احساس میکنم در زمینه برائت از شرک جدی نیستم... چه پیامی دارید؟
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
ترجمه کفایت میکند...
میدانم بیچاره میشوم اگر از شرک برائت نکنم زیرا شاطین چون خون در ما جریان دارند و ما را به سمت آن میکشند... ولی ایمان لازم برای مقابله با اینهمه هجمه احساس نمیکنم... پیام شما چیست؟
وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا
ترجمه کفایت میکند...
میدانم مرتب داریم در مورد این مسئله صحبت میکنیم و من فقط لجاجتم بیشتر میشود زیرا تحملم کم است... تحملم به این سادگی ها زیاد شدنی نیست...
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ
ترجمه کفایت دارد...
میترسم آدم نشوم اگر از من روی برگردانی... یعنی اگر روی برگردانی بر اثر فقر به سمت تو می آیم یا اینکه بازهم باید کار دیگری بکنم؟
كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
(سخت گیری محض نداریم پس) در مسیر تغذیه روحیه دینی جدی باش زیرا در اعمال این نظر جدی هستی...
چه چیزی روحیه من را تغذیه میکند؟
نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ
هر طور دوست داری به سمت خدا بیا...
چه کار کنم استراتژیک تر پیش بیایم؟ استراتژی ام چیست؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ
خواندن کل سوره مدثر و در کل یعنی توسل به اسرار شب زنده داری و پیش زمینه سازی برای جدی گرفتن هشدارها در روز...
اما در شب زنده داری کسل هستم... اگر کم بخوابم تحملش را هم نخواهم داشت چون خیلی شلم...
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
منظور شما اینست که این یورش خباثت نفس به خودم را با مقابله به مثل تلافی کنم؟ تا زمانی که به من آسیب میزند من هم محرومش کنم بفهمد نباید به هسته عبادت شب دست درازی کند تا تربیت شود؟
أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ
بهانه هایی که نفس برایت می آورد که اگر چنین و چنان کنم به خداوند نزدیک ترم را دور بیانداز و فریبش را نخور... مسلما دین خالص از آن خداست پس اجازه بده حکم خداوند در این اختلاف تعیین کننده باشد...
زورش زیاده...
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
نگاهت در اجرای مسائل ایمانی نگاه پرچمداران نهضت ابراهیمی باشد...
کجا هستند برویم محفلشان تا این نگاه را حس کنیم و پیرو باشیم؟
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
این ویژگی ها را دارند (پیدایشان کن)...
ایده ای ندارم کجا هستند...
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ
میدانیم راست و دروغ در حرفت قاطی است... (یعنی تلاش نکردی)
به صحبت در این مورد ادامه دهیم یا بیخیال ؟
هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ
نگاه همین است که گفته شد... شبیه سازی این نگاه هدایت و رحمت است برای گروهی که اهل یقین هستند...
احساس میکنم اگر صبر کنم و ادامه دهیم و همانطور که دوست دارم پیش بیایم و انقدر فشار نیاورم چیزی از دست نمیدهم جز اینکه عذاب وجدان تحمل کنم... دوست دارم عذاب وجدانم بیشتر شود تا راحت تر فشار تحمل کنم... چه پیامی دارید؟
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ
عذاب وجدانت از این بیشتر بشود طبیعت مادیاتت خورد میشود... (نمیشود عذاب وجدان را خیلی زیاد کرد)
درست فهمیدم؟
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
دیگه از این واضح تر بخواهیم بگوییم باید خودمان بیاییم پیشت (معلومه که درست گفتیم...)
نظرم عوض نمیشود... نه اینکه نخواهم... قدرتش نیست... عناصر ذهنیتم نیاز به یک آتش سهمگین دارند تا ذوب و چکش خوار بشوند ولی اراده ام شمعی بیشتر نیست...
أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ
ترجمه کفایت دارد...
چطور نور قرار میدهی برایم؟
لَقَدْ أَنْزَلْنَا آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
ترجمه کفایت دارد... یعنی صحبت بس است و دیگر قضیه با تو نیست و با خداست اگر پیرو نشانه ها نروی نرفتی کار صحبت کردن تمام شد!
صحبت بعدی مان چه باشد؟
يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ
قیامت و تجربه آن وانفسا و شبیه سازی اینکه اگر کارها برای خدا بشوند چه میشود...
مگر قرار است من مصیبت قیامت را بیشتر از لحظات کمی درک کنم؟
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا
بله شک نکن ولی بهتر است به غیب تکیه نکنی و منظور ما را بفهمی... (یعنی آیا مصیبت دیدن دیگران برایت کافی نیست...)
مگر من میتوانم در تغییر حجم مصیبت هایی که به دیگران وارد میشود تاثیر بگذارم؟
أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ
نه کاره ای نیستی اگر میشد میکردی... (پس نکته اصلی چیز دیگری است)
میترسم راجع به قیامت نظریات اشتباه بدهم و عده ای خوششان نیاید!
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ
شبیه سازی جهان با یافته های خلل ناپذیر و از روی دانایی محال نیست پس شبیه سازی قیامت هم اگر درست پیش بروی سخت نمیشود...
آخر سر نخ خوبی از قیامت ندارم... فقط میدانم از همان ابتدا در محیطی بیابانی هستیم و بعدش به جهنمی وارد میشویم و کسی که آتش اراده اش آنقدر قوی باشد یا بشود که بتواند عذاب جهنم را در درون خودش برای استعداد های گناهکارانه هفت طبقه ای بیافریند و این استعداد ها به سبب این آتش اراده به تکاپویی بیافتند که آسیب های بهشت را کاملا از آنها دور کند آنها خواهند توانست به بهشت پا بگذارند... پس قیامت تمام شدنی نیست منتهی طوری نهادینه شده است که کسی که آن را رد کند دیگر با خودش استعداد آسیب های مزاحم با صدق ولایت فقهی را به بهشت نیاورد... تنها پکیجی که این استعداد ها را زیر آتش اراده خفه میکند محبت علی است. اما محبت علی به سبب اینکه میتواند با عشق ملعونانه به علی مشتبه شود و تحت الشعاع قرار گیرد فتنه ای است که حتی پیامبر را مجبور به تقیه و امساک در بیان فضائل او کرده است...