م. ایهام
م. ایهام
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

زیرخاکیا¡


ɴʀsᴏᴘ
ɴʀsᴏᴘ



i'm tired this life

I am tired of this life
I am tired of this love
A love that is dusty without obligations
I am tired of this day that is night
I am tired of this incurable pain
From only breathing without you
I'm tired
Tired of new words
From bitter memories
I can't do it anymore, I can't
yes i am tired
Tired of these thoughts
Tired of these poems
Tired of this weightlessness
Tired of this confusion
yes i am tired
Tired of this life
tired of this love
Tired of this day and night
Tired of walking, left and right
Tired of the dark dream
tired of writing
more tired than tired
yes i am tired
!! توجه!!: این شعر رو فارسی نوشتمو با ترانسلیتر ترجمه‌ش کردم:!!

ترجمه: من خسته‌ام از این زندگی
خسته‌ام از این عشق
عشقی که بی تکلیف، غبارآلود مونده
من خسته‌ام از این روزی که شب هست
من خسته‌ام از این درد بی درمان
از تنها نفس کشیدن بدون تو
من خسته‌ام
خسته از حرفای جدید
از خاطرات تلخ
دیگه بیشتر از این نمیتونم، نمیتونم
آره من خسته‌ام
خسته از این فکرها
خسته از این شعرها
خسته از این بی وزنی
خسته از این سردرگمی
آره من خسته‌ام
خسته از این زندگی
خسته از این عشق
خسته از این روزِ شب
خسته از راه رفتن، چپ و راست
خسته از رویای تاریک
خسته از نوشتن
خسته تر از خسته
آره من خسته‌ام



ɴʀsᴏᴘ
ɴʀsᴏᴘ



ویرگولایهامtiredزیرخاکیاغمگین
من عاشق نوشتنم.. . نوشتن در تک تک سلول هایم رخنه کرده. من قوه تخیل قوی و فیلترشکنی دارم. از واقعیت ها فراری و پناهنده به رویای شبم. من عاشق نوشتنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید