یکی از مهمترین مسائل اجتماعی موضوع همسر و همسرداریست موضوعی که اکنون متاسفانه باعث ضربههای شدیدی به بطن جوامع گردیده است، ازدواجهایی که عموماً ناموفق و طولی نمیکشد منجر به جدایی میگردند وگاه صدمات جبران ناپذیری را به اعضای جامع (از خانوادههای زوج و زوجه تا فرزندان آنها) وارد میآورد.
این مسئله از جنبه های مختلف قابل بررسی است که در اینجا میخواهم کمی به جنبه شناخت همسرها از هم بپردازم.
در حال حاضر بسیاری از روابط در محیطهای کار یا تحصیل رقم میخورند و در شهرها و یا روستاهای کوچیک و یا در برخی مناطق رسم و سنن قدیمی خود را حفظ نموده و خانوادهها تعیین کننده هستند برخی از ازدواج ها نتیجه تعیین و تکلیف های قدیمی خانواده و یا نتیجه برخی از تصمیمات بزرگان خانواده است که در هر دو حالت در عصر حاضر اکثر مواقع ازدواج سازندهای را به بار نمیآورد.
اما در این میان چه ازدواجها نتیجه تصمیمات بزرگترها و یا والدین و یا گزینش خود افراد یا به هردلیل دیگر باشند برخی امورست که به دست زوج و زوجه میباشد که روی سخن هم با آنهاست.
در ازدواج هایی که در توسط بزرگترها برنامه ریزی میگردند دو حالت پدیدار میشود یا به دلیل نامگذاریها از دوران کودکی میان دونفر محبت و دوستی و به قول امروزی ها عشق پدیدار میشود و آنها متمایل به هم دیگر میگردد یا تمایل به هم پیدا نخواهند کرد و علاقهای هم به برقراری ارتباط ندارند.
در صورتی که گونه دوم باشد به هر صورت که شده باید جلوی آن ازدواج گرفته شود تا مبادا به معضل و مشکل بزرگتری برای جامعه تبدیل گردد چون تاثیر یک ازدواج ناموفق نه تنها بر یک یا دونفر بلکه بر تمامی خانواده و اقوام طرفین غالب میآید. (در این باره نمیخواهم چیز بیشتری بگویم چون سخن اصلی من درباره نوع اول است).
در نوع اول اگر به دلیل نامگذاری به مرور زمان میان دختر و پسر عشق و علاقه ایجاد گردید باید مراقب باشند چون این اتفاق مقطعی بوده و ممکنه است نتایج جبران ناپذیری به بار آورد، دختر و پسری که آینده آنها توسط خانواده هایشان برنامه ریزی گردیده و میان خود آنان هم الفت و عشق ایجاد گردیده باید بسیار مراقب مسئله باشند، چون ممکن تا زمان ازدواج هرکدام به نوعی حقیقت درونی خود را کتمان و یا پنهان نمایند و در نتیجه این پنهان کاری ممکن است بر زندگی آینده آنها تاثیر بگذارد. پس آنها باید با کمال احتیاط قدم به جلو برداشته و تمام و کمال درباره شخصیت های درونی، علائق و روحیات، عواطف و رفتارها و .... بایکدیگر همکلام شده و آنها را به اشتراک بگذارند تا جامعترین آگاهی را نسبت به تمامی ابعاد شخصیتی و علائق شخص برای طرفین واضح و روشن گردد، در طول زمان تلاش نکنند که مسائل را قلب نموده یا پنهان و کتمان نمایند که نتیجه آن برای خود آنان خوشایند و غیرقابل بازگشت خواهد بود و در آن زمان است که مصداق «پشیمانی دگر سودی ندارد» میگردند.
متاسفانه در حال حاضر بخصوص در جامعه خود شاهد اینگونه کتمان های از جانب افراد حتی افراد تحصیل کرده هستیم و این بیماری (کتمان و پنهانکاری) در میان روابطی که در دانشگاه یا محل کار هم پدید آمدهاند هستیم، جوانان ما (چه دختر و چه پسر) جهت دلبری و جلب تمایل طرف مقابل از هیچ گونه تلاشی جهت رسیدن به هدف خود دریغ نکرده به همین سبب از بسیاری مسائل در دروان حساسی که در انتظار ازدواج هستند چشم پوشی میکنند اما دریغ از آگاهی به این مسئله که روزی این چشمپوشی ها برای آنان و جامعه گران تمام خواهد شد و آن زمان است که دیگر پشیمان شدن و یا تمنای بازگشت به عقب به مصداق روز قیامت که ندای «یا لیتنی قدمت لحیاتی» سرمیدهیم، نتیجهای دربر نخواهد داشت.
پس ای جوانانی که در عصر حاضر دم از عشق و عاشقی میزنید چه عشقی که مدعای کسب آن را دارید و یا چه آنکه به شما تحمیل گردیده اما به پذیرش آن تن دادهاید!! پس مراقب باشید، سیرت واقعی خود را به نشان دهید، چون هیچ ازدواجی با فریب به نتیجه نخواهد رسید، دروغ و کتمان شاید تا مدتی حلالِ مسائل و موضوع باشد اما طولانی مدت آزاردهندهتر و مُخَرِب تر از آن چیزی خواهد شد که میپندارید.
در زمان روابط (چه آشکار و چه پنهان خود) تمام واقعیتهای دورنی و بیرونی خود را در اختیار طرف مقابل بگذارید و به آن شخص اجازه دهید که با آگاهی کامل تصمیم بگیرد، بدانید که زندگیای که با شناخت کامل پذید آمده باشد و شخصی که براساس شناخت کامل به زندگی شما وارد میشود زندگی دلپذیرتر و بهتری برای شما رقم خواهد زد تا رابطهای که برمبنای کتمان و پنهان کاری و بر پَی کجی بنا نهاده شده است.
بدانید آنکس که واقعیت شما را میپذیرد مستحق محبت و دارنده آن میگردد و در سراسر میسر و فرازو نشیبهای زندگی در کنار شما خواهد بود و هرجایی که نیاز داشته باشید در پشت سر، شما را به جلو سوق خواهد داد و برترین حامی شما خواهد گردید.
بدانید که آنکسی که با شناخت شما را پذیرفته است بهتر از هرکس دیگری شما را درک خواهد نمود و در سختترین مشکلات چنان نیرویی به شما میبخشد که هرچند در آغاز مشکل اما ایمن و موفق از موانع زندگی گذر خواهید نمود.
بدانید همسری که شناختی از شما نیافته و درباره مسائلی که حق وی دانستن و شناختن بود در مشکلات یار و همراه شما نخواهد بود بلکه صدمات بیشتری بر شما وارد خواهد نمود و هیچگاه شما را درک نخواهد کرد و برای مشکلات شما ارزشی قائل نخواهد بود.
بدانید هنگام برخورد با موانع زندگی اگر همسر شما شناخت واقعی داشته و با آگاهی کامل همقدم شما گردیده همراه شما خواهد شد و قدرت مضاعفی به شما خواهد بخشید و هنگام پرش از موانع کمک و یاری دهنده شما خواهد بود اما بلعکس همسری که در اوان جوانی تنها هدفتان دستیابی به او بوده حال به هرنوع، پس از ازدواج نه درکی از شما دارد و نه حامی مناسبی در مشکلات و موانع برای شما خواهد بود بلکه برعکس هنگام اراده شما جهت جهش از موانع زندگی بدتر شما را به زمین خواهد زد و یا کاری خواهد کرد که زحمت گذر از مانع دوچندان شود و یا مانع را چندبرابر خواهد ساخت.
پس از دختر و پسر دانشجو و یا کارمند و یا کسانی که تن به ازدواجهایی میدهید که از پیش برنامه ریزی شده هستند مراقب باشید، باهمدیگر صادق باشید بگذارید طرف مقابل شما را انتخاب کند اگر شما او را انتخاب نموده اید، اجازه دهید آزادانه و آگاهانه تصمیم بگیرید چون سخن از یکی دو ساعت و چند ماه نیست بلکه سخت از سالها همراهی و همقدمیست.
بدانید اگر همسرتان (چه مرد چه زن) شما را درک نکنید عاملی که به دلیل کتمان یا غفلت خود شما بوده است چون تنها میل و تمایش شما دستیابی به آن بودی چهرهای دیگر از زندگی را خواهید دید پس هیچگاه فریبکار و دروغگو و کتمان کننده نباشید که این ویژگی ها از بدترین خصلتها و ویژگی ها هستند که تأثیر آنها بر خود شما خواهد بود.
شاید برخی از جوانانی که ازدواج آنها از پیش برنامه ریزی شده است بگویند که کاری از آنها ساخته نیست و ... میگویم: این طور نیست شما این حق را دارید که همدیگر را بشناسید، حق اینکه طرف مقابل آشنایی تام به شما پیدا کند در دستان خود شماست و اجازه آن هم با شماست، در جهت دستیابی به کسی دروغ و کتمان را سرلوحه خود قرار ندهید هدفتان را زندگی آینده خود بسازید نه دستیابی به یک شخص.
بدانید عشق چیزی جز یک موقعیت نسبی و مقطعی نیست.
اگر نخواهم بگویم که عشق دروغ و هوسی جنسی بیشتر نیست اما به سادگی میتوان این را در یافت که عشق یک موقعیت و شرایط خاصی است که برای دو نفر ایجاد میشود و انعطاف پذیر و قابل تغییر است و ممکن است در هر مقطعی جایگزین بیابد، عشق مدینه فاضله و یا وحی منزل یا حقیقت انکارناپذیر نیست. عشق یک حادثه است که ممکنه است پس از رخداد اول بارها و بارها صورت پذیرد و ممکن است حتی در مواقعی پس از سالها گذر نوع شدیدتر این حادثه به وقع بپیوندند و در عصر حاضر عشق چیزی جز دروغ و توطئه جهت فریب نیست، فقط کافیست در کلاسهای درس یا محل کار و بخصوص در فضای مجازی و صفحات مجازی سیر نمایئد تا انبوهی از عشقهای آبکی و افراد چندعشقی را ببینید، افرادی که برای همه دلبری میکنند برای همه جانفدا هستند و اگر هرکدام را از دست بدهند میمیرند اما هفت نه هفتادجان دارند و به قربان کسی از جنس مخالف میروند، این افراد چند عشق اول دارند و دهها و شاید صدها زاپاس؛ چنین افرادی همچون علف هرز و پیچک هستند که در هر فضایی رشد و بر/از تن هرچیزی بالا میروند آن هم تنها جهت ترقی یا ارتزاق خود و برای میزبان و طرف مقابل ارزش و اعتباری قائل نیستند، خلاصه کدام مصداق واقعی انگل هستند، انگل جامعه.
نگارنده: میثم بارانی
شنبه - ۱۷ فروردین ۱۳۹۸ (۱۳۹۸/۰۱/۱۷)
السبت - ٣٠ رجب ١٤٤٠ (۱۴۴۰/۰۷/۳۰)
Saturday - 2019 06 April (2019-04-06)
لینک مطلب در سایت