محمدعلی اشتریان - امسال نوروز اگرچه دوست و آشنا و فامیل میهمان یکدیگر نبودند ولی همه میهمانی ناخوانده داشتیم که کار خیلی هایمان را سخت تر کرد. نه مثل هر سال روز سیزده به دری در کار بود و نه دید و بازدیدی در طول عید. اگرچه این میهمان ناخوانده ی چینی، بازار ماسک فروش ها را داغ کرد ولی کسب و کار بیشتر مردم را با مشکلاتی جبران ناپذیر مواجه کرد.
کرونا زندگی ها را فلج و کاهش امید به زندگی را از همیشه ملموس تر کرد. از ناتوانی مردم بی درآمد در پرداخت هزینه های سنگین زندگی تا عدم نتیجه گیری زحمات یکساله سرمایه گذاران. اگرچه کارگران روزمزد و مستضعفان جامعه که این روزها تعدادشان کم نیست بیشترین آسیب دیدگان هستند ولی کرونا حتی دایره زندگی را برای سرمایه داران و ثروتمندان هم تنگ تر کرد و آنان را با گرفتاری مواجه نمود.
این روزها اگرچه جنبه های مثبتی همچون نزدیکی خانواده ها به یکدیگر و کتابخوان شدن مردم داشت ولی این هم برای بخشی از جامعه بود. بخش مرفه و نسبتا مرفه! کرونا اغلب مردم را دچار آسیب کرد. مردمی که در تهیه نان شب با مشکل مواجه اند چگونه می توانند به سمت کتاب و مطالعه روی بیاورند؟ نا گفته نماند آموزش بی کیفیت مجازی هم از جمله مشکلاتی بود که این روزها دانشجویان و دانش آموزان با آن دست و پنجه نرم کردند.
مهدی خویینی ها، از کسبه بازار قزوین در گفتگو با خبرنگار مینودر اظهار کرد: در بازار شغل ها هر کدام متفاوت ضرر کردند. بعضی ها بیشتر بعضی ها کمتر. مثلا شغل ما خشکبار و آجیل است که باید از اوایل فصل تهیه خشکبار که برج هفت و هشت است آماده کنیم برای شب عید. ما هم مثل بقیه همکارانمان تمام جنس ها را خریده بودیم ولی در شب عید بازار طوری شد که حتی یک دهم سال های قبل هم فروش نداشتیم و تمام جنس ها ماند.
وی ادامه داد: شغل هایی مثل پوشاک و کفش هم مانند ما ضرر کردند به طوری که تمام زندگی این اصناف با مشکل مواجه شد. حتی آن هایی که پولدار هستند به مشکل خوردند. میوه فروش ها هم از آنجا که نتوانستند در مدت کوتاه جنس هایشان را بفروشند بخاطر تعطیلی یک ماهه ی بازار ضرر کردند.
وی در پایان افزود: با وجود این که بازار قزوین دوباره باز شده ولی هنوز فروش بازار مثل گذشته رونقی ندارد. شاید مردم از کرونا میترسند و شاید هم توان اقتصادی آن ها بخاطر خانه نشینی ضعیف شده است.
عباس آقا دیگر شهروند قزوینی که به گفتن نام خالی خود بسنده می کند، به خبرنگار مینودر گفت: من که روزمزد هستم توی این دو ماه کاملا فلج شدم. تمام فروردین ماه حقوقم حتی نهصد هزار تومان هم نشد که هفتصد هزار تومانش را دادم برای کرایه خانه. شما دیگر خودت تا آخرش را بخوان. کسب و کاری باقی نمانده که کرونا بخواهد آن را نابود کند. صاحب ملک ها هم همگی دستشان را تا خرخره گذاشته اند روی گلوی مستاجرین. آخر چطور ممکن است آدم بیکار باشد، درآمد نباشد و بتواند کرایه خانه هم بدهد؟ قسط هم بدهد؟ خرج زن و بچه هم بدهد؟ شما می توانید؟ نه والله نه بالله.
یکی دیگر از شهروندان قزوینی، با اشاره به مشکلات ناشی از شیوع کرونا و قرنطینه می گوید: کسانی را می شناسم که بیش از شصت روز است که درآمدی ندارند. من خودم کارگرم و از پنجم اسفند تا به امروز که نزدیک دوماه می شود ریالی درآمد نداشته ام. مقداری ذخیره غذایی داشتیم که بخشی از آن را هم کمک خانواده ای که نیازمندتر بود کردیم.
وی ادامه داد: آن خانواده سه بچه زیر پانزده سال داشت که این ها در دنیای امروز اصلا شوخی نیست. خرج ها بالاست و درآمدها صفر. ایشان کارگر یکی از کارخانه های قزوین بود که به دلیل شرایط اقتصادی و تحریم ها حالا بیکار شده است. درست است که خودمان با مشکل مواجهیم ولی وقتی وضعیت دیگران را می بینیم که نمی توانیم به آن فکر نکنیم.
وی تصریح کرد: وضعیت جالبی نداریم. قرنطینه در کلام راحت است. گفتنش سخت نیست ولی اقدام پر هزینه ای است. قرنطینه خرج دارد. فعلا منتظر دریافت وام یک میلیون تومانی دولت هستیم تا شاید چند روزی نجاتمان دهد. این همه می گویند کمک نقدی دولت و مرحله دوم و... پس کو؟ چه کسانی این کمک ها را دریافت می کنند؟ چرا هیچ یک از کسانی که می شناسیم و اتفاقا نیازمند هم هستند این کمک ها را دریافت نکردند؟
وی افزود: برای قسط های مسکن مهر و قسط های وام عقب افتاده بانک ها پیامک می فرستند. پانصدهزار تومان پس انداز داشتم که آن را هم قسط برداشتند. پس رییس جمهور و بانک مرکزی در تلویزیون چه می گفتند؟ از دروغ خسته شدیم. آرزوی مرگ داریم تا راحت شویم!
آقا مصطفی، یکی دیگر از کسبه قزوینی، با بی حوصلگی می گوید: بیچاره بودیم بیچاره تر شدیم. تعطیلی یا باز بودن مغازه که فرقی ندارد. فاتحه کسب و کار خیلی وقت است که خوانده شده. کرونا فقط کار را یکسره کرد. قبر خریده ام آماده ام همین!
یکی از تولیدکنندگان قالیبافی در استان در رابطه با مشکلات این عرصه به مینودر گفت: تمام تلاش یک ساله را قرار بود در عید نتیجه گیری کنیم که همه در قرنطینه بودند. نه کسی برای خرید جایی نرفت و نه توریستی توانست به اینجا بیاید. اجناس ماند و کلی قرض و بدهی روی دستمان. حالا یا باید زندان برویم یا با قرض و بدهی شروع کنیم به التماس کردن طلب کارهای عزیز.
بانویی قزوینی هم در ارتباط با روزهای قرنطینه گفت: اگر چه چک هایم برگشت خورد و اداره گاز تهدید به قطع گاز خانه می کند ولی بهترین ویژگی آن بود که بیشتر در خانه ماند و استراحت کردم. بودن در کنار همسرم و کارهای خانه برایم بسیار لذت بخش است. سال ها یادم رفته بود که زن هستم.
اما ناگفته نماند، در کنار مشکلات اقتصادی که گریبان جامعه را می فشارد، ضعف در آموزش مجازی دانشگاه ها هم دانشجویان را ناراضی کرده است. این دانشجویان به تازگی در گفتگو با یکی از پایگاه های خبری استان، از مشکلاتشان در تحصیل گفتند. هزینه های بالا و کیفیت بسیار پایین آموزش مجازی و سیستمی که عمدتا قطع است و بالا نمی آید.
یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد قزوین در این راستا گفت: ما برای کلاس حضوری پول دادیم نه برای درس خواندن از روی یک سایت بی کیفیت اینترنتی و بدون تصویر. بسیاری از اساتید هم بی توجه به آن که اصلا این نحوه درس دادن موثر است یا خیر، درس را می دهند و می روند. حق اعتراض هم نداریم چون دانشگاه به ما می گوید به دلیل هزینه های بالا نمی توانیم حذف ترم انجام دهیم. این یعنی ارجحیت پول به دانشجو. چنین چیزی فاجعه است.
وی تصریح کرد: بسیاری از دانشگاه های دولتی حذف ترم انجام داده اند ولی مایی که با هزاران گرفتاری هزینه های تحصیل خود را فراهم می کنیم، باید بسوزیم و بسازیم تا دانشگاه به رسالت اصلی خود یعنی کسب درآمد در هر شرایطی بپردازد.
این دانشجوی دانشگاه آزاد قزوین گفت: بنظر می رسد مسئولین دانشگاه درک درستی از شرایط اقتصادی جامعه و دانشجویان ندارد نمی داند برای آن که جوانی به دانشگاه برود، پدر و مادرها از نان شبشان می زنند.
وی تاکید کرد: کلاس های مجازی دانشگاه آزاد نه تنها به خودی خود فاقد کیفیت کافیست، مشکلات اینترنت از جمله قطعی مکرر، نبود سرعت کافی و هزینه های بالای آن این مشکلات را دو چندان می کند.
به گزارش مینودر با وجود این که جنب و جوش و ازدحام دوباره به خیابان های شهر برگشته ولی جامعه پزشکی معتقدند که خطر کرونا هنوز برطرف نشده است و چنانچه مردم رعایت نکنند، اوج گرفتن بیماری برای باری دیگر دور از ذهن نخواهد بود. اگرچه همه می دانیم نبود نان، اجازه نمی دهد تا مردم به جان بیندیشند. مراقب خودتان باشید.
22 اردیبهشت 1399
مینودر قزوین