IRIلیلاMON
IRIلیلاMON
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

چرا همیشه می‌خوام از شنبه شروع کنم؟


چیزی که مدت‌ها دارم راجع بهش تحقیق می‌کنم و می‌خونم اینه که چرا همیشه دوست دارم کارهامو به یه وقت دیگه موکول کنم. این موضوع خیلی به چشم نمی‌اومد تا زمانی که می‌خواستم پایان نامه بنویسم.

خب من پروپزال رو تحویل داده بودم؛ اما باید تحقیق و بررسی رو با روش خاصی شروع می‌کردم که یکم متفاوت باشه. چرا باید متفاوت باشه؟ نمی‌دونم. این باید رو خودم برای خودم گذاشتم. میل به متفاوت بودن یا این که بخوام فلک را سقف بشکافم و طرحی نو در اندازم، تقریبا به همه ابعاد زندگیم سرک می‌کشید.

اندیشه بی نقص بودن من باعث شد تحویل پایان نامه یک ترم بیشتر طول بکشه. بدون این که من ندونم چی میخوام بگم، ندونم از چه روشی استفاده می‌کنم، ندونم چجوری ارائه بدم و ندونم چجوری نتیجه گیری کنم. من شروع کردم به خوندن حدود 200 کتاب و مقاله به زبان‌های فارسی و غیره. در صورتی که بعد از دفاعم متوجه شدم یک چهارم این مقدار کافی بوده.

زمان تحویل پایان نامه رو بیخود عقب می‌انداختم که بتونم بیشتر بخونم؛ولی روز که شروع می‌شد، به خودم می‌گفتم: چه فایده که قرار نیست پایان نامه خفنی بشه؟! پس وقتمو با تماشای فیلم یا گشت و گذار با دوستام می‌گذروندم. مسأله دیگه این بود که حتی موقع تفریح به فکر پایان نامه‌م بودم. انگار که بچه‌م تو خونه جامونده باشه.

چند روز پیش یه تستی رو به اسم تست اهمال کاری دیدم. همینطوری انجامش دادم و متوجه شدم واقعا به اهمال کاری مبتلا هستم. راستش این موضوع رو کم و بیش می‌دونستم؛ ولی با خوندن تفسیر تست متوجه شدم که بحث اصلی کمال گرایی افراطی منه. این نوع کمال گرایی اینقدر بار آدمو سنگین می‌کنه که نمی‌ذاره حرکت کنی. به جای این که کمک کنه پیشرفت کنی، نمی‌ذاره ادامه بدی.

طبق مطالعاتی که داشتم، حتما کمال گرایی قابل درمانه و من تمام سعیم اینه درمانش کنم. چون توی تحصیل و شغل و حتی زندگی مشترک اثر مستقیم می‌ذاره. فکر کن به خاطر یه ایراد کوچیک یا یه اشتباه غیر عمدی، همه چیزو بی خیال بشی!


کمال گراییاهمال کاریاز شنبه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید