سلام دوست من امیدوارم حالت خوب باشه .
پست امروز من نه تو مبحث برنامه نویسیه و نه تو مبحث امنیت اطلاعات و ... امروز میخوام درمورد طرز برخورد با ما برنامه نویس ها صحبت کنیم.
چگونه باید سر صحبت را با یک برنامه نویس باز کنیم ؟
بزارین با یک خاطره شروع کنم :
ما توی تیممون یه فرد جدید آوردیم تا کار های تست و پردازش اطلاعات ما رو انجام بده. کارش خیلی خوب بود و خیلی راحت تونست توی اولین جلسه باگ های حیاتی و مهم سیستم ساخته شده رو پیدا کنه ولی خب یه مشکل اساسی داشت.
اون مشکل این بود که توی جلسه اول نتونست با بچه های تیممون ارتباط درستی برقرار کنه و بچه ها هم تا اخرین روزی که با ما همکاری میکرد به حرفاش زیاد اعتماد نمیکردن.
توی اولین روز کاری خودش خیلی راحت و بدون جلب اعتماد اولیه شروع کرد به صحبت کردن و در مورد کاربرد های خودش تو بقیه شرکت ها حرف زدش و حرف زد و حرف زد.
اون روز خیلی خوب پیش رفت و تا اخرین تایمی که بود هیچکس بهش هیچ بی احترامی نکرد اما چرا بچه ها به حرفش زیاد گوش نمیکردن ؟
برنامه نویس ها یک سپر دفاعی دارن به اسم اعتماد اولیه . این سپر به حدی قویه که تو یک لحظه میتونه یک فرد رو از چشم یک برنامه نویس بندازه و یا بر عکس اون رو یک فرد با درجات پایین تر مورد تایید قرار بده.
این دوست ما نتونست اعتماد اولیه برنامه نویس های تیم رو بدست بیاره و متاسفانه بچه ها معاشرت با ایشون رو وقت تلف کردن تلقی می کردن.
پس اولین موضوع اینه که باید اعتماد اولیه یک برنامه نویس رو بدست بیاریم اما چجووری ؟
بر خلاف ادعا برنامه نویس ها زندگی هر برنامه نویس مثل یک نخ به دور کد ها و الگوریتم ها پیچیده شده و هر برنامه نویسی طبق رفتار وسبک کد زدن خودش با بقیه رفتار میکنه.
برای نزدیک شدن به یک برنامه نویس باید به این الگو اون حمله کرد یعنی در بر خورد اولیه با اون در مورد کد ها و نوع نگارش و تکنولوژی نباید حرف زد بلکه باید درمورد خلاء هایی که کد در زندگی یک برنامه نویس به وجود آورده صحبت کرد و نظرشونو در رابطه با این خلاء ها پرسید ولی یادتون باشه نه در حدی که فکر کنن دارین به حریم شخصیشون نزدیک میشین.
راه دوم برای نزدیک شدن اینه که اون ها رو با هنر های خلاقانه آشنا کنین . کمتر برنامه نویسی میشناسم که عاشق یک نقاشی نباشه. این راه حدودا ۸۰ درصد مواقع جواب میده مخصوصا در مورد برنامه نویس های سمت سرور که واقعا کمبود گرافیک و هنر های خلاقانه در زندگیشون موج میزنه.
و راه سوم ایجاد یک محیط ایزوله شده و قابل اطمینان برای آنها . عموما برنامه نویس ها خیلی روی زندگی شخصیشون حساسن انقدری که خیلی وقتا خیلی چیز ها رو پنهون میکنن تا از میحط ایزوله شده خودشون محافظت کنن و این شمایین که تصمیم میگیرین چجوری برنامه بچینین تا این محیط رو برای اون اماده کنین.
و راه اخر اینه که تا میتونین از اون با بحث هایی سر مذاهب یا سیاست نکنید. برنامه نویس ها عموما انسان های تجربه گرایی هستن و خیلی سخت چیز هایی که با علم هنوز ثابت نشده رو قبول میکنن.
یه جورایی خط قرمز هر برنامه نویسیه البته برنامه نویس هایی پیدا میشن که برعکس عمل کنند و دین و مذهب رو وارد کد کرده باشن و حتی اسم متغیر ها رو هم اسم امام ها و ... بزارن.
یه نصیحت : از این دسته اخری فرار کنین
و در انتها ممنون که تا آخر این مقاله رو خوندین و بخش دومش رو به زودی آماده میکنم.
شاد و پیروز باشید
#localho3t