کارمندوماتیک یعنی چه؟ لازم نیست گوگل را باز کنید. این یک واژه من درآوردی است. دیروز به سرم زد. از کجا؟ از شنیدن حکایت کارمندی که دنبال خوشحال کردن رییسش بود. کسی که برای خوشحالی رییس حتی اصل موضوع کار و هدفش را هم گم کرده بود. البته ناگفته پیدا است که آقای رییس هم در جایگاه خودش دچار همین بیماری بود. به فکرم زد برای این بیماری یک اسم پیدا کنم که شد کارمندوماتیک. یک اسم الکی و من درآوردی درست مثل کارمندی که دچار این بیماری شده است.
کارمند بودن اصلا چیز بدی نیست. قبلا هم نوشتم و حالا هم مینویسم که من هم بیشتر عمرم را کارمند بودم. اما برای کارمند موثر بودن باید به نکته زیر دقت کرد:
کارمند را باید برای این استخدام کنند که کاری را که در آن تخصص دارد به آن شکلی که فکر میکند درست است انجام دهد.
مشکل وقتی پیش میآید که کارمند را برای این استخدام میکنند که از چزاندنش احساس قدرت کنند. شاید شما هم با این افراد برخورد کرده باشید. وضع خیلی جالبی نیست. اما چرا یک نفر باید استخدام چنین کارفرمایی شود؟ یکی از دلایل این است که کارمند مربوطه خیلی روی خودش سرمایهگذاری نکرده است و همیشه در موضوع ضعف قرار داشته است.
اگر قرار است وارد بازار کار شوید باید روی پرورش مهارتهای تخصصی و مهارتهای نرم خود بیشتر وقت بگذارید. برای این کار لازم است که به مسئله کار و کارمندی از یک زاویه دید درست نگاه کنید.
کار کردن موضوع خیلی مهمی است و بسیار بیشتر از کسب درآمد اهمیت دارد. کار را باید برای حل مسائل انجام داد. اگر این طور به کار نگاه کنیم همیشه در تلاش خواهیم بود تا مهارتهای خود را افزایش دهیم و بتوانیم مسائل را بهتر حل کنیم.
پس کار کردن یعنی حل مسئله.
کارمند کیست؟ کسی که تلاش میکند مسئله را حل کند. حالا وقتی برای شما حل مسئله مهم شد دیگر هر پیشنهاد کاری را قبول نمیکنید و اینقدر مهارت و سماجت دارید که بتوانید کارفرمای مناسبی را برای خودتان پیدا کنید. کارمند باید روحیه حل مسئله بسیار قوی داشته باشد و همچون یک کارآفرین همیشه به دنبال جلب اعتماد حرفهای همکاران و روسای خود باشد. پس کارمندِ پشت میز نشین به کار نمیآید و همیشه روی اعصاب ارباب رجوع راه خواهد رفت.
متاسفانه این بیماری روح بشر را مخدوش و تباه میکند. انسان به تبدیل به حیوان میکند. آن هم حیوانی که هیچ استفادهای ندارد و فقط ضرر میرساند. اشکال عمده این بیماری این است که در اکثر مواقع بیمار متوجه بیماری خود نیست و اعتقاد دارد که کارش را دارد درست انجام میدهد.
از طریق علائم زیر میتوانید متوجه شوید که آیا دچار بیماری شدهاید یا خیر؟
علائم این بیماری زیاد است. من به تعدادی از آنها اشاره کردم حتما باقی را که بسیار شبیه به اینها هستند را خودتان پیدا میکنید.
راه درمان این بیماری سخت و دردناک و ترسناک است. البته همیشه درمان همین مشکلات را دارد و به همین خاطر میگویند پیشگیری بهتر از درمان است.
برای درمان این بیماری نکات زیر را پیگیری کنید:
برای پیشگیری از این مبتلا شدن به این بیماری باید همیشه در حال یادگیری باشید. این مهم است که دانش و مهارت بالایی داشته باشید تا بتوانید از قدرت چانهزنی بالایی برخوردار شوید.
اما در نهایت فقط یک نکته باعث میشود به این بیماری مبتلا نشوید و آن عزت نفس است. البته باید این بصیرت را هم پیدا کنید که شاخ بازی بیجا را با حفظ عذت نفس اشتباه نگیرید.
اگر کارمند هستید، لطفا روحیه جنگندگی داشته باشید. برای کسی کار کنید که این روحیه را دارد و به پیشرفت شما کمک میکند. خیلی تلاش کنید که به این بیماری دچار نشوید که تشخیص دچار شدن به آن کار بسیار سختی است. از خودتان مراقبت کنید.