ویرگول
ورودثبت نام
حسین خضوعی
حسین خضوعی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

خستگی هایِ خوب

قدیم­ها...

وقتی سراغ کارهایی می­رفتم

که «از تهِ دل» برایم ارزشمند بودند

شب­....

یک «خستگیِ­ خوب»

تمام وجودم را

درآغوش می­گرفت

و درونم را پُر از

حسِ خوب زندگی می­کرد.

حالا پس از چند سال...

دوباره می­ خواهم یکی­ یکی کارهای دلی را

به روزهای زندگی ­ام برگردانم.

به­ خدا دلم برای آن «خستگی ­های خوب» تنگ شده است.

خستگیکار ارزشمندندای درونکارِ دلسبک زندگی
بر سر آنم که گر زدست برآید دست به کاری زنم که غصه سراید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید