ویرگول
ورودثبت نام
KasraHashemi
KasraHashemi
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

نقدی بر گروه های استارتاپی تلگرام

خیلی وقته که توی اکوسیستم استارتاپی این بحث وجود داره که چرا اینقدر منتور های الکی داریم و همواره این سوال مطرح بوده که منتور که بود و چه کرد؟
سرمقاله اخیر آقای هاشمی تو مجله شنبه هم دوباره این آتش زیر خاکستر رو شعله ور کرد
اما از منتور های قلابی که بگذریم، قشری هست که تا حالا بهشون پرداخته نشده. ادمین های گروه ها و کانال­های استارتاپی تلگرام!
واقعا یکی از دغدغه های شخصیم و شاید خیلیای دیگه اینه که چرا هرکسی توی تلگرام کانال زده و داره محتوا گذاری میکنه؟ (از واژه تولید محتوا استفاده نمیکنم چون کاری که انجام میشه تولید محتوا نیست، محتواگذاریه) یا یه گروه استارتاپی و کارآفرینی ایجاد کرده و یه عده آدم رو دور خودش جمع کرده؟

بیاین دلیل این پدیده رو بررسی کنیم

اولین و شاید اغراق نباشه اگر بگیم "تنها" چیزی که توی گروه های استارتاپی بزرگ تلگرام جلب توجه میکنه، حجم وحشتناک فوروارد مطالب بی سر و ته، بعضا غلط و دروغ و بدتر از همه کپی، از کانال های مختلف کارآفرینی و استارتاپیه. اما این کانال ها چرا اینقدر رشد کردن؟
من یکی از علل این اتفاق رو توی قوانین گروه های استارتاپی و ادمین هاشون جستجو میکنم.
گروه هایی با قوانین سفت و سخت و هزاران ممبر و ادمین هایی که مثل شیر بالا سر این گروه­ها هستن تا مبادا کسی از قوانین تخطی کنه یا گروه های بی در و پیکری که روزانه هزاران هزار پست توشون فوروارد میشه اما دریغ از یه خط تایپ کردن!!
حالا اگر یکمی اهل بحث کردن باشین و کمی هم تفکر انتقادی داشته باشین، احتمالا تعدادی از این گروه های تلگرامی به خاطر اعتراض به این وضع شمارو حذف یا بلاک کردن و یا اینکه مدام توسط دوستان مورد سرزنش قرار میگیرن که چرا بحث میکنی.

و ادمین هایی عزیز و دوست داشتنی اما با یه اشکال بزرگ. این عزیزان فقط و فقط حواسشون به این موضوعه که مبادا کسی حرف بزنه. مبادا کسی اظهار نظری کنه. مبادا ارتباطی بین افراد به وجود بیاد. اونا آماده ان که هرکس حرفی بر ضدشون زد حذف و بلاک بشه. نزدیک ترین مثالی که برای این موضوع به ذهنم میرسه مبصرهای زمان مدرسه است. اگر دست به سینه میشستیم (اینجا میشه سکوت یا فوروارد کردنه) توی لیست خوب ها بودیم و اگر حرف میزدیم توی لیست بدها. فرهنگ سکوت، فرهنگیه که ما باهاش بزرگ شدیم اما قرار نیست تا ابد با خودمون حملش کنیم.

خب پس مشکل شناسایی شد. ادمین ها دوست ندارن ما توی گروه صحبت کنیم یا حرفی خلاف خواستشون بزنیم. حالا ما چطور میتونیم حرفمون رو بزنیم و نقدمون رو بنویسیم، جوری که کسی به خاطر اعتراض کردن بهمون ایراد نگیره و خدایی نکرده ادمین های محترم به دلیل ارتباط برقرار کردن با انسان های دیگه حذفمون نکنن؟

کاملا درسته! کانال تلگرامی!! جایی که میتونیم حرفامون رو بزنیم و کسی هم بهمون اعتراض نمیکنه. زمانی هم که مطلبمون رو توی گروه به اشتراک میذاریم، چون پیام مستقیما از طرف ما نیست و فورواردی محسوب میشه، دیگه سنسورهای ادمین­های محترم فعال نمیشه و خطری مارو تهدید نمیکنه

و اینگونه بود که افراد رو آوردن به ایجاد کانال های تلگرامی! اما یه مشکل کوچیک. اگر کانال مدتی غیرفعال باشه نه تنها مخاطب جدید جذب نمیکنه بلکه مخاطب های فعلیش رو هم از دست میده. پس چیکار کنیم؟ درسته! کپی کاری!! و شاید یکی از دلایل اینکه حجم مطالب بی ­اساس، بی ­ارزش و بی کیفیت توی تلگرام اینقدر زیاده همین سختگیری ها باشه. سختگیری هایی که قرار بود باعث بالا رفتن سطح محتوا بشه خودش الان شده آفت جون محتوا! مشابه این وضعیت پدیده بروکراسیه. بروکراسی به وجود میاد که کارها سریع تر و بهتر انجام شه اما در نهایت اینقدر رشد میکنه که سیستم فلج میشه و از درون متلاشی میشه.
به خاطر حفظ نظم گروه هامون، رفتار هایی از خودمون بروز میدیم که نتیجش میشه خراب کردن و پایین آوردن سطح محتوای کل اکوسیستم (اثر پروانه ای).

پ.ن: البته امیدوارم این شبهه پیش نیاد که من آنارشیستم یا مخالف نظم و مقررات. به هیچ وجه. من فقط مخالف سلیقه ای کار کردن و کورکورانه عمل کردنم. همین

استارتاپاکوسیستمتلگرامدرد دل
روح در حال جستجو. کمی مارکتینگ کمی دلنوشته. بلاگ شخصی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید