لیلی عباسی (لام_مث_لیلی)
لیلی عباسی (لام_مث_لیلی)
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

وقتی خدا بودم

این عکسه رو از بالایی که بودم گرفتم همه چی کوچیکه از اون بالا
این عکسه رو از بالایی که بودم گرفتم همه چی کوچیکه از اون بالا

وقتی اون بالا بودم و ادم ها رو از بالا میدیدم،موجودات دو پایی ک با سرعت از این ور به اون ور می رفتند،گاهی با خنده،گاهی با گریه

توی فکر هرکدوم ک می نشستم، میدیدم دغدغه ها دارند،و توی شلوغی دنیای خودشون غرقند

نگاشون میکردم

همه مث هم بودن ولی من به کسی نگاه میکردم ک صدام میزد،منو میدید.

دنیاشون کوچیک بود و فقط جلوی چشمشونو میدیدن،هرچی صداشون میزدم اصلا منو نمیشنیدن.میخاستم بگم خیلی دنیا بزرگتر از اونیه ک میبینن

من دوس داشتم نگام کنن،منو ببینن،ولی اونا غرق بازی و شادی و گاه غصه های خودشون بودن،سرگرم و مشغول

من باخنده هاشون میخندیدم و با گریه هاشون ناراحت میشدم،ولی تا اونا منو نگاه نمیکردن نمیتونستم دلداریشون بدم،گاهی وقتی از تموم زمین دلگیر میشدن یه نگاهی به بالای سرشون میکردن و تازه منو میدیدن

این پایین ادم ها خوشحال نیستن،کنار هم اند ولی تنهان،نمیخندن،دستای همو نمیگیرن،اینجا همه تنهان

چقد دوس داشتم بغلشون کنم و بگم من هستم غصه نخور بنده من

چقد این پسوند من زیباست

و چه خدایی کردن سخت

خدایی کردن سخت بود،اینکه حواست به همه باشه،نمیدونم عدالت خدا چطوریه اما من از اون بالا میدیدم ک هرچی اتفاق میفته دست خود ادم هاست

شایدم واس من عدالت تعریف نشدس،چون ندیدم و نشناختمش

من خدا بودم ولی تنها بودم

و تنهایی مث همون قصه دکتر شریعتی بود ک کسی را میخاهم ک در او بیارامم

من خدا بودم ولی خدایی کردن سخت ترین کار دنیاس،درک نشی دیده نشی شنیده نشی و بر عرش خداییت تنها باشی،

حالا درک میکنم فرستادن پیامبر و وعده بهشت و جهنم برای پرسش خدا رو، ۱۲۴ هزار رو برای تبلیغ بفرستی،چه بازار یابی عظیمی، تا ببینند درک کنند و بشنوند تو رو

عجب دنیایی ساختی خدا



خدایی کردنمن خدا بودمخدا بودن سختهلام مث لیلی
لیلی هستم یک متخصص سئو ولی همیشه نوشتن جز علایق من بوده و هست (پس می نویسم، چون فکر میکنم نوشته هام میتونه الهام بخش باشه..
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید