liberalShadow
liberalShadow
خواندن ۶ دقیقه·۶ سال پیش

مبارزه‌ی مدنی: اعتصاب کامیون‌داران در آمریکا

جرقه‌ی اعتصاب سراسری منیاپولیس(Minneapolis) در سال 1934, با شروع اعتصاب کامیون‌داران زده شد. این اعتصابات توسط اتحادیه‌ی جهانی برادری کامیون‌داران(International Brotherhood of Teamsters) سازماندهی شد.

این نوشته کمی بلند است, اما مطمئن باشید خواندن آن منافع بسیار زیادی برای شما به عنوان یک شهروند ایرانی خواهد داشت.

پیش از اعتصابات

گروه کوچکی از کامیون‌داران عضو اتحادیه, گروه محلی 574 را تشکیل دادند. این گروه پس از سال‌ها تلاش برای سازماندهی کردن رانندگان به موفقیت کمی رسید.

هدف 574 ساختن اتحادیه‌ای برای همه‌ی رانندگان بود. فارغ از اینکه راننده‌ها مشغول فعالیت در چه صعنتی هستند.

قدرتی تماما علیه خواست مردم

به رسمیت شناخته شدن اتحادیه‌ای کارگری برای مردم منیاپولیس بسیار سخت بود. در آن زمان «اتحاد شهروندان» یا Citizens Alliance بزرگترین نیرو در برابر اتحادیه‌های کارگری بود.

اتحاد شهروندان متشکل بود از انجمنی از متمولان سرشناس و سیاستمداران راستگرای محلی. این گروه کاملا با اتحادیه‌های کارگری مخالف بود.از آنجایی که هم سیاستمدارن‌را پشت خود داشت و هم پول فراوان اعضا در دستانش بود, هیچ ابایی از به‌کارگیری خشونت علیه آن نداشت.

آغاز راه, اولین پیروزی

در فبریه‌ی سال 1934, 574 موفق شد که یک اعتصابات‌را به صورت موفقیت‌آمیز برگزار کند. این پیروزی باعث شد که هزاران کارگر به صورت گروهی به اتحادیه بپیوندند.

این اتفاق نه تنها اعضای 574 را بسیار زیاد کرد, بلکه اعتبار آن‌را هم به طرز چشم‌گیری بین رانندگان و کارگران انبارها بالا برد.

https://virgool.io/@liberalShadow/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D9%86%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-uffglnjdb4y6


در ماه می, یعنی حدود 3 ماه بعد, تعداد رانندگان و کارگران انباری که در اتحادیه بودند به 5000 نفر افزایش یافت.

اعتصاب آغاز می‌شود

اعتصاب روز شانزدهم ماه می شروع شد. خواسته‌های کارگران مشخص بود:

  • به رسمیت شناخته شدن اتحادیه
  • افزایش دستمزد
  • ساعات کاری کمتر
  • اتحادیه علاوه بر رانندگان کامیون, نماینده‌ی دیگر کارگران مراکز پخش هم باشد

اعتصاب باعث توقف تمامی کامیون‌ها در سطح شهر شد.

سازمان‌دهی اعتصاب

گروهی از مرکز فرماندهی اعتصاب با تعداد زیادی ماشین و کامیون شروع به گشت‌زنی در خیابان‌ها کردند تا مطمئن شوند هیچ کامیونی در حال حرکت یا بارگیری نیست. این گروه برای اینکه با اعتصاب شکنان اشتباه گرفته نشوند, نشان مخصوص اتحادیه‌را با خود حمل می‌کردند.

همچنین گروهی متشکل از 100 اعتصاب کننده مأمور شدند تا نشریه‌های روزانه‌ی اعتصاب‌را بین خانواده‌های اعتصاب‌کنندگان توزیع کنند و برای رفع مشکلات معیشتی پیش آمده برای آن‌ها همکاری کنند.

کمیته برای اینکه اعتصاب‌کنندگان‌را از اخبار و اطلاعات آگاهی کند, نشریه‌ای به نام:‌«The Organiser»را منتشر می‌کرد. این نشریه بین اعتصاب‌کنندگان, خانواده‌های آنها و افراد جامعه پخش می‌شد تا همه از اوضاع اعتصاب باخبر باشند.

گروهی از زنان حمایت‌گر و زنان اعتصاب کننده‌ها هم به یاری اعتصاب‌کننده‌ها شتافتند. آن‌ها تظاهرات روزانه‌را در مرکز شهر سازمان‌دهی می‌کردند, به تهیه‌ی غذا کمک می‌کردند و بیمارستانی کوچک برای مداوای زخمی‌ها ایجاد کرده بودند.

خشونت آغاز می‌شود

اولین اقدام خشونت‌آمیز در روز 19 می, یعنی 3 روز بعد از شروع اعتصاب, توسط پلیس انجام شد. پلیس به گروهی از اعتصاب کنندگان که سعی داشتند جلوی کارگران‌را بگیرند تا کامیونی‌را در مرکز خرید شهر تخلیه نکنند, حمله کرد.

این خشونت در روزهای بیست و یکم و بیست و دومم هم تکرار شد.

همه با هم متحد می‌شوند

در این زمان, دیگر کارگران منیاپولیس هم با رانندگان کامیون اعلام همبستگی کردند. حدود 35 هزار کارگر ساختمانی در اعتراض به خشونت‌های پلیس تظاهرات کردند و خواستار به رسمیت شناختن اتحادیه شدند.

اولین عقب‌نشینی در برابر اعتراضات

در روز 25 می, یعنی 9 روز بعد از شروع اعتصابات, کارفرمایان شهر بسیاری از درخواست‌های اعتصاب کنندگان‌را پذیرفتند.

اعتصاب‌کنندگان به کار برگشتند.

اوضاع بدتر از قبل می‌شود

چند هفته بعد از پذیرش خواسته‌های اعتصاب‌کنندگان, مشخص می‌شود که کارفرماها زیر حرفشان زده اند.

بسیاری از اعضای اتحادیه اخراج شدند. تنها در فاصله‌ی بین ماه می تا جولای, یعنی کمتر از 2 ماه, کارگران بیش از 700 مورد تبعیض‌را ثبت کردند.

کارفرماها به عهد دیگرشان هم وفادار نماندند و اجازه‌ی عضویت را در اتحادیه‌ به کارگران دیگر, به جز رانندگان کامیون, ندادند.

آتش دوباره از زیر خاکستر زبانه می‌کشد

روز هفدهم جولای, یعنی 31 روز پس از پایان دور اول اعتصاب, کارگران که دیدند به هیچ‌کدام از خواسته‌های قبلیشان نرسیده‌اند, دست به اعتصاب مجدد زدند.

اما این بار کار به راحتی دفعه‌ی قبل نبود.

نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 5 - صفحه‌ی اول
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 5 - صفحه‌ی اول

گلوله, آخرین حربه برای در هم شکستن مبارزه

3 روز بعد از شروع مجدد اعتصاب‌ها, در روز 20 جولای سال 1934 میلادی, گروه بزرگی از اعتصاب‌کنندگان توسط بیش از 100 مأمور پلیس به گلوله بسته شدند.

آنها در گوشه‌ی یک خیابان به دام افتادند و بدون اینکه هیچ‌کدام مسلح باشند به گلوله بسته شدند. از آن روز به عنوان جمعه‌ی خون‌آلود نام‌برده می‌شود.

در این تیراندازی, دو معترض به نام‌های John Belor و Henry Ness کشته و بیش از 65 معترض زخمی شدند.

نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی دهم - صفحه‌ی اول
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی دهم - صفحه‌ی اول

این حمله‌ی پلیس, اتحادیه‌ی کارگری منیاپولیس را به زانو در آورد. حالا آن‌ها به کمک دیگر اتحادیه‌ها هم احتیاج داشتند.

در اعتراض به کشتار پلیس, اعتصاب‌های کارگری مختلفی رخ داد. از بین آن‌ها می‌توان به اعتصاب یک روزه‌ی کارگران حمل و نقل اشاره کرد.

طبق گزارش «The Minneapolis Labour Review», جمعیتی بالغ بر 100 هزار نفر در مراسم تشییع Henry Ness شرکت کردند.

حکومت نظامی, آغاز قبول شکست توسط زمام‌داران

شماره 11 نشریه‌ی اعتصاب - صفحه‌ی اول
شماره 11 نشریه‌ی اعتصاب - صفحه‌ی اول

فرماندار Floyd B. Olson بلافاصله حکومت نظامی اعلام کرد. او همچنین 4 هزار نفر از نیروهای گارد ملی را در شهر مستقر کرد.اعتصاب ممنوع اعلام شد و کامیون‌هارا دوباره به راه انداختند.

اتحادیه که تلاش فرماندار را برای شکستن اعتصاب دید, در بیانیه‌ای اعلام کرد که همه‌ی مجوزها باطل شده اند و در راستای سرپیچی از قانون حکومت نظامی, کارگران سوگند خوردند که در تاریخ 1 آگوست دوباره به صفوف اعتراض بپیوندند.

دستگیری سرکردگان اعتصاب

در شب 31 جولای, شب پیش از آغاز مجدد اعتصاب, فرماندهان اتحادیه محاصره شدند و گارد ملی به آن‌ها حمله کرد. بسیاری از رهبران اعتصاب دستگیر شدند.

افراد باقی مانده, به جای ترسیدن و پنهان شدن, درخواست برگزاری یک تجمع عظیم برای درخواست آزادی رهبران اسیر را کردند.

نزدیک به 40 هزار نفر این درخواست‌را پذیرفتند. رهبران اسیر شده, آزاد شدند.

و سرانجام پیروزی

اعتصاب در تاریخ 21 آگوست پایان یافت. بالأخره پس از 97 روز مبارزه‌ی مدنی, کارفرما ها و «اتحاد شهروندان» بیشتر درخواست‌های اعتصاب‌کنندگان‌را پذیرفتند.

انتخابات اتحادیه در محل کار ها برگزار شد و تعداد بسیار بیشتری از کارگران به اتحادیه پیوستند. بسیاری از کارگران هم بعدا توانستند برنده‌ی داوری برای گرفتن حقوق بیشتر شوند.

«اتحاد شهروندان» از هم پاشید و تا پایان دهه‌ی 30, بسیاری از صنایع دارای اتحادیه شدند و کارگران زیادی به حقوقشان دست یافتند.

نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 37 - صفحه‌ی اول
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 37 - صفحه‌ی اول

این مبارزه‌ی طعم زندگی بهتر را به بسیاری از شهروندان منیاپولیس چشاند و بعدا سرچشمه‌ی بهبود زندگی بسیاری از انسان‌ها در جاهای دیگر شد.

رمز موفقیت اعتصاب

این اعتصاب توانست موفق شود. چون رهبران و همراهان آن صبر زیادی به خرج دادند. سال‌ها تلاش لازم بود تا بتوان به کامیون‌داران این جرأت‌را داد تا بپذیرند می‌توانند با مبارزه‌ی مدنی به حقشان برسند.

تلاش زیادی انجام شد تا پس از اولین اعتصاب موفقیت‌آمیز, جمعیتی را جمع کرد تا اعتصابات سراسری‌را با آن‌‌ها پیش برد.

در این میانه نقش خبررسانی و آگاهی بخشی صحیح و سریع‌را هم نباید از یاد برد. آگاهی‌بخشی‌ای که باعث شد بسیاری از افراد از صنایع و طبقات مختلف به این اعتصاب بپیوندند.

به علاوه, وقت‌شناسی و مسئولیت‌پذیری دیگر اعضای اجتماع در پیوستن به اعتصاب‌کنندگان باعث پیروزی نهایی شد. اگر آن‌ها به اعتصاب‌کنندگان اضافه نمی‌شدند, احتمالا پس از اولین دور سرکوب دیگر از مبارزه چیزی باقی نمی‌ماند.

در ادامه تصاویر روزنامه‌ی اعتصاب‌را قرار داده ام(برخی از نسخه‌ها لابه‌لای متن قرار داده شده‌اند که دیگر اینجا آن‌ها را نیاوردم). اگر چیز جالبی در آن‌ها یافتید که در متن نیامده بود, در بخش نظرات‌ با من و دیگر خوانندگان آن‌را درمیان بگذارید.

نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 5 - صفحه‌ی دوم
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 5 - صفحه‌ی دوم
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 9 - صفحه‌ی اول
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 9 - صفحه‌ی اول
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 9 - صفحه‌ی دوم
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 9 - صفحه‌ی دوم
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 10 - صفحه‌ی دوم
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 10 - صفحه‌ی دوم
شماره 11 - صفحه‌ی دوم
شماره 11 - صفحه‌ی دوم
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 37 - صفحه‌ی دوم
نشریه‌ی اعتصاب, شماره‌ی 37 - صفحه‌ی دوم
اعتصابکامیون‌داراناعتصابات سراسریمبارزه مدنی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید