واقعیت این است که لافت، هرمز، هنگام و قشم زمانی سرزمینهایی چنان پر رونق بودند که گاهی نقل قول های مورخین را به سختی می توان باور کرد. از خانه های اشرافی با دستگیرهای طلا در هرمز تا وصف تجارت در قشم. اما برای منی که هیچ از تاریخ نمی دانم می توانم مشاهدات عینی خودم را بگویم. در جزیره هنگام هنوز هم می توان بقایای باغی در کنار خانه دو طبقه مخروبه ای مشرف به دریا را دید! هنوز هم وقتی به تصویر آن خانه فکر می کنم مو بر تنم سیخ می شود.
بندر تاریخی لافت هم از همین دسته است هر چند با اشرافیتی کمتر اما اگر کسی در کشور ما به فکر بود مسلما دهها برابر می توانست زیباتر باشد. مردمیصلح جو و آرام و غنی که به گفته مسافران، اینجا میهمان نواز ترین مردم ایران بلکه خاورمیانه را دارد. از مهربانی مردم قشم و لافت گاهی احساس خجالت می کردم. احساس می کردم می توانم به هر خانه ای در هر لحظه ای وارد شوم و آنها پذیرای من باشند.
این چند عکس هم از آخرین سفرم به این بندر تاریخی را برایتان به اشتراک می گذارم. شاید بعدا راجع به ادراکات خودم از فرهنگ قشمی بیشتر نوشتم.