دیشب دیر خوابیدم و دوس داشتم صبح دیرتر بیدار بشم باورتون میشه ساعت 7 بیدار شدم، زنگ ساعت گوشیم رو خاموش کردم تا بخوابم. اما خوابم نبرد. تا ساعت 8 و رب غلت زدم و از دست هوای خنک دم صبح زیر پتو جا به جا شدم اما خواب این ساعت دیگه با چشم من اشنا نبود.
دیشب موقع خواب به لحظه دارچین فکر می کردم.لحظه دارچین معرفی دوست خوبم محدثه بود. البته به همه شما هم پیشنهاد میکنم که این ویدیو رو از اقای مجتبی شکوری مهمان کتاب باز سروش صحت در اپارات ببینید.اینم لینکش 36 دقیقه جذاب از داستانزندگی یه آدم که الان حرفی برای گفتن داره. لحظه دارچین
لحظه ای هست که یاس کل قلبت رو پر میکنه
لحظه ای که حس می کنی خیلی تنهایی
لحظه ای که هیچ کس نگات نمی کنه!
همون موقع سری به توییتر زدم. اون لحظه شب همه ادم های تنها همچین حسی داشتن، دختری که توییت کرده بود: تابحال روی لبه جدول خیابون نشستی و گریه کنی؟
یا مردی که توییت زده بود این لحظات سخت ترین لحظات زندگیم هستند.روزهایی که باید تصمیمات مهم وکارهای مهمی برای خودت انجام بدی!
تابه حال به چندتا از این سخت ترین ها رسیدیم و همشون گذشتن. و هر بار به این فکر میکنی که دیگه نمی تونی. من که بارها رسیدم. لحظه ای که به نظرم از درد داشتم حل میشدم و نشدم، لحظه ای که از یاد اوریش هنوز قلبم به درد میاد. این لحظات توی زندگی ما شاید بیش از یک بار باشند. اما میدونید چرا این لحظات اهمیت دارند. چون اون لحظه دردی که داری ارتعاشی رو ایحاد میکنه که کل هستی و کائنات می لرزه. این لرزش و این درد اگر برای تو کاری نکنه و تو رو به جایی نرسونه مثل اینه که تو مثل یه سخره فقط درد رو تحمل کردی. و تفاوت ما دقیقا همینه. ما می تونیم در مقابل این جور اتفاقات زندگیمون تصمیماتی بگیریم و تغییر کنیم یا تغییر بدیم.
چند وقت چیش درباره یه مساله ای به نام اثر موجی مطالعه می کردم. ویکی پدیا این مساله رو این طوری توضیح میده:
«اثر موجی به پدیدهای اطلاق می‌شود که پس از سقوط جسمی در درون یک مایع، چندین موج ایجاد شده و به سمت بیرون گسترش پیدا می‌کنند. در اقتصاد از این مفهوم برای بیان چندبرابر شدن و رشد تصاعدی استفاده می‌شود. در روانشناسی برای بیان اثر غیرمستقیم یک عامل اجتماعی، بیان می‌شود. این مفهوم در علم کامپیوتر هم کاربرد دارد.»
دقیق توی زندگیتون نگاه کنید. ما هر روز کلی از این موج ایجاد می کنیم. موجی که در زندگی ما وهمه اطرافیانمون هم تاثیر داره. من وقتی درد می کشم. روی خواهرم که اون اتاق خوابیده، همسایمون که خونه بقلی خوابیده، خانومی که چند کوچه اون طرف تر خوابیده هم اثر داره. و حتی چندین خیابون دیگه. همه چیز به شدت و بزرگی اون سنگ بستگی داره. شدت این اثر، مثل موج هایی که موقع انداختن سنگ توی آب میبینیم. موج اول که نزدیک به مرکز و نقطه ای که سنگ فرود اومده قویتره و هرچی از مرکز دورتر میشیم این اثر موجی ضعیف تر میشه. این تفاسیر مختص خود منه. مثلا اگر سرچ بزنید چیزی دراین باره با این توضیحات نمی بینید. این نظریه منه :)
اثر موجی اثر رفتارهای ما بر کل کره زمینه.
خوب از این اثر موجی چه در مورد ما و چه اطرافیانمون صدق میکنه. این که یدفه به هم میریزی در حالی که روز خوبی داشتی. شاید موقعی که این حرف رو می شنوین بگین اره این که همون ارتعاشی که توی قانون جذب میگن. اره مشابه اما یک تفاوت داره. این اثر موجی فقط توی افکار ما نیست. توی رفتار ما و کلا اون سنگ هایی که میاندازیم وجود داره. ما توی ارتعاش درباره خودمون فقط حرف میزنیم اما اثر موجی درباره شهر تو و دنیای تو هم حرف میزنه. اثر موجی توی یک رفتار خوب هم هست و این در طی زمان نمایان میشه مثلا ورزشی که میکنی در طولانی مدت توی توی بدن تو اثر میذاره.
بدن ما از ذره هایی تشکیل شده و این ذره ها در عالمی که هستند اثر گذار و اثر پذیرند. قدرتی که تو می توانی تمام این اثرات را کنترل کنی قدرت افکار تواه. اگر بر ذهنت مسلط بشی با پذیرش این درد و آگاهی از اون لحظه سریع می تونی افکارت رو عوض کنی.
نقطه قوت ما در این دنیا اون اگاهی هست. اگاه بودن از رفتار و افکارمون. این بحث ها خیلی گسترده هست و سعی میکنم روزای دیگه دربارش حرف بزنم.
تمام چیزی که موقع خواب من رو به ارامش رسوند کنترل افکار و توجه به حضور خداوند به عنوان برترین بود.
این چیزایی که میگم رو همتون میدونید و میدونم شاید تکراری باشه. اما گاهی اکه ما دنبال این باشیم که این حرفا چه ربطی به زندگی من داره ما رو نسبت رفتارمون و ایندمون اگاه تر بکنه.
ممنون میشم نظرات شما دوستای خوبم رو هم بشنوم. از این لحظات داشتین؟ چه استفاده ای کردین ازشون؟
