ویرگول
ورودثبت نام
محمدکاظم عراقی
محمدکاظم عراقی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

خواب جالب

سلام،

برای سه همسفر یک وعده غذا از راه رسید. آن سه تصمیم گرفتند به روش دمکراتیک این وعده غذا را صاحب شودند. قرار ابر این گذاشتند شب بخوابند و هر یک خواب مهم و جالبی را دید، غذا از آن او باشد. شب را به امید دین خواب را یا ساختن یک رویای جالب سر بر بالین گذاشتند. صبح شد از خواب برخاستند و در جلسه سه نفره شروع به تعریف خواب خود کردند. اولی گفت من دیدم که رفته‌ام بهشت و به دور از هر غصه‌ای میهمان پیامبر هستم که با انواع خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها از من پذیرایی می‌شود. دوستانش گفتند به‌به چه سعادتی و چه میهمانی با شکوهی. دومی گفت اتفاقا من هم در عالم رویا میهمان امام بودم که وفور نعمت همه جا به چشم می‌خورد آزاد بودم از هرچه دلم خواست بخورم و بنوشم. اینجا نیز دوستان به‌به و چه‌چه گفتند. سومی گفت من در عالم خواب بودم که دیدم ندایی مرا بیدار کرد و در گوشم گفت: از چه خوابیده‌ای بی خبر، دوستانت در میهمانی‌اند و غرق در نعمت، بی خیال رویای عجیب و غریب شو. بلند شو و وعده غذا را نوش‌جان کنم. من هم ندای این هاتف را گوش دادم و بیدار شدم و غذا را خوردم. این حکایت شاید شرح حال کسانی باشد که در عالم رویا و خیال غرق‌اند و به دروغ و کلک سخن از رفاه ، اشتغال، پیشرفت و غیره می‌زنند و در باطن در کمین تصاحب نام و نان ومقام‌اند. در این میان نفر یا گروه سوم وقتی اوضاع را چنین می‌بینند از غفلت خواب‌زدگان و رویاپردازان استفاده کرده آنچه را که از راه رسیده، تصاحب و غارت می‌کنند. اگر حرف دل اختلاسگران و توجیه غارتگران را به‌درستی دریافت کرده باشیم همین است. می‌گویند: ما دیدیدم شما در عالم رویا غرقید ما منتظر نماندیم و زحمت خوردن این مائده آسمانی را کشیدیم و دعا گوی وجود شریف هستیم.10/2/00

خواب
هیات علمی بازنشسته موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور؛ در اینجا یاداشتهای شخصی و خاطرات قدیمی‌ام را از دیار کهن خود هشجین می نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید