پنجمین روزیه که دارم واس سحر خیزی اقدام میکنم. امروز ساعت 8 و رب بیدار شدم. و شب قبل ساعت 12 و نیم خوابیدم.خوب از پیشرفت خودم راضی هستم. شب ها وقتی برای بیدار موندن مقاومت میکنم، نگاهی به عملکرد روزانه ام میندازم و بعد به اهدافم. من باید موفق بشم. یعنی چاره ای جز اینکه موفق بشم ندارم.
امروز داشتم به این فکر میکردم من تمرکز کافی موقع کارکردن ندارم و این باعث میشه تا من زمانم رو به صورت بهینه استفاده نکنم. ازنظر من وقتی ندونی که میخای چیکار بکنی و اهداف بلند مدت و همینطور کوتاه مدت ( برنامه ریزی شده برای همان روز ) توی ذهنمون زنده نباشن باعث میشه تا ذهنت یه جاهایی دنبال این بگرده حالا چیکار کنم. خوب راه حل خوب اینه که اهدافت رو مکتوب کنی. نوشتن قدرت فوق العاده ای دارد که با ثبت شدن اهداف رنگ پر رنگ تری میگیرند.
خداوند در قران و سوره قلم می فرماید: ن والقلم و مایسطرون.
ارزش و قدرت نوشتن اونقدر زیاده که خداوند در قران به آن قسم یاد میکنه.
تا قبل از نوشتن تمام انچه در ذهن داریم در حد یک ارزو باقی می مانند. ما با نوشتن جسارت عملی کردن روزیاها و خواسته هایمان را به خودمان می دهیم. وقتی ثبت می شوند نوشته می شوند و قدرت تمرکز ما هم افزایش می یابد. وقتی ارزوهایمان یا خواسته هایمان را جایی ثبت نمی کنیم در ذهنمان می مانند و با شلوغ کردن ذهن قدرت تمرکز را کاهش می دهند و پس از مدتی به راحتی به فراموشی سپرده می شوند. درست مثل یک خیابان شلوغ که هر روز یک مسافری می اید و رد می شود. برای ماندگار شدن باید از قدرت قلم بهره گرفت. نوشتن قدرت خلق کردن را به ما می دهد.
نوشتن قدرت خلق کردن به شما می بخشد.
هر چیزی که بر روی کاغذ می اید خلق شده است. این قدرت در تمام کلمات می نشیند و در کنار ان به شما قدرت تجسم می بخشد. شما هر چیزی که می نویسید را در ذهنتان مرور می کنید، می بینید. این مرور خواسته ها در ذهن باور شما را در مورد رخ دادن ان اتفاق بالاتر می برد.
نوشتن با تجسم خلاق در ذهن رابطه مستقیم دارد. تجسم کردن و رسیدن به نقطه ای که، باور به داشتن ان هدف
در ذهنتان شکل می گیرد.
باور شما که شکل بگیرد تمام موانع ذهنی هم برطرف می شود و آن ارزو یا خواسته اتفاق می افتد. نوشتن ذهن شما را فعال میکند. با هر کلمه نوشتن راه حلی برای این خواسته به ذهنتان می رسد.
نوشتن خودش راه و روشی پویا برای فعال سازی قدرت ذهن است
من وقتی توی لیست روزانه ام کاری رو می نویسم حتی اگر اون روز رو نتونم به انجام اون کار اختصاص بدم. ولی ذهنم درگیرش میشه و زمانی که یه تایم خالی پیدا میکنه متعهدانه به دنبال انجام اون هدف هست.
نوشتن تعهدی را در جهت خلق یا پیاده سازی اهداف به انسان می دهد
بنویسید. مروز کنید. این سیکل تجسم، تعهد، خلاقیت را در وجود شما شکل می دهد. تعداد افراد کمی هستند که در جهان به این روند متعهد هستند. حتی خود من بارها شده یه هدفی رو داشتم ولی بین خواستن و عملی کردنش یه عالمه تردید داشتم و حتی توی دفترم ثبتش نکردم چون جرئتش رو نداشتم . اوایل که اهدافم رو می نوشتم. چیزایی که میخاستم خیلی کم و ناچیز بود. چون توی باور من جا نمیشد که میشه چنین زندگی هم داشت. ولی با رخ دادن هر خواسته این باور در من شکل گرفت که چرا که نه! من میتونم هرچیزی که بخام رو داشته باشم. پس جسارتم توی خواستن چیزای بزرگ هم بیشتر شد. هم خودمو باور داشتم و هم قوانین این دنیا رو.
نکته مهم موقع نوشتن اهداف کلی :تا جای ممکن تمام اهدافتان را به زمان حال بنویسید طوری که انگار به واقعیت پیوسته و الان آن را دارید.
من هر ماه اهداف اون ماه رو ثبت میکنم. و هر روز کاری که در راستای اهداف اون ماه هستند رو توی دفترم می نویسم. با شروع سال جدید اهداف اون سال رو می نویسم. و هر فصل اون رو مرورش میکنم. یه چیزایی رو کم میکنم. یه چیزایی رو اضافه میکنم.
شاید برای شمام پیش اومده که یک سال پیش هدفی رو داشتن و فک می کردین این هدف مال شماست. پس شروع کردین و بعد مدتی به این نتیجه رسیدین که این هدف از اول برای شما نبوده و نمی خواین باقی عمرتون رو در این مسیر صرف کنید. جسارت اینه که وقتی فهمیدی مسیری رو اشتباه رفتی،عوضش کنی. به خاطر تایمی که تا الان صرف کردن به خودت نگی پس این همه زحمتم چی؟ من این رو بعد از 9 سال وقت گذاشتن واس یه کاری متوجه شدم. ولی بعد دیدم اینکار برای من نیست. من واقعا لذت نمی بردم. تصورم این بود که لذت می برم. ولی در خلوت خودم نه!
الان یه هدفی هست که دارم براش تلاش میکنم. خیلی برام مهمه که بتونم در این زمان کوتاه بهش برسم. و قتی بهش فکر میکنم یه حس مطبوعی توی تمام وجودم میپیچه که مثل زمانیکه من به اون خواسته ام رسیدم.
حتما شمام مثل من تجربه هایی دارین. دوس دارم از تجربه هایتون بگین یا اگر راهی رو رفتین ومیتونه بهمن در این مسیر کمک کنه تجربه هاتون خوشحالم می کنه.
بازم ممنونم از همراهیتون