نظارت[1] یک مفهوم چند وجهی است که معمولاً به موضوعاتی مانند قدرت مقامات اجتماعی به منظور کنترل شهروندان میپردازد. نظارت به معنی زیر نظر گرفتن رفتار، کارها، یا اطلاعات، با هدف تأثیرگذاری، مدیریت، یا هدایت کردن آنها است. این میتواند شامل نظارت از دور به وسیله ابزار الکترونیک، مانند دوربین مداربسته، یا شنود الکترونیک بشود.
ساختار سراسربین[2] از معماری بود که اواخر سده هجدهم توسط فیلسوف فایدهگرای انگلیسی جرمی بنتام طراحی شد تا به زندانبانها اجازه دهد که تمامی زندانیها را زیر نظارت خود داشته باشد بدون اینکه آنها بتوانند مطمئن شوند که در کدام لحظه تحت نظارتاند.
در رمان 1984 جورج اورول، دستگاه هایی وجود دارد که بصورت شبانه روزی صدای شهروندان را ضبط می کند.در قسمتی از کتاب، یکی از کسانی که برای بازپرسی خوانده شده، در خواب به برادر بزرگ تر دشنام داده است و صدای او توسط این دستگاه ضبط شده است. فوکو در کتاب (1979) نظم و تنبیه[3] ادعا میکند که در جامعه مدرن(قرن 18 به بعد)، شهروندان چشم دولت را درونی کرده اند. امروزه، تحولات تکنولوژیکی امکانات نظارت بر مردم را بیشتر کرده و از تمرکز یکجانبه نظارت از بالا به پایین(ارگان های دولتی) به یک فضای گسترده تر تبدیل شده است. جایی که نظارت بین بازیگران مختلف رخ می دهد و حقوق مردم نیز توسط آن حمایت و تقویت می شود.
امکانات برای نظارت بر مردم در چند دهه گذشته افزایش یافته و با روند مداوم تحول دیجیتال، نظارت اکنون می تواند به هر سمتی پیش برود. شرکتها و سازمانهای دولتی ممکن است افراد را زیر نظر بگیرند، افراد ممکن است یکدیگر را زیر نظر داشته باشند و نظارت ممکن است به روشهای ظریفی انجام شود که تشخیص آن دشوار است. به تعبیر دیوید لیون، ما در «فرهنگ نظارت» زندگی می کنیم، فرهنگی که زندگی روزمره ما را احاطه کرده و بر آن تأثیر میگذارد.
مطالعه نگرشها، انگیزهها و رفتارهای مردم در رابطه با این واقعیت که ما در فرهنگ نظارت زندگی میکنیم، بسیار مهم است و شامل دیدگاههای فرهنگی و اخلاقی برای درک و تفاوتها در مورد نظارت می شود.
مفهوم و شیوه های مربوط به فرهنگ نظارت به دلیل شرایط مختلف در دهه های گذشته پدیدار شده است. به طور دقیق تر، وضعیت کنونی تقریباً از سال 2000 و به دنبال اجرای اینترنت پرسرعت پدیدار شده است.
حملات تروریستی 11 سپتامبر؛ توسعه فن آوری گوشی های هوشمند، رسانه های اجتماعی و ظرفیت رو به رشد برای تولید، ذخیره، و تجزیه و تحلیل داده ها جنگ علیه تروریسم را دنبال می کند و برای حفاظت از دولت یا منافع خاص، در مقابل تهدیدات بالقوه امروزه وظیفه ناظران است. سیستم ارتباطی در مقیاس بزرگ؛ همه جا حاضر و توسط بازیگران مختلفی - از مقامات دولتی، منافع تجاری، موسسات رفاهی تا دوستان همکار ما - با اهداف مختلف انجام میشود.
ما به طور مداوم از داده ها استفاده می کنیم. پلتفرم های رسانه های اجتماعی، دستگاه های الکترونیکی، خدمات بانکی و ... تنها گوشه ای از این جهان بزرگ اطلاعات است.
فراوانی داده ها این فرصت را می دهد با تشخیص الگوها، تجزیه و تحلیل و پیش بینی رفتار فعلی و آینده برای هماهنگی و بهینه سازی منابع برای منفعت بیشتر ممکن می گردد. از سوی دیگر، همان داده ها می تواند برای نظارت بر ما و رفتارهای ما استفاده شود. همان داده ها، همان پدیده، اما با اهداف و نتایج متفاوت.این بستگی به این دارد که چه کسی و با چه نیتی عمل نظارت را انجام می دهد. تورین موناهان (2011: 495) نظارت را به عنوان عمل فرهنگی می داند"، عملی که شامل مطالعه اجتماعی است"و "احتمالاً سعی در درک افراد دارد"(همان)
اما لیون بر این باور است که نظارت دیگر صرفاً چیزی خارجی نیست و زندگی ما چیزی است که شهروندان روزمره - با کمال میل از آن پیروی می کنند. نظارت اکنون درونی شده و بخشی از تفکرات روزمره در انضباط یا کنترل اجتماعی را تشکیل می دهد(لیون، 2017: 825)
اگر نظارت در تمام زندگی ما در هم تنیده شده، فرهنگی را ایجاد می کند که در آن ما هستیم. جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، در همه جنبه های فرهنگ و زندگی روزمره ما نفوذ می کند. اینکه شما در مورد درد مچ پا صحبت میکنید و همان روز در صفحه اینستاگرام خود پیام هایی در مورد نحوه بستن مچ پا می بینید به هیچ وجه اتفاقی نیست.
برای زوبوف (2015)، بزرگ داده ها[4]جزء اصلی یک منطق جدید است. انباشتی که او آن را «سرمایه داری نظارتی» می نامد. بزرگ داده ها فرصت های کسب درآمد جدیدی ایجاد کرده است شرکت ها، به ویژه شرکت های فناوری مانند گوگل، می توانند رفتار انسان را پیش بینی کنند.
نظارت متقابل شرکت ها و سازمان های دولتی در میان گروه های حاشیه نشین و فعالان عدالت اجتماعی
توسعه به سمت جمع آوری روزافزون داده ها و نظارت کمک کرده است. بخش مهمی برای زیر نظر گرفتن صاحبان قدرت و پاسخگو نگه داشتن آنها.
مفهوم فرهنگ نظارت نشان می دهد که امروزه چگونه ما در آن زندگی می کنیم.
نظارت زمانی عمدتاً به دنیای پلیس و آژانس های امنیتی محدود می گردید. ابزارهای نظارتی اکنون در دست مردم هم هستند. رسانه های اجتماعی به دست عموم مردم هدایت می شود و این امر به ایجاد یک فرهنگ نظارتی در حال ظهور کمک کرده است.
References
Ball, K., Haggerty, K., & Lyon, D. (Eds.). (2012). Routledge handbook of surveillance studies.
Routledge. https://doi.org/10.4324/9780203814949
Foucault, M. (1979). Discipline and punish: The birth of the prison. Vintage Books.
Fuchs, C. (2017). Social media: A critical introduction (2nd ed.). Sage.
https://dx.doi.org/10.4135/9781446270066
Lyon, D. (2014). The emerging surveillance culture. In A. Jansson, & M. Christensen (Eds.),
Media, surveillance and identity: Social perspectives (pp. 71–90). Peter Lang.
https://doi.org/10.3726/978-1-4539-1166-2
Lyon, D. (2017). Surveillance culture: Engagement, exposure, and ethics in digital modernity.
International Journal of Communication, 11, 824–842.
https://ijoc.org/index.php/ijoc/article/view/5527
Lyon, D. (2018). The culture of surveillance: Watching as a way of life. Polity Press.
Mann, S., Nolan, J., & Wellman, B. (2003). Sousveillance: Inventing and using wearable comput[1]ing devices for data collection in surveillance environments. Surveillance & Society, 1(3),
331–355. https://doi.org/10.24908/ss.v1i3.3344
Zuboff, S. (2015). Big other: Surveillance capitalism and the prospects of an information civi[1]lization. Journal of information technology, 30(1), 75–89. https://doi.org/10.1057/jit.201
Zuboff, S. (2019). The age of surveillance capitalism: The fight for a human future at the new
frontier of power. Public Affairs.
[1] Surveillance
[2] Panopticon
[3] Surveiller et punir
[4] Big Data