ویرگول
ورودثبت نام
لیلا طیبی (صحرا)
لیلا طیبی (صحرا)
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

مینا آقازاده شاعر تهرانی

دکتر "مینا آقازاده" شاعر، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه و دکترای تخصّصیِ زبان و ادبیات فارسی، زاده‌ی دومین روز از مرداد ماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی در تهران است.

او در سال ۱۳۹۳ از دانشگاه علوم تحقیقات تهران فارغ‌التحصیل شده است.



◇ ︎فعالیت‌ها و سمت‌ها:

- مدیر عامل موسسه فن‌آوران خشت اول.

- عضو هیئت مدیره شرکت petex.

- دبیر کانون ادبی ققنوس.

- مدیر سایت شعر ایران.

- کارشناس ادبی سازمان فرهنگی هنری.

- مدرس دانشگاه آزاد اسلامی.

- مدرس دانشگاه علمی کاربردی خانه کارگر.

- مدرس دانشگاه سما.

- دبیر بزرگداشت کشوری پروین اعتصامی.

- دبیر همایش یک بیت عاشقانه ویژه‌ی زوج.های شاعر.

- داور جشنواره‌ی امین عالم محمد(ص)

- داور جشنواره کشوری هامون.

- داور جشنواره نوروزی شعر کوتاه.

- داور جشنواره‌های زمستان و بهار.

- داور جشنواره ملی کتاب.

- برگزار کننده‌ی صدها شب شعر با موضوعات متعدد.

- برگزار کننده‌ی ده‌ها سمینار تخصّصی با موضوعات ادبی، اجتماعی و فرهنگی.

- برگزار کننده‌ی بزرگداشت‌ها و نکوداشت‌های هنرمندان.

و...



◇ کتاب‌شناسی:

- با چتر به خواندنم بيا - نشر فصل پنجم.

- تو را به هيچ زبانی نمی‌توان برگرداند - نشر ايهام.

- ققنوس ۱: مجموعه‌ی شعرهای كلاسيك شاعران انجمن ادبی ققنوس - نشر مهر و دل.

ققنوس ۲: مجموعه‌ی شعرهای سپيد شاعران انجمن ادبی ققنوس - نشر مهر و دل.

- رساله در آداب جنگ و قانون مشق نظام در ایران دوره قاجار (بر اساس نسخه خطی شاره ۶۵۹ کتابخانه مجلس) - به همراه عليرضا يكانلوسرهنگ مرندی و يوسف بيگ باباپور - انتشارات انجمن تاريخ پژوهان مراغه و منشور سمير.

- بر امواج شعر و ادب (برگزیده‌ی متون نظم و نثر، تاریخ ادبیات، نگارش، سبک‌شناسی و...) - نشر سفير اردهال.

- تذکره زنان شاعره در ایران و هند: جواهرالعجایب (تذکره النساء) از محمد فخری هروی به همراه آیینه حیرت از منشر احمدحسین سحرکاکوروی - به همراه زهرا ابراهيم اوغلی خياوی و يوسف بيگ باباپور - نشر سفیر اردهال.

و...



◇ نمونه‌ی شعر:

(۱)

شکسته بودم و

هر تکّه از من

گوشه‌ای از خانه افتاده بود


خاطره‌ها برگ برگ

فرو می‌ریختند از چشمم

انگار پاییز از اتاقِ من شروع شده بود


بازیِ برگ بود و باد

وَ بارانی که بند نمی‌آمد

باید برای چشم‌هایم کاری می‌کردم


باید خودم را جمع می.کردم از کفِ اتاق

می‌بردم خیابان

می‌بردم کافه

می‌بردم پارک

اما پرچمِ پاییز در تمام شهر بالا رفته بود


انگار

درختان هم

می‌دانستند من شاعرم

ورق ورق برگ‌هایشان را زیر پایم می‌ریختند

تا چشم‌های بارانی‌اَم را شعر کنم


من اما

خودم درختی بودم

که بادها به شاخه‌هایم چنگ می‌زدند


آه

این فصل داشت تو را از من می‌گرفت

باید کاری می‌کردم

تو تنها برگی بود که از من مانده بودی

نباید

نباید می‌گذاشتم از شاخه‌ام بیفتی.



(۲)

تو بر نمی‌گردی؛

وَ این غمگین‌ترین شعر جهان است

که تر جمه نمی‌شود

یعنی تو را

به هیچ زبانی نمی‌توان برگرداند؟



(۳)

نگو دیر است!

نگو پل‌های پشت سرت را خراب کرده‌ای؛

هنوز هم اگر عاشقی،

می‌توانی

برای برگشتنت

دوست داشتنم را پُل کنی…



(۴)

مرا ببخش اگر

نتوانستم

بیشتر از این برایت جوان بمانم؛

تقصیر روزگار بود

روزهای نیامدنت را

روی دیوار صورتم خط می‌کشید…



(۵)

دوست داشتنِ ما

بازی برف و خورشید بود؛

هرچقدر عاشقانه‌تر می‌تابیدم،

محوتر می‌شدی…



(۶)

تابستان که رفتی

داغ بودم، نفهمیدم!

حالا که زمستان آمده

تازه می‌فهمم چقدر سوز دارد نداشتنت…



(۷)

جنگ، بی‌فایده بود عزیزم

رفتنت… تیرِ آخرت بود؛

من از ناحیه‌ی قلب و غرور و قلم شکست خورده بودم

دیگر با هزار سپاه عشق هم نمی‌توانستم

قلبی را که به تصرّف دیگری درآمده،

پس بگیرم

باید تسلیم می‌شدم،

باید به عقب بر می‌گشتم،

باید… در سنگر خاطره‌ها پناه می‌گرفتم و

عکس یاد تو را تا ابد به دیوار سینه‌ام می‌کوبیدم

از این جنگ فقط همین‌ها برایم غنیمت مانده بود…



(۸)

پنجره‌ها را ببند

پرنده‌ات که رفته باشد

کرکس‌های زیادی

دورِ احساس مرده‌ات

جمع خواهند شد…



(۹)

تا شهریور

روزهای سبزش را

در تقویم می‌گذرانَد، تو هم بیا

می‌ترسم ورق برگردد،

روزگار آن روی زردش را

زودتر نشان بدهد

وَ تو هنوز راهِ رفته را کوتاه نیامده باشی!

بیا که بادها

دست فصل‌ها را خوانده‌اند و

خبر از پاییز زودرس می‌دهند...



(۱۰)

قرارمان

همین بهار

زیر شکوفه‌های شعر ...

آنجا که واژه‌ها برای تو گل می‌کنند!

آنجا که حرف‌های زمین افتاده‌ام،

دوباره سبز می‌شوند

وَ دست‌های عاشقمان

گره در کار سبزه‌ها می‌اندازند

... قرارمان زیر چشم‌های تو!

آنجا که شعر

نم نم شروع می‌شود...




گردآوری و نگارش:

#لیلا_طیبی (صحرا)



تاریخ ادبیاتدانشگاه آزادهیئت مدیرهمینا آقازاده شاعرشعر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید