کیانا شین
کیانا شین
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

شبکه‌های‌ اجتماعی دلیل اصلی افسردگی نوجوانان نبودند!

آمارها نشان می‌دهد، با افزایش استفاده از شبکه‌های اجتماعی در دوران قرنطینه بعلت همه‌گیریِ کووید-۱۹، میزان افسردگی کاهش چشمگیری داشته است.

https://virgool.io/p/qz5sifxru9ak/%D8%B4%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%AA%D8%AF%D9%88%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F%D9%87%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%8C%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87%D8%AA%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%8C%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A8%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF.


دوچرخه

ظهور دوچرخه در سده‌ی هجدهم میلادی در انگلستان، رفت و آمد مردم در کمترین زمان ممکن و تا فواصل دورتر را امکان‌پذیر کرد و تحول عظیمی در آن زمان بود. امروزه نیز هنوز دوچرخه در قیاس با سایر وسائط حمل و نقل، ارزان‌ و به صرفه‌تر می‌باشد.



به زودیِ زود، دوچرخه نزد زنانی که تا به آن روز شرایط جامعه و اسباب رفت و آمد برایشان محدودیت‌های زیادی ایجاد کرده بود، محبوبیت چشمگیری پیدا کرد. زنان در آن زمان اگر می‌خواستند بدون راه رفتن و با وسیله‌ای به مقصد خود بروند، معمولاً باید توسط مردی از خانواده‌شان مشایعت می‌شدند و اگر آن آقا قادر به همراهی خانم نبود، زن باید در خانه می‌ماند!

اما با ظهور دوچرخه زنان بیش از پیش مستقل شدند.

اما مطلبی که نیر آمال (نویسنده مقاله، نویسنده کتاب Hooked) به آن اشاره دارد، جبهه گیری‌های صاحبان قدرت، در مواجه مردم با شبکه‌های اجتماعی با جبهه‌گیری‌های زمان ظهور دوچرخه در سده هجدهم میلادی، مشابه است.


به چند مورد از مخاطرات استفاده از دوچرخه که بسیاری از مخاطرات و مضرات دوچرخه که “متخصصان پزشکی” آن زمان به عنوان تهدیدی برای سلامتی معرفی کرده بودند، اشاره‌ای کوتاه می‌کنیم:

  • رکاب زدن و استفاده از دوچرخه برای زنان باعث اختلال در راه رفتن آن‌ها می‌شود.
  • جریان هوای عبوری با سرعت فوق انسانی، بر روی صورت دوچرخه‌سوار، باعث عارضه‌ای به نام “Bicycle Face” و پیری‌زودرس می‌شود.
  • بدن ظریف زنان از فشار دوچرخه‌سواری تحلیل رفته و منجر به بروز بیماری آپاندیس، ناباروری و روان پریشی می‌شود.

این نظرات شاید امروزه برای ما مضحک و غیرمنطقی تلقی شوند، اما در گذشته محدودیت‌های موجود در دانش و اطلاعات عمومی باعث بروز ترس فراگیر در استفاده از دوچرخه در زنان شد؛ و این امر توسط افرادی که می‌خواستند زنان در جامعه ضعیف و وابسته باقی بمانند، تقویت می‌شد.



آیا شبکه‌های اجتماعی هم سرنوشتی شبیه به دوچرخه دارد؟

نگاه به سرنوشت شبکه‌های اجتماعی در ۱۲۵ سال آینده، شاید چیزی شبیه به سرگذشتِ برخوردهای قهرآمیز با دوچرخه‌سواری زنان در سده هجدهم میلادی در انگلستان را برای آیندگان تداعی کند. به طور مثال امروزه بر هر پدر و مادری آشکار است و “می‌داند‌” که شبکه‌های اجتماعی برای سلامت روان نوجوانان مضر است.. اما آیا به واقع چنین است؟

در سال ۲۰۱۷، خانم Twenge در The Atlantic مقاله‌ای با عنوان “آیا به راستی گوشی‌های هوشمند باعث نابودی نسل بشر شده است؟” این مقاله با استقبال خوبی همراه شد، زیرا اظهارات هولناکی همچون “نوجوانانی که روزانه ۳ ساعت یا بیشتر از وقت خود را صرف دستگاه‌های الکترونیکی می‌کنند، ۳۵٪ بیشتر در معرض خطر اقدام به خودکشی قرار می‌گیرند.

اگرچه استفاده بیش‌ازحد از رسانه‌های اجتماعی در میان نوجوانان (و کلاً هرچیزی که از حد طبیعی بیشتر باشد)‌ برای سلامت روان مضر است؛ اما تاثیر آن بسیار کمتر از آن چیزی است که در گزارشات اعلام می‌شود. مضرات شبکه‌های اجتماعی درست به همان مقدار که خوردن سیب‌زمینی برای سلامتی مضر است می‌تواند “یک نسل را نابود کند” و ارزش هراس بیش از حد را ندارد.

در مقاله‌‌ی دیگری که اخیراً توسط خانم Twenge در The Atlantic منتشر شده، با ارائه گزارشاتی دقیق‌تر ادعاهایی که خودش در سال ۲۰۱۷ مطرح کرده بوده را با قدرت رد می‌کند. این مقاله مروری است بر نظرسنجی جدید وی از نحوه عملکرد ۱۵۲۳ نوجوان در دوران قرنطینه.


مشخص شده که که نوجوانان در دوران قرنطینه، بهبود عملکرد نوجوانان افزایش چشمگیری داشته است. این امر به ویژه در طول سال تحصیلی با کاهش نرخ افسردگی و حس تنهایی در آنان مشهود بوده است.


از مقاله‌ی جدید Twenge:
۲۷٪ نوجوانان در سال ۲۰۱۸ از افسردگی رنج می‌بردند، در حالی که در سال ۲۰۲۰ این نرخ در دانش‌آموزان حاضر در طول سال تحصیلی به ۱۷٪ ، و بعد از سال تحصیلی، به ۲۰٪ کاهش یافته است.


این یک پیشرفت چشمگیر است. به بیان بهتر، نرخ اضطراب، افسردگی و آشفتگی ذهنی در بزرگسالان در دوران قرنطینه، سه برابر بیشتر است از نوجوانان است.

اما آیا کاهش نرخ افسردگی در نوجوانان به دلیل کاهش استفاده از شبکه‌های اجتماعی بوده است؟

خیر!

نوجوانان همان میزان زمان قبلی را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند؛ اگر بخواهم دقیق‌تر باشم، متوسط زمان استفاده از رسانه‌های اجتماعی آنان اندکی کاهش یافته (حدود ۱۵ دقیقه در روز) و فعالیت‌های دیگری همچون تماشای تلویزیون جایگزین آن شده است.

به نظر می‌رسد نتیجه‌گیری فراموش شده از مقاله اصلی Twenge چنین باشد که درواقع نوجوانانی که احتمال بروز خودکشی در آنان بالاتر است بیشتر به سمت شبکه‌های اجتماعی تمایل نشان می‌دهند و به دنبال فرار از واقعیت هستند و مشکل اصلی که موجب بروز قصد خودکشی در وی شده است از نظرها پنهان می‌ماند.


چرا نرخ افسردگی در نوجوانان در دوران قرنطینه کاهش داشته است؟

تحقیق اخیر نشان داده است که احتمالاً دو فرضیه در این امر دخیل هستند:

۱- خواب کافی

۲- گذراندن وقت بیشتر در کنار خانواده


نقل قول دیگری از آخرین مقاله Twenge:

“کم‌خوابی یکی از عوامل اصلی در بروز افسردگی در نوجوانان است. در سال ۲۰۱۸، تنها ۵۵٪ از نوجوانان اظهار داشتند که معمولاً ۷ ساعت یا بیشتر در شب می‌خوابند. در دوران قرنطینه این آمار در سال تحصیلی دانش‌آموزان به ۸۴٪ افزایش یافت!”


دانشمندان سالهاست که می‌دانند، نوجوانان به طور طبیعی تمایل دارند دیرتر از بزرگسالان بیدار شوند. اما در دوران قرنطینه، دانش‌آموزان به موقع درست در زمان شروع کلاس‌های مجازی بیدار شده‌اند. از آنجا که خواب یکی از بزرگترین عوامل در ابتلا به افسردگی است، تعجب آور نیست که نوجوانان در این شرایط کمتر افسرده می‌شوند.


عامل بهبود دهنده‌ی دیگر که نقش ویژه‌ای در کاهش ابتلا به افسردگی در نوجوانان دارد، بیشتر در کنار خانواده بودن ایشان در دوران قرنطینه است. بر اساس مقاله:

“۶۸٪ از نوجوانان گفتند که خانواده‌های آنان در طی دوران همه‌گیری کرونا نسبت به سابق به هم نزدیکتر شده‌اند. نزدیکی خانواده با به ارمغان آوردن و بهبود سلامت روان همراه بود: فقط ۱۵٪ از آن‌ها گفتند که خانواده‌هایشان در طی دوران همه‌گیری کرونا به افسردگی مبتلا شدند، اما در مقابل، نرخ افسردگی در افرادی که اذعان داشتند خانواده‌هایشان در دوران قرنطینه در کنار هم نبودند و به هم نزدیک نشدند، ۲۷٪ (بیشتر) بود.”

همانطور که مشخص شد، قرنطینه‌ی طولانی‌مدت به عنوان یک آزمایش طبیعی بصورت پیشگامانه عمل کرده و نتایج بررسی‌‌های آن به وضوح مؤید این حقیقت است که خواب بیشتر و گذران اوقات بیشتر در کنار خانواده، منتج به کاهش نرخ افسردگی در آنان می‌شود.



به جای القای ترس و وحشت برای استفاده از رسانه‌های اجتماعی توسط نوجوان، اگر روی خواب و خانواده تمرکز کنیم چه ایرادی دارد؟ به عبارت دیگر، چه می‌شود اگر به مشکلات اصلی توجه کنیم؟

اما ما این کار را نمی‌کنیم! زیرا مشکلات اصلی به ندرت و کمتر بر روی تیترها و عنوان مقالات به چشم می‌آیند و مشتری ندارد! در سال‌های آینده، وحشت عمومی از رسانه‌های اجتماعی احتمالاً به قوت خود ادامه خواهد داد تا ما را از تفکر به مشکلات مهم‌تر و پرزحمت‌تر دور نگاه دارد. از این گذشته، حتی اگر این تحقیق سال ۲۰۲۰ به رد تمام فرضیات و نتایج مقاله‌ی سال ۲۰۱۷ (هر دو مقاله از یک نویسنده هستند) نائل شود، اما مصرانه تاکید بر همان نتایج مقاله قبلی (۲۰۱۷) داریم و برایمان دلچسب‌تر و آسان‌تر است.


آیا تاریخ دارد تکرار می‌شود!

وحشت عمومی از دوچرخه در سده هجدهم میلادی در انگلستان، اشتباه بود و امروزه همه ما آن را می‌توانیم ببینیم. اما در آن زمان این وحشت پیامدهای ناخوشایندی داشت. این امر باعث شد تا بسیاری از افرادی که می‌توانستند با استفاده از دوچرخه به آزادی که سزاوار آن هستند نائل نشوند (به ویژه زنان). درواقع بسیاری از افرادی که می‌توانستند از مزایای دوچرخه بهره‌مند شود، به دلیل وحشت غیرمنطقی از ظهور این فناوری جدید در وضعیت بدتری قرار گرفتند.

رسانه‌های اجتماعی یک فناوری جدید است که به همان نسب همانند دورچه در سده هجدهم موجب وحشت عمومی بسیاری از افراد شده است. تسلیم شدن در برابر این وحشت‌ها نیز پیامدهایی دارد. فقط یک نمونه به عنوان مثال: داده‌ها نشان می‌دهد که رسانه‌های اجتماعی به کاهش نرخ خودکشی در جوانان و افراد هم‌جنس‌گرا (LGBTQ) کمک می‌کند، زیرا آنان را قادر می‌سازد تا با افراد حامی ارتباط برقرار کنند و دریابند که تنها نیستند. اگر تسلیم وحشت عمومی از شبکه‌های اجتماعی شویم، ممکن است به این گروه از افراد (بطور مثال) آسیب برسانیم. درست همانند دوچرخه، رسانه‌های اجتماعی نیز فواید بسیاری دارند و ادعای گسترده در مورد مضر بودن آن بدون ارائه هیچگونه تحقیقات موشکافانه‌ و منطقی، غیراخلاقی است.

در پایان با ذکر یک مثال کنایه‌آمیز، این مقاله را به پایان می‌رسانم: در مستند In The Social Dilemma که به موضوع وحشت عمومی از شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد (و آن را قویاً تاکید می‌نماید)، راویِ اصلی برنامه Tristan Harris به ناآگاهی خود در مورد واکنش مردم نسبت به ظهور فناوری‌های جدید در سالهای اخیر، اعتراف می‌کند.

این‌بار اجازه دهید از تکرار تاریخ جلوگیری کنیم..



منبع




بیشتر بخوانید از همین نویسنده (نیر ایال):

شبکه‌های اجتماعیSocial Mediaروانشناسینیر ایالnir eyal
در جستجوی بهترین طرح و ایده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید