لی‌لی
لی‌لی
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

شلوار برای زنان، موی بلند برای مردان و پانچو برای هر دو جنس

شلوارهای کوتاه و گشاد جایشان را به شلوارهای بلند و تنگ می‌دهند و طرح‌ها جایشان را به نوشته... بازار صنعت مد بدون تغییر مداوم مفهوم شیک‌پوشی، کساد می‌شود؛ اما حتی در دنیای پر زرق و برق مد هم، زیبایی و پولسازی تنها بهانه‌ای نیست که طراحان را به نوآوری وا می‌دارد.

کمتر از صد سال قبل، یعنی زمانی که مد و طراحی لباس تازه پایش را به دنیای صنایع بزرگ باز کرده بود، انقلابی در طراحی لباس رخ داد. انقلابی که گرچه بعضی‌ها آن را تنها یک مد تازه می‌دانستند، اما نمی‌شد از کنار تاثیراتی اجتماعی آن با بی‌تفاوتی عبور کرد.

زنان خسته، مردهای معترض

در دهه ۵۰ میلادی، لباس‌های غیر جنسیتی به ابزاری برای اعتراض تبدیل شدند. ابزاری که پس از جنگ جهانی دوم نقش‌های تحمیل شده به زنان و مردان را زیر سوال می‌برد. زنان خسته از بار سنگین مسئولیت‌های خانواده و مردهای معترض به جنگ و عواقب آن، جنبش زنان را به مسیری تازه هدایت کردند. مسیری که بعدها صنعت مد هم از آن الهام گرفت. از دهه ۵۰ قرن نوزدهم، عبارت جنسیت (gender) که جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی مربوط به جنس (sex) را تشریح می‌کرد، مورد توجه قرار گرفت. عبارتی که بر یکسان نبودن ویژگی‌های زیستی با جنبه‌های اجتماعی-فرهنگی شخصیت فرد تاکید می‌کرد. جدایی مفهوم جنسیت از جنس، تلاش برای برابری زنان را به مسیر تازه‌ای وارد کرد.

اینجا همه ما شبیه هم هستیم

فروشگاه سلفریجز که این روزها به‌عنوان دومین فروشگاه زنجیره‌ای کالاهای لوکس بریتانیا شناخته می‌شود، اولین قدم را برای تغییر الگوی پوشش برداشت و چهره متفاوتی از خود را به مشتریانش نشان داد. سلفریجز سه طبقه فروشگاهش در خیابان آکسفورد را به مرکز خرید غیرجنسیتی (unisex) تبدیل کرد؛ جایی که برای زنان و مردان، لباس‌های مشابهی عرضه می‌شد.

خیلی زود موج پوشیدن لباس‌های غیرجنسیتی به تن مانکن‌ها گسترش پیدا کرد و طراحان بزرگی مثل «هایدر آکرمن» و «آن دم لمیستر» لباس‌هایی را طراحی کردند که برچسب زنانه یا مردانه رویشان زده نمی‌شد. این تجربه یا شاید آزمایش موقت، تنها یک انقلاب در بازاریابی یا حتی صنعت مد نبود؛ بلکه موجی بود که الگوی پوشش را تا سالها بعد تحت تاثیر قرار داد و حتی بر مفهومی که واژه‌های زن یا مرد تداعی می‌کرد هم تاثیر گذاشت.

تعریف مردانه از پوشش غیرجنسیتی

لباس‌های غیرجنسیتی در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، ابزاری برای محو کردن یا حتی زیر پا گذاشتن مرزهای جنسیتی (gender lines) بودند. اما نکته‌ای که در آن روزها کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت، تعریف مردانه دنیای مد از عبارت «غیرجنسیتی» بود. در آن روزها لباس‌های مردانه بر تن زنان دیده می‌شد و شلوار جای دامن‌های چین‌دار را می‌گرفت، اما هیچ مردی به نام «پوشش غیرجنسیتی» دامن به تن نمی‌کرد.

نقش‌های پر پیچ و تاب روی پارچه‌های ابریشمی

از زمانی که صنعت مد آمریکایی مورد توجه قرار گرفت، یعنی از سال ۱۹۶۸، جنبش غیر جنسیتی هم رد پایی از خود را در این صنعت به جا گذاشت. این شعله در راهروهای مد پاریس هم روشن شد. یعنی زمانیکه طراحانی مثل پیرکاردین، آندره کورجز و پاکو روبان، برابری در دنیای مد را با استفاده کردن از پارچه‌های ابریشمی، طراحی ساده، الگوهای گرافیکی و پارچه‌های مصنوعی جدید در لباس‌هایشان به تصویر کشیدند. در لباس‌های آنها هیچ پیش‌زمینه جنسیتی نشان داده نمی‌شد و هر دو جنس امکان برتن کردن یک نوع لباس را داشتند. این تغییرات آرام آرام به تبلیغات، کاتالوگ‌ها و حتی الگوهای خیاطی هم وارد شد و طراحان دیگر را به خود جلب کرد.

به دنبال این تغییرات، شلوار برای دختران، موی بلند برای پسران و پانچو برای هر دوی آنها، پذیرفته شد اما با همه این تلاش‌ها، هنوز هم والدین نگران شکستن این مرزها و تاثیر آن بر فرزندانشان بودند. در همین روزها، روانشناسان و جامعه‌شناسان تاکید می‌کردند که جنسیت یک مفهوم آموختنی است و محروم شدن یک جنس از نقش‌های مختلف، ضربه‌های عمیق و ماندگاری را به روان او وارد می‌کند. طراحان مد هم معتقد بودند که لباس‌های دست و پاگیر زنانه، مهر تاییدی بر قوانین دست و پاگیری هستند که زنان را محدود کرده و حق زندگی برابر را از آنها می‌گیرد و همه این بهانه‌ها برای ایجاد تغییر کافی بود.

ماشین برای ما؛ عروسک برای ما

تا قبل از این جنبش دختر بچه‌ها با اسباب بازی‌های مخصوص دختران بازی می‌کردند و پسربچه‌ها با اسباب‌بازی‌هایی که برای آن جنس تولید شده بود. اما از بعد از دهه ۷۰، کتاب‌ها و برنامه‌های تلویزیونی پسرانی را به تصویر می‌کشیدند که با عروسک بازی می‌کردند و دخترانی را نشان می‌دادند که ماشین ابزار بازی‌شان بود.

انقلاب فرانسه، پایان جنبش لباس‌های غیرجنسیتی مردانه

در همه این سالها، طراحان مد به دنبال شکستن قید و بندهای جنسیتی بودند. اما همچنان صنعت مد توان صرف نظر کردن از نمایش جذابیت‌های کلیشه‌ای جنسی را نداشت و جنبشی که برای برابری ظاهری زنان و مردان آغاز شده بود، آرام آرام به یک مد تازه شبیه شد. در سال ۱۹۹۹ زنان بلوزهای یقه‌دار، پلیورهای یقه اسکی و شلوارهای سرهمی را می‌پوشیدند اما همچنان برای نمایش جذابیت‌های کلیشه‌ای زنانه، دست به دامان آرایش متفاوت و زیورآلات زنانه می‌شدند.

حوالی سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۴، موج لباس‌های غیرجنسیتی هم رو به افول رفت. حالا طراحان، لباس‌های زنانه‌ای را به بازار وارد می‌کردند که شباهتی با لباس مردان نداشتند و در عین حال کاربردی و راحت هم بودند. صندل‌ها، دامن‌های گشاد یا لباس‌هایی با یقه هفت و باز که هم راحت بودند و هم جذابیت‌های کلیشه‌ای زنانه را به نمایش می‌گذاشتند، به بازار آمدند.

با این وجود، تلاش برای برابری ظاهری زنان و مردان، عمر کوتاهی داشت و شعله غیرجنسیتی شدن لباس مردان هم که با انقلاب فرانسه خاموش شده بود، حتی با تلاش مردان برابری خواه توان روشن ماندن را پیدا نکرد. پانچوها خیلی زود از کمد مردان حذف شدند و زنان هم بلوزهای یقه هفت را جایگزین یقه‌های کلاسیک مردانه کردند.

آتشی که خاکسترش هنوز اینجاست

از دوران اوج طراحی لباس‌های غیرجنسیتی تا امروز، الگوی پوشش زنان و مردان تغییرات زیادی کرده است. وارد شدن نقش‌های پر پیچ و تاب به لباس مردان و آمدن جلیقه‌ها و کت‌ها به کمدهای زنان، نگاه جنسیتی به پوشش را زیر و رو کرد. درحالیکه مردان در دوره‌ای تجربه پوشیدن کت‌های اسپورت خز دار را هم پشت سر گذاشتند، اما بعد از چند سال، بار دیگر به پوشش رسمی کت و شلوار و کراوات برگشتند. گرچه این روزها مردی به سبک دهه هفتاد میلادی با پانچو به مهمانی نمی‌رود، اما نمی‌توان انکار کرد که این روزها لباس‌های غیرجنسیتی در دسترس‌تر بوده و از نظر اجتماعی هم بیش از پیش پذیرفته می‌شوند.


منبع: theatlantic

فمینیسمجنبش زنانمدطراحی لباسزنان
اینجا تحریریه شلوغ روزنامه نیست؛ ولی هنوز یه میز یک در یک و یه صفحه‌کلید دارم. روی کلیداش که می‌کوبم، کلمه‌ها پشت هم قطار می‌شن.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید