اگر کسی آمد کلمه امید را شعار انتخابانی خودش کرد،از او فرار نکنید یا به او بد نگویید یا او را مسخره نکنید.از او خواهش کنید کلمه دیگری را انتخاب کند چون امید آخرین تیر ترکش است، به خصوص وقتی پیش از این به همه کلمه های مورد علاقه دست درازی شده یا معنی کلمه یک جور دیگر نمایانده شده یا آنقدر از یک کلمه استفاده ناروا شده که دیگر نمی شود از آن استفاده کرد!
در چنین شرایطی کلمات را نابود نکرده ایم،کلمات را به یک بدافزار قوی تبدیل کرده ایم.
پیش از این هر بلایی به واسطه بدبینی مردم سرشان می آمد یا به واسطه مدیریت کسانیکه اصلا نمی دانستند مدیریت چیست و البته خود مردم آنها را انتخاب کرده بودند،می شد گفت که مثبت اندیش باشید یا امید داشته باشید.اما امروزه این کلمه برای ما تبدیل به یک بدافزار شده ولی اینجا دیگر نباید پا پس کشید!
چون کلمه امید کلمه ذاتا قشنگی است،از هر کجا و هر رویداد و اتفاقی هم که ریشه گرفته باشد،باز کلمه قشنگ و خوش آهنگی از آب در آمده.اگر آن را بخواهیم دور بیندازیم درست کردن یک کلمه به همین قوت و قدرت کار سختی خواهد بود شاید هم طول بکشد بتوانیم معادل درخوری برای آن بسازیم.
مساله دیگر این است که این کلمه اسم تعداد زیادی از مردم ماست که پدرو مادرشان به دلایلی غیر سیاسی اسم پسرشان را گذاشته اند،امید.
حالا با دور انداختن این کلمه نمی شود این افراد را امید صدا زد و در عین حال مدعی شد این کلمه معنی ندارد.
نمی شود هم اسم این همه آدم را عوض کرد.اسم را عوض کنیم چه بگذاریم؟حسن؟ اسحاق؟ جواد؟ محمود؟چه؟
نمی شود به زور اسم همه را از شناسنامه پاک کرد و به جای امید نوشت مثلا فریدون.
کلمه امید را باید نجات داد ما به این کلمه نیاز داریم.هر جا در زندگی خوب نبوده ایم، این کلمه برای ما کار کرده است،برای ابعاد شخصی و فردی و خانوادگی مان برای دوران کودکی و جوانی.
پس نمی شود چنین کلمه ای را به راحتی از دست داد،نمی شود آن را دست بادهای بی تدبیری داد تا با خودش به هر کجا خواست ببرد.
امید کلمه چشم نوازی است، آدم را می برد به حالهای خوش.به رویاهایی که در سر داریم و می دانیم با امید می توانیم قطعا آنها را عملی کنیم.
ما باید حرمت واژه امید را بیش از پیش بدانیم.این کلمه سالها پیش از ما زندگی کرده است، بی آنکه بخواهد نگران دست اندازیها و طمعها و ناکارآمدیها بشود.
حالا تک تک ما باید به امید،امید بدهیم که می تواند امتیازهای از دست رفته اش را بازیابی کند،می تواند جوری بشود که باز با دیدنش برق توی چشمهایمان، به دیگران شادی و انرژی بدهد.
همانطور که زندگی بارها قویتر از مرگ است،امید هم از همه سیاستمداران و ناکارآمدها قویتر است و همیشه می ماند. فقط باید این روزها بیشتر مراقبش باشیم.هم مراقب امید، هم مراقب هر کلمه دیگری که ممکن است مورد طمع واقع شود.
طمع یک یا چند صندلی،طمع قدرت داشتن و متوهم بودن.طمع بهتر و باهوش تر و محق تر بودن.
ما باید خودمان مراقب داراییهای معنوی مان باشیم.