آشنایان چه غریبهاند امروز
و چه بیرحم
به سرمستیشان نعره میزنند
و بیخیال آنچه میپوسد اینجا
در این خانه
کمی آنطرفتر از خانهی گرم پوشالیشان
ابرها در این سوی کوچه میبارد
و در آن سو آفتابی کمسو می تابد
روزی جایی خواهیم ایستاد
که تنها سایهی خدا پیداست.