احتمالا همه این عبارت رو شنیدیم که "طرف رد داده" و دیگه انگیزه ای برای ادامه کار نداره. ولی رد دادن واقعا چیه و چرا اتفاق میافته. در این مطلب می خوام با استفاده از یک مفهوم در علم مقاومت مصالح در مورد رد دادن بیشتر توضیح بدم.
هر فردی وقتی در معرض مشکلات و فشارها قرار میگیره، در ابتدا سعی می کنه مقاومت کنه. البته مقدار این مقاومت و ایستادی و زمانی که فرد میتونه در این حالت قرار بگیره، بین افراد کاملا متفاوته. اما وقتی شدت فشارهای اطراف بیشتر بشه و زمان قرار گرفتن در اون شرایط بالا بره، معمولا اون شخص سعی می کنه با تغییر در کارها و رفتارهاش از شدت فشار کم کنه.
بعضی وقتا این فشارها در زندگی باعث میشه که آدمها تغییر کنن و بعضا به انسان بهتری تبدیل بشن. ولی شرایطی هم هست که فشار و مشکل باعث بی انگیزه شدن و بریدن اون طرف میشه. فرق این دو حالت رو شاید با توضیح در مورد منحنی تنش و کرنش(یک مفهوم در مهندسی) بیشتر بفهمیم.
توی این منحنی محور عمودی تنش(مقدار نیرو تقسیم بر سطح) هست که ما می تونیم اون رو به عنوان فشارها و مشکلات در نظر بگیریم و محور افقی کرنش(تغییر شکل) هست که اون رو می تونیم به تغییر رفتار در انسان ها تشبیه کنیم.
همونطور که در قسمت سبز رنگ میبینید اگه یک ماده در معرض تنش و فشار قرار بگیره، و این مقدار تا نقطه A و نهایتا B ادامه پیدا کنه(که به حد تناسب و نقطه تسلیم معروفن)، بعد از اینکه فشار و تنش از بین بره به اندازه و شکل اولش بر می گرده. به این قسمت ناحیه الاستیک میگن. در واقع آدمها هم تا یه حدی وقتی در برابر فشار و مشکلات قرار بگیرن، بعد از رفع مشکل همون آدم قبلی میشن و رفتارشون عوض نمیشه.
اما اگه فشار و تنش بیشتر بشه، به قسمت صورتی رنگ منحنی میرسیم که اونجا ناحیه پلاستیک هست و اون جسم تغییر شکل دائمی میده. یعنی وقتی نیرو رو هم ورداریم اون تغییر شکل همچنان باقی می مونه. برای مثال وقتی به یه ورق آهن بیشتر از یه مقدار نیرو وارد کنید، ورق خم میشه و همون جور میمونه. اما اگه به همون ورق فشار کمی بیارید، بعد از اینکه فشار رو برداشتید به حالت اولش بر می گرده.
در مورد انسان هم داستان کاملا مشابه هست. شاید شما هم دیده باشید آدمهایی که تو زندگی سختی زیادی کشیدن، حتی وقتی به وضعیت بهتری دست پیدا کردن، بازم رفتارشون با بقیه فرق داره.
کسایی که برای بهتر شدن قدم برمیدارن و می خوان رفتارهای بدشون رو اصلاح کنن مجبورن وارد فاز پلاستیک بشن تا بتونن در رفتارشون، تغییر دائمی و موندگار ایجاد کنن.
اما نکته خیلی مهم اینه که اگه این فشار ها و تنشها دائم بشه و از یه حد بگذره، اون جسم به نقطه E که بهش نقطه شکست میگن میرسه و به دو یا چند قسمت تقسیم میشه. مثل وقتی که یه نایلون رو انقدر میکشید تا پاره بشه. اینجا هست که میگیم طرف رد داده. یعنی دیگه نمیشه در اون مورد خاص بهش فشاری وارد کرد چون واکنشی نشون نخواهد داد.
حالا چاره چیه و چکار کنیم که به حالت رد دادن و بیخیالی نرسیم؟
به نظر من اگه از همین منحنی تنش و کرنش الهام بگیریم، بهترین کار اینه که اگر فکر می کنیم قراره مدت زیادی در شرایط سخت باشیم و وضعیت ممکنه جوری بشه تا تغییراتی در ما ایجاد بشه، قبل از رسیدن به حالت شکست، حتما حتی شده برای یک مدت کوتاه خودمون رو از اون شرایط خارج کنیم. سفر، ورزش و فعالیت های مشابه خیلی می تونه کمک کنه تا ما در عین حال که بهتر میشیم، به اصطلاح"رد ندیم"
البته همونطور که این منحنی برای مواد مختلف فرق داره، برای آدمها هم متفاوت هست و هر کسی شرایطش با بقیه فرق داره.
یک لیدر خوب، مدیر خوب و یا معلم خوب وقتی که می خواد در شخصی چیزی رو تغییر بده، باید بدونه کی فشار وارد کنه و چه زمانی باید به اون فرد استراحت بده تا بتونه این تغییر رو به صورت مداوم ایجاد کنه.