فرزندان ما رفتار ما را می بینند و تکرار می کنند. تربیت ما بر روی رفتار آن ها اثرگذار است.
اگر ما محبت کنیم، اگر ما ترسو نباشیم، اگر ما بخشنده باشیم، آن ها هم همان گونه می شوند.
داستان اول:
روزی مامون با یاران و سربازانش به قصد شکار از شهر بیرون می رفتند.
مردم که با رفتار مامون و سربازانش آشنا بودند، هنگامی که مامون و سربازان به سمت آن ها می رفتند همه فرار می کردند و به گوشه ای پناه می بردند تا مامون و سربازانش از آن جا رد شوند.
در این بین کودکی فرار نکرد و کمی به عقب رفت. مامون که به این بچه رسید، به او گفت: چرا عقب تر نرفتی؟ مگر من و سربازانم را ندیدی؟
کودک گفت: به اندازه ای کنار رفتم که شما رد شوید. در ضمن اشتباهی هم که نکردم که بخواهم فرار کنم.
بنابراین دلیلی نداشت که بخواهم بترسم.
مامون که شجاعت این کودک برایش جالب بود، از او پرسید: تو کیستی؟
کودک جواب داد: محمد.
مامون گفت: فرزند چه کسی هستی؟
کودک جواب داد: فرزند علی ابن موسی الرضا.
مامون گفت: حقیقتا یک همچین شخصیتی می تواند، یک همچین فرزندی را تربیت کند.
داستان دوم:
به فقیر و یتیم و اسیرطعام می دهند. (انسان/۸)
امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیمار شدند و قرار شد که خانواده ی امام علی(ع) سه روز را روزه بگیرند.
که در این سه روز، هر روز یک فرد محتاجی آمد و این خانواده غذایشان را به این افراد دادند.
و بعد از سه روز این آیه نازل شد:
و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا.
امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، این نوع رفتار را از پدر و مادرشان دیدند و در دامان این پدر و مادر تربیت شدند، و نتیجه ی این تربیت کرامت و بخشش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شد.
*حسن بن على علیه السلام مردى را دید که دعا مىکند و از خدا مىخواهد ده هزار درهم به او عطا کند. به منزل رفت و ده هزار درهم برایش فرستاد.
داستان سوم:
امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) کارهای خانه را به این طریق تقسیم کرده بودند:
خمیرکردن آرد و نان پختن با حضرت زهرا(س) و جمع آوری هیزم و تهیه ی مواد اولیه با امام علی(ع).
یعنی تقسیم کار برای کارهای منزل.
فرزندانی که در این منزل تربیت شدند، یکی از بهترین افراد برای همسرانشان بودند.
امام حسین(ع) که در همچین منزلی و در کنار این پدر و مادر بزرگ شده بودند، و این گونه تربیت شده بودند، برای همسرشان رباب شعر می گفتند.
لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا
تَحُلُّ بها سکینهُ و الربابُ
اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی
وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ.
«به جان تو سوگند! من خانه ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند.
آنها را دوست دارم و تمامی دارایی ام را به پای آنها می ریزم و هیچ کس نباید در این باره با من سخنی بگوید.
تربیت پدر و مادر و نوع رفتار آن ها در منزل، مستقیم بر روی شخصیت و رفتار فرزندان اثر می گذارد.
فرزندان ما نوع رفتار ما را می بینند و همان رفتار را تکرار می کنند.