خاطرات شاپور بختیار، از اعضای جبههی ملی و آخرین نخستوزیر حکومت پهلوی، در زیرمجموعهی تاریخ شفاهی هاروارد، نکات قابل توجهی دارد. بخش اصلی خاطرات بختیار مربوط به سه دههی سی، چهل و پنجاه شمسیست.
یک نکته این است که شاپور بختیار در لابلای خاطرات خود، گاهی به بیان برخی ویژگیهای فرهنگ عمومی جامعهی ایران میپردازد.
از نگاه او یکی از نقاط ضعف فرهنگ جامعه این است که افراد چندان به قانون پایبند نیستند. بختیار گفته است که طی دهها سال فعالیت و مبارزه، همواره در پی حاکمیت و اجرای قانون در جامعه بوده است.
همچنین از نگاه بختیار، جامعهی ایران رشد و آگاهی لازم و کافی را از نظر سیاسی ندارد.
بختیار همچنین ضمن اشاره به گرایش جامعه به دین و روحانیت، در برابر این ویژگی و واقعیت جامعهی ایران موضع گرفته و مخصوصاً زمانی که به توصیف شکلگیری انقلاب اسلامی میپردازد، تعابیری آمیخته با تحقیر و توهین در شرح ارتباط مردم و رهبری انقلاب به کار میبرد.
آنچه در نگاهی کلی از لحن و متن خاطرات بختیار قابل برداشت است این که:
مدعیان علم و اندیشه و دیانت و انقلابیگری و روشنفکری و روشنگری هرگاه نخواهند یا نتوانند با نگاهی واقعبینانه و بهدور از غرور و خودبرتربینی و یکسونگری، واقعیتهای جامعه را چنانکه هست، ببینند، هرگز به درک و تحلیلی واقعی و راهگشا نخواهند رسید و چه بسا پیامد یک تحلیل نادرست، رفتاری نامعقول باشد.