ح. ع. تاجدینی
ح. ع. تاجدینی
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

پیشگامان آموزش و پروش در ایران/صمد بهرنگی

در تاریخ تحولات ایران ، چند استان نسبت به باقی، نقش پُر رنگ تری داشتند . خراسان بزرگ ، آذربایجان ، اصفهان ، فارس و گیلان از آن جمله اند . در میان اینان ، آذربایجان هم به لحاظ موقعیت جغرافیائی - که از طریق قفقاز و عثمانی به اروپا راه می یافت - و هم در دوره ی معاصر به واسطه ی مقر ولی عهدی خاندان قاجار ، از اهمیت زیادی برخوردار بود . این موقعیت دو گانه ، به ویژه با شکل گیری جنبش مشروطه خواهی ، نخبه گان بیش تری از این ناحیه در تاریخ ، سیاست ، فرهنگ و ادبیات ایران پدیدار شدند . ستارخان ، باقر خان ، کسروی ، جبار باغچه بان ، ساعدی ، براهنی و صمد بهرنگی ، نمونه های بسیار مشهوری از این نخبه گان هستند .

صمد بهرنگی ، در سال 1318 در یکی از محروم ترین محلات و خانواده های تبریز زاده شد . پدرش کارگری بود که یکسر برای امرار معاش ، این در و آن در می زد . تجربه ی ناداری ، و در به دری های پدر ، سخت بر عواطف و اندیشه های صمد تاثیر گذاشت و رفتار آینده ی او را تا پایان عمر رقم زد . صمد ، وقتی به دانشسرای مقدماتی پا گذاشت ، با " بهروز دهقانی " آشنا شد . بهروز با اعتقادات " سوسیالیست "ی اش ، نگرش صمد را نسبت به جامعه ، انسان و ساختار قدرت در ایران دگرگون کرد . این دو ، با به راه انداختن روزنامه ی دیواری " خنده " مسوولین دانشسرا را به سبب رفتارهای خشک و مستبدانه شان به مضحکه می گرفتند . بعدها که در روستاهای آذربایجان آموزگار شدند ، ترجیح دادند کنار بچه های تنگ دست بمانند ، تا با محافظه کاری و تن دادن به روزمرگی ، شاهد پیری و زوال خود باشند !

صمد در کتاب " کندو کاوی در تعلیم و تربیت ایران " نظام آموزش و پرورش ایران را به علت ناکارامدی و تبعیضات مختلف اش در بوته ی نقد سنجید و ایرادات فراوانی را به آن وارد کرد . برجسته ترین نظرگاه های او را در این عرصه ، که به درستی فقدان آن ها را تشخیص داده بود ، می توان چنین برشمرد :


الف : فدرالیسم آموزشی .
یعنی هر منطقه از ایران ، با توجه به عناصر فرهنگی ، مثل زبان ، آداب و رسوم ، سبک زندگی ، شرایط اقلیمی ، موقعیت مادی ، به نوشتن و تدوین کتاب های درسی بپردازد .
ب : برابری آموزشی .
بودجه و امکانات باید به تفکیک مناطق مختلف ایران ، به صورت برابر توزیع شده ، تا بچه های محروم بتوانند استعدادهای خود را شکوفا سازند .
پ : تربیت انتقادی .
بهرنگی مثل " پائولو فریره " نظریه پرداز بزرگ برزیلی ، باور داشت که باید نگرش انتقادی را به بچه ها یاد داد ، تا خود ، جامعه و زندگی را به نقد بکشند و شرایط را به سمت " انسان "ی کردن پیش ببرند .
ت : رویکردی انسان گرا .
صمد ، بچه ها را نه به عنوان فراگیران منفعل و خاموش ، بل ، به عنوان موجوداتی کارساز ، با قدرت عظیم یادگیری و سازندگی می نگریست . برای همین به آنان ، ایمانی خلل ناپذیر داشت .


نوآوری های بهرنگی ، تنها در دو حوزه ی آموزش و پرورش محدود نماند . او در عرصه ی آفرینش ادبیات کودک و نوجوان ، نویسنده ای خلاق و پیشرو بود . صمد از طریق قصه هائی که برای بچه های این مرز و بوم نوشت ، نه تنها به این نوع ادبی ( ژانر ) هویت و ارزش های تازه ای بخشید ، بل ، تلاش کرد بچه ها را به اندیشه ورزی و دگرگونی خود و زندگی شان تشویق کند . " ماهی سیاه کوچولو " که از موفق ترین و موثرترین قصه های این نویسنده ی خوش قریحه به حساب می آید ، مخاطب خود را به دوری از محافظه کاری و تن دادن با شرایط کسالت بار و بی رمق زندگی دعوت می کند .

صمد بهرنگی ، نمونه ای شریف از جنس روشن فکرانی ست که به قول " آنتونیو گرامشی " می توان او را " روشن فکر اورگانیک " نامید . او در دو حوزه یاد شده ، یعنی آموزگاری و نویسندگی ، توانست با روشنی تجربه ی حسی و عاطفی و آرزوهای سرکوب شده ی مردم در بند و گرفتار را بازتاب دهد ؛ همان مردمی که خود از میان شان بلند شده بود .

صمد، به پژوهش و ترجمه هم دست زد. افسانه های آذربایجان، با همکاری بهروز دهقانی ( همان یار دیرینی که بعدها زیر شکنجه های رژیم یکه سالار و مستبد پهلوی جان سپرد ) و برگردان هائی از ترکی استانبولی، آذربایجانی و انگلیسی و هم چنین برگردان هائی از برخی شاعران معاصر، مثل فروغ فرخزاد و شاملو به ترکی.
بهرنگی ، مهلت چندانی برای شکوفائی نداشت. کم زیست، ولی در عین کوتاهی، لحظه ای از رشد خود غافل نشد. با این وجود دستاوردهای بی همتائی را برای مردم ایران، که سخت دوست شان می داشت، به یادگار گذاشت.

او در اوج جوانی و خلاقیت ، یعنی در 29 سالگی ، (شهریور 1347 خورشیدی) به طرز مشکوکی در رود ارس غرق شد.


زمستان 96 خورشیدی

صمد بهرنگیآموزش و پرورشایران
منتقد و روزنامه نگار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید