ویرگول
ورودثبت نام
Leyli Shahryari
Leyli Shahryari
Leyli Shahryari
Leyli Shahryari
خواندن ۲ دقیقه·۱ روز پیش

چگونه لحظه های رستگاری را تداوم دهم؟

در زمانهایی، جایی در وجودم کفه های ترازوهای درونی در تعادل قرار می گیرند و من وجدان می کنم که فارغ از هر چیزی، فارغ از وجود و عدم هر معنا و ایدئولوژی و فلسفه ای، در درون من حیات هست و این حیات بسیار بسیار ارزشمند است. 

متل اینکه اگر همه دنیا یک اقیانوس متلاطم باشد، من سفتی زمین جزیره را زیر پای خودم درک می کنم و بر اثر آن، وزن و بدنم را درک می کنم و نیازی ندارم که کسی وجود خشکی و وزن داشتن مرا ثابت کند و از فلسفه و ایدئولوژی پیرامون این مسائل، بی نیازم. 

لحظه هایی هست که ادراک می کنم، فارغ از اینکه این حیات چه غمها و چه داغها بر دلم نهاده، وجدان حیات در درونم بسیار معزز است و من شاکر آن هستم، نه شکری که لقلقه ذهن یا زبان است، شکر همه جانبه. 

شکر گرسنه ای که یک کاسه غذا گیر می آورد و با ولع آن را می خورد و کوچکترین ذره ای از آن را در کاسه باقی نمی گذارد؛ آن نیروی حیات و زندگی درونم را این گونه شاکرم. 

در صورت تداوم این حس تعادل  و این نحوه شاکر بودن، زندگی را جوری می بلعم که کوچکترین ذره ای از آن نماند و این گونه است که دیگران که مرا می بینند در من پویایی، نشاط، سرزندگی، چالاکی، موثر بودن، فعال بودن و خوشحالی و خوب حالی می بینند. هر جا میروم مثل نسیمی لطیف و معطر، جان آنها را نوازش می کنم و حالشان را بهتر می کنم. 

سوال این است که آن لحظه ها رو چطور می توانم شکار کنم و تداوم دهم؟ 

به نظرم می‌رسد آن لحظه هایی است که روح و بدن، نیروهایی که وارد می کنند را جواب گرفته اند و برآیند نیروهایی که از یک انسان برمی خیزد، صفر است و لذا او متوازن و آرام است، متلا نیازش به معاشرت، تفریح، اکسیژن، ریزمغذی‌های بدنی، عشق و محبت و توجه و..، پاسخ داده شده است. 

به نظر من دو مقوله، بسیار در شکل گیری این لحظات مهم است:

  1. ذهن گرا نبودن

  2.  ورزش کردن

سرگرم بودن، معاشرت کردن و شغل مفید داشتن، زیر شاخه عامل یک، قرار می گیرند چون موجب کنترل ذهن گرایی در حد معقول می شوند. حتی شاید ورزش کردن هم زیرمجموعه کنترل ذهن گرایی است که در زبان عامه، به آن فکر و خیال کردن، می گویند. 

حیاتذهنکنترل ذهن
۲
۰
Leyli Shahryari
Leyli Shahryari
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید