پدیده نسبیگرایی و اینکه حقیقت مطلقی وجود ندارد، تبدیل به پارادایم پژوهشی عصر حاضر شده است. بر اساس این پارادایم به جای قبول یک نظر مطلق در مورد یک پدیده، مجموعه ای از نظریات در مورد آن پدیده ارائه می شود که هر کدام میتواند در شرایطی خاص درست باشد. مثلا نظریه نسبیت عام و نظریه کوانتوم که هر کدام در شرایطی جهان را توصیف میکنند. نسبیت عام رفتار جهان را در ابعاد بزرگ و نظریه کوانتوم آن را در ابعاد کوچک توضیح میدهد.
چنین رویکردی یعنی رویکرد نسبیگرایی به حقیقت، منطبق با دنیایی است که در آن زندگی میکنیم و قابل انکار نیست و لکن مشکل اساسی، برداشت نادرست از این پارادایم است؛ برداشتی که در آن تمام نظریاتی که در مورد یک پدیده ارائه میشود، همگی به لحاظ ارزش یکسان تلقی شده و به عنوان جنبهای از واقیعت ارائه میشود. مثلا به دیدگاه کسانی که زمین را تخت میدانند، به اندازه دیدگاه غالب کروی بودن زمین بها داده می شود و یا تفاسیر ارائه شده توسط نظریه پردازان توطئه و شبه علم و یا باورمندان به علوم ماوراء الطبیعه در مورد یک پدیده خاص، با تفاسیری که دانشمندان بعد از سال ها پژوهش و کار در آزمایشگاه در مورد آن پدیده ارائه میدهند، هم ارز تلقی میشود (به عنوان مثال در یک برنامه تلوزیونی گفته میشود که علت زمین لرزه بنا بر نظر برخی ها حرکت لایههای زمین است و از نظر برخی دیگر علت، خشم خدایان و یا انجام آزمایشهای سری توسط دشمنان می باشد). این نگاه، نگاهی خطرناک است که در نهایت میتواند منجر به از بین رفتن ارزش پژوهش و اندیشه ورزی در بین انسانها شود.
برای پرهیز از وقوع چنین سوء برداشتهایی باید نظریات مختلف در مورد یک پدیده بر اساس شاخصهای خاص ارزش گذاری شده و به هریک به اندازه ارزشی که دارند در متون، مجامع تخصصی، برنامه های تلوزیونی و غیره بها داده شود. برای واضح شدن نحوه ارزش گذاری توجه شما را به مثال سادهای در مورد قضیه "ربط" در بازیابی منابع اطلاعاتی جلب میکنم. فرض کنید شما به دنبال یافتن مقالهای در مورد "روشهای آبیاری قطرهای در کشاورزی" هستید . شما بعد از جستجو، 2 مقاله در این زمینه پیدا میکنید که در هر دو عبارت " آبیاری قطرهای " آمده است؛ مقاله 1، یک نوشته کلی در مورد کشاورزی است که در بخش مربوط به روشهای آبیاری، آبیاری قطرهای را به عنوان یکی از روشها شمرده و توضیح دیگری در مورد آن نداده است، در حالی که مقاله 2، یک مقاله تخصصی در مورد آبیاری قطرهای است که به صورت جامع انواع روشهای آبیاری قطرهای را برشمرده و توضیحات کاملی را با استناد به منابع مختلف در مورد هر یک از روشها ارائه داده است. پر واضح است که شما مقاله 2 را به عنوان منبع اطلاعاتی مرتبط شناسایی کرده و از آن برای انجام کار پژوهشی و یا ارائه کلاسی خود انتخاب میکنید.
موتور جستجوی گوگل نیز در سال های اخیر با استفاده از پیشرفتهایی که در عرصه یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی صورت گرفته، از الگوی مشابهی تبعیت میکند که در آن مدارک مرتبط با عبارت جستجو بر اساس میزان ربط ارزش گذاری شده و مدارک مرتبطتر به ترتیب در ردههای اول، دوم، سوم ... لیست نتایج بازیابی شده نشان داده میشوند. میزان ربط منابع اطلاعاتی هم بر اساس شاخص هایی خاص مثل تعداد دفعات تکرار عبارت مورد جستجو در یک مدرک خاص، محل قرار گیری آن عبارت در مدرک (مثلا در عنوان مطلب یا داخل متن) سنجیده میشود.
با بهره گیری از راهبردی مشابه، می توانیم همه نظریات ارائه شده در مورد یک پدیده خاص را ارزش گذاری کنیم. چنین رویکردی به ما اجازه خواهد داد که ضمن حفظ دیدگاههای مختلف، جلوی سوء برداشتها از پدیده نسبی گرایی را نیز بگیریم و الگویی را ارائه بدهیم که افراد ضمن آشنایی با نظریات مختلف، بتوانند از میزان انطباق هر نظریه با دنیایی که در آن زندگی میکنند اطلاع یابند.