریعتی در منزل ما به او گفتم: علی! اگر الان از منزل بیرون روی و فردی مست و لایعقل و خنجر به دست، جلوی تو را بگیرد و مثلا بگوید به فلان مقدسات توهین کن یا محتویات جیب و کیفت را به من بده و الا تو را می کشم و تو راه فراری نداشته باشی، چه خواهی کرد؟
شریعتی گفت: هر چه بگوید می کنم تا جان خود را نجات بدهم.
به او گفتم: خب امام سجاد ع در برابر یزید (یا حاکم منصوب یزید در مدینه) که سر تا پا قساوت بود و او را تهدید به مرگ می کرد نیز چنین کرد تا جان خود را (که از دست دادن آن هیچ نفعی برای هدفی والاتر نداشت) نجات دهد.
حاج حیدر گفت: «شریعتی تاملی کرد و گفت: حق با توست و من چرا به این موضوع فکر نکرده بودم؟»تر عمنبع: خاطره نگاری
دکتر علی شریعتیمنبع: خاطره نگ که در طوفان انقلابی گری و چپ گرایی دهه ۴۰ و ۵۰ سخنرانی می کرد و می نوشت و خود در برانگیختن این طوفان همراه با طیفی از روحانیان بسیار موثر بود، از مرحوم علامه مجلسی به این دلیل که روایاتی را با مضمون سازشکاری و کوتاه آمدن امامان شیعه علیهم السلام در برابر طواغیت در بحار الانوار نقل کرده بود، به شدت عصبانی بود و باری گفته بود من گاندی آتش پرست را بیش از مجلسی لایق شیعه بودن می دانم.
دکتر شریعتی می گفت ذکر این روایات – که او آنها را جعلی می دانست – توهین به امامان (ع) است که پیوسته طاغوت ستیز بوده اند.
مرحوم حاج حیدر برای من نقل کرد: شبی در آخرین دیدارم با شریعتی در منزل ما به او گفتم: علی! اگر الان از منزل بیرون روی و فردی مست و لایعقل و خنجر به دست، جلوی تو را بگیرد و مثلا بگوید به فلان مقدسات توهین کن یا محتویات جیب و کیفت را به من بده و الا تو را می کشم و تو راه فراری نداشته باشی، چه خواهی کرد؟
شریعتی گفت: هر چه بگوید می کنم تا جان خود را نجات بدهم.
به او گفتم: خب امام سجاد ع در برابر یزید (یا حاکم منصوب یزید در مدینه) که سر تا پا قساوت بود و او را تهدید به مرگ می کرد نیز چنین کرد تا جان خود را (که از دست دادن آن هیچ نفعی برای هدفی والاتر نداشت) نجات دهد.
حاج حیدر گفت: «شریعتی تاملی کرد و گفت: حق با توست و من چرا به این موضوع فکر نکرده بودم؟»
منبع: خاطره نگاری